کیهان نوشت: اینکه معلمان، بازنشستگان، کارگران، کشاورزان و گروههای اجتماعی مشابه، با مشکلات اقتصادی دست به گریبانند، بر کسی پوشیده نیست.
عیبی هم ندارد، بلکه بجا و مبتنی بر حق هم هست که دغدغهها و مشکلات خود را به گوش مسئولان برسانند و انتظار تدبیر و چارهجویی در حد مقدورات را داشته باشند.
اصلا شان نزول مدیریت و مسئولیت، رسیدگی به مشکلات مردم بهویژه طبقات متوسط و پایین بهعنوان ولینعمت مسئولان است.
در عین حال آیا نسبت به مشکلات باید رویکرد جزیرهای و صرفا صنفی داشت، یا اینکه در کنار طرح مطالبات صنفی، نباید از منافع و مصالح کلان ملی غفلت کرد؟ به عبارت دیگر باید مراقب بود با دمیدن در مشکلات صنفی و مطالبه اختصاص بودجه و منابع - که نوعا کمیاب و محدود هم هستند- نقض غرض نشود و برآیند مسیر چارهجویی، موجب مشکلات جدید (مثل تولید نقدینگی و تورم جدید و...) که دود آن در چشم همه میرود، نشود.
آیا تنها راه طرح مطالبات و مشکلات، تجمعات بیدر و پیکر خیابانی است که هیچکس مسئولیت راهاندازی و اتفاقات متن و حاشیه آن را بهعهده نمیگیرد، یا روشهای مدنیتر، مفیدتر و کمهزینهتر هم وجود دارد؟ مسئولیت انحراف این تجمعات و موجسواری دشمنان کلیت ملت ایران با کیست؟ آیا هزینههای هنگفت این موج سواری، جز از جیب ملت ایران پرداخت میشود؟