"معین الدین سعیدی"، نماینده مردم چابهار در مجلس شورای اسلامی بر این باور است که خط فقر در کشور با توجه به تراکنشش در شهرهای بزرگ، متوسط و روستاها متفاوت است اما با افزایش تورمی که وجود دارد اگر بخواهیم مجموع و میانگین آنها را در نظر بگیریم چیزی حدود 10 میلیون تومان خط فقر، تقریبا می تواند واقعی باشد و براین اساس می توان گفت نیمی از جمعیت کشور ما زیر خط فقر هستند.
به گزارش عصرایران، نماینده مردم چابهار در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با سایت "نواندیش" گفت: خط فقر در کشور با توجه به تراکنشش در شهرهای بزرگ، متوسط و روستاها متفاوت است اما با افزایش تورمی که وجود دارد اگر بخواهیم مجموع و میانگین آنها را در نظر بگیریم چیزی حدود 10 میلیون تومان خط فقر، تقریبا می تواند واقعی باشد و براین اساس می توان گفت نیمی از جمعیت کشور ما زیر خط فقر هستند.
او در پاسخ به این سوال که پیامدهای این خطر فقر رسمی در سیاست های اقتصادی و تعیین حداقل حقوق و معیشت مردم چه خواهد بود؟ افزود: نکته ای که معاون وزیر کار به آن اشاره کرد را باید از وی پرسید. باید از معاون وزیر کار این سوال را پرسید که آیا با این میزان درآمدی که ایشان عنوان کردند حداقل معیشتهای خانوادهها را میتوان تأمین کرد؟ آیا معاون وزیر کار می تواند با این رقم، حداقلهای زندگی خود را بگذراند. بنده بر این باورم که سخنان وی اصلا متناسب با داده های اقتصادی جامعه نبوده است. اگر قرار باشد دوستان بر این مبنا برای تامین معیشت دهک های پایین برنامه ریزی کنند آن زمان باید فاتحه این نوع برنامه ریزی و این نوع آمارسازی را باید خواند.
سعیدی ادامه داد: بنده سر سوزنی، سخنان معاون وزیر کار را درباره خط فقر قبول ندارم و معتقدم در شرایط فعلی کشور، چنین آماری درست نیست. در حال حاضر همان یارانه ای که در دهه 80 به مردم پرداخت میشد حدود 50 دلار ارزش داشت الان با همان یارانه نمیتوان یک دبه ماست خریداری کرد. سرانه مصرف گوشت قرمز در کشور کاهش پیدا کرده است. با این سخنان معاون وزیر کار، یک خانواده در ماه چند کیلو گوشت میتواند مصرف کند؟ لذا معتقدم نوع برنامه ریزی ما برای تأمین حداقل های دهک های پایین مبتنی بر واقعیت های اقتصادی باشد.
این نماینده مجلس در پاسخ به این سوال که آیا حذف گوشت، مرغ ، لبنیات و ... را طبق آمارهای رسمی از سفره بخشی از ایرانیان و کاهش مصرف آنها، نشاندهنده خط فقر رسمی و واقعی نیست؟ تصریح کرد: در سال 90، خط فقر ما حدودا کمتر از یک میلیون بوده است و با همان یک میلیون تومان یک خانواده تأمین میشد. قدرت خرید خانواده برای کالاهای اساسی چقدر بود؟، بحث تغدیه، لوازم بهداشتی، پوشاک، سرپناه و ... با حداقل یک میلیون میتوانست برآورده کند در حال حاضر آیا این حداقل ها با کمتر از 10 میلیون تومان میتوان تأمین کرد؟! بنده احساس می کنم براساس برخی برآوردها، هزینه خانوارهای ایرانی از دهه 80 تاکنون، چیزی حدود 25 برابر شده است.
او ادامه داد: در بحث بودجه سال 1401 با حذف ارز ترجیحی بدین شکل، مخالف هستم چراکه منجر به شوک تورمی خواهد شد مگر اینکه دولت بیاید برخی از کالاهای اساسی مثل مرغ گوشت، روغن، برنج، شکر را در قالب کارتهایی با قیمت معقول در اختیار مردم به ویژه دهک های پایین قرار دهد. در واقع با حذف ارز ترجیحی، قیمت مرغ به بالای 60 هزار تومان، تخم مرغ به بالای 90 هزار تومان می رسد گوشت هم برای همیشه از سفره مردم حذف می شود.