بازاریابی کلیه فعالیتهایی است که به عنوان صاحب یک کسبوکار برای معرفی محصول یا خدمات خود به عموم مردم انجام میدهید؛ از تبلیغات سنتی و محلی گرفته تا ارسال خبرنامههای ایمیلی. همانطور که میدانید بازاریابی رویکردی هزینه محور است که اگر درست و با برنامهریزی انجام نشود، هزینههای سرسامآوری را به دنبال دارد. اگر میخواهید در بازاریابی به نتیجه خوبی برسید باید برنامه بازاریابی (Marketing plan) داشته باشید. این برنامه یا طرح بازاریابی بر اساس تحقیقات در بازار موردنظر و اهداف شما خلق میشود.
یک برنامه بازاریابی موفق باید بازاریابی شبکه اجتماعی، بازاریابی محتوا محور، بازاریابی ایمیلی و بهینهسازی موتور جستجو را شامل شود. فرقی نمیکند کسبوکار شما قدیمی باشد یا نوپا. در هر شرایطی میتوانید از مزیتهای طرح بازاریابی استفاده کنید. برای این منظور باید استراتژیها و برنامههای خود را به شکل سازماندهی شده یادداشت کنید. با این کار مسیر مشخصی خواهید داشت و طبق آن پیش میروید.
اگر تصمیم خود را گرفتهاید و میخواهید طرح بازاریابی داشته باشید. باید در طرح خود حتماً این بخشها را در نظر بگیرید:
برای طراحی برنامه بازاریابی، باید اهداف واقعی و انجام شدنی مشخص کنید. باید مشخص کنید که تا چه بازه زمانی به آن اهداف میرسید. برای مثال اگر کارتان فروش نرمافزارهای امنیت سایبری است، باید کاربرانی با فعالیت بالا در حوزه سایبری را جذب کنید. سپس شیوههای اولیه امنیت سایبری را به آنها بیاموزید. درصورتیکه حس نیاز را در آنها بیدار کرده باشید، میتوانید در مرحله بعد نرمافزارهای امنیت سایبری خود را به آنها پیشنهاد دهید. بنابراین هدفگذاری بخش مهم طرح بازاریابی است.
لازمه موفقیت طرح بازاریابی، مشخص کردن هدف و راه رسیدن به آن است. بعد از تعیین هدف، باید برای رسیدن به آنها استراتژی خوبی داشته باشید. مطمئن شوید که برند پرقدرتی دارید؛ وبسایتتان بهینه شده و محتوای خوبی و سئوسازی شده آماده میکنید. یک استراتژی بازاریابی موفق که با اهداف شما همخوانی داشته باشد، مشتری هدف را جذب و ارتباط مؤثر ایجاد میکند. با داشتن یک استراتژی خوب میتوانید اعتماد مشتری را جلب کنید.
البته یادتان باشد که برای استراتژی بازاریابی خود بودجه هم تعیین کنید. درصورتیکه بودجه و استراتژی همخوانی داشته باشند، همه چیز خوب پیش میرود. بهطورمعمول گفته میشود در بازارهای معمولی 3 تا 5 درصد درآمد سالانه برای بازاریابی صرف میشود. بااینوجود اگر کسبوکارتان نوپا است، باید بودجه بیشتری در نظر بگیرید. برای مثال، ده درصد از درآمد سالانه سال اول برای بازاریابی صرف شود.
اگر ندانید بازار هدف شما کیست، هیچکدام از این استراتژیها فایدهای ندارد و نمیتوانید طرح بازاریابی خوبی داشته باشید. پس باید تصویر واضحی از پرسونای خریدار داشته باشید. سن، جنسیت، محل زندگی، نوع شغل و ویژگیهای دیگر خریداران را بشناسید. پرسونای خریدار انعکاس مشتریهای بالقوه کسبوکار شماست. نیاز مشتری چیست؟ چه چیزی او را خوشحال میکند؟ بودجه او چقدر است؟ تابهحال از شما خرید کرده یا نه؟ اینها سوالاتی هستند که باید به آنها پاسخ دهید. مثلاً در مثال مربوط به نرمافزار امنیت سایبری، خریدار شما کاربران دنیای سایبری هستند. کسانی که هیچ علاقهای به فضای اینترنت ندارند نمیتوانند مشتری بالقوه شما باشند. اگر بخواهید از رقبای خود پیشی بگیرید باید بدانید مشتری هدف شما چیست و همگام با آنها حرکت کنید.
حالا که تمام تحقیقات لازم را انجام دادهاید طرح بازاریابی شما تا حدودی شکل گرفته است. طرح خود را پیاده کنید و در تمام مدت باید نتیجه را ثبت کنید. میزان پیشرفت را با شرایط قبلی پیش از بازاریابی مقایسه کنید و ببینید چقدر پیشرفت داشته باشید. فرایند ارزیابی طرح بازاریابی به شکلهای مختلف انجام میشود: از نظرسنجیهای مختلف تا میزان افزایش درآمد، افزایش مشتریهای جدید و کاهش شکایتها.
هر بار احساس کردید که برنامه بازاریابی شما طبق انتظار پیش نرفته و به اهداف مورد نظر خود نرسیدهاید، باید خوب بررسی کنید تا دلیلش را جویا شوید. مثلاً اگر بازاریابی شما نتوانسته در جذب مشتریهای تازه موفق عمل کند، شاید لازم باشد برای جلبتوجه بیشتر مشتری هدف خود سمینارها و کمپینهای مختلف برگزار کنید.
اگر خوب تحقیق و بررسی کرده باشید و تمام مراحل مختلف را رعایت کنید میتوانید طرح بازاریابی مناسب و منسجم داشته باشید. به طرح خود متعهد بمانید و کارمندان و همکاران را با خود همراه کنید. اگر تمام مراحل خوب پیش برود، قطعا به هدف کاری خود خواهید رسید.