عصر ایران؛ سجاد بهزادی- معاون وزیر نفت در امور گاز می گوید "هرچند انرژیهای تجدیدپذیر هم یکی از گزینههاست اما در میانمدت، این گاز است که حرف نخست را در تأمین انرژی جهان میزند و آینده جهان با صنعت گاز است."
اگر چه این سخن که " آینده جهان با صنعت گاز است" خود محل تردید بسیاری از صاحبنظران حوزه انرژی است اما چنانچه عینا این گزینه درست باشد، پرسشی که مطرح است اینکه، سهم ایران از آینده جهان کجاست؟
نفت وگاز تا همین چند سال پیش قدرت و تکنولوژی را به جهان هدیه داد و جهان با این دو ماده وارد دنیای مدرن هم شد. اما امروز روشن شده است که می بایست در میزان مصرف آنها تغییرات جدی ایجاد شود وانرژی های جایگزین وتجدید پذیر برای آنها پیدا کرد.
امروزه دنیا تلاش می کند نفت وگاز را در جایگاه ماده ای قرار دهد که به واسطه آنها کالاهای جایگزین تولید شود و برای تامین انرژی گرمایش خود از انرژی های خورشیدی وتجدید پذیر استفاده می کند؛ اما ما همچنان به مصرف انرژی گاز خود افتخار می کنیم و در سایه تهدید، تحریم و مصرف گرایی که در کشور نهادینه شده است، توانایی توسعه انرژی های جایگزین را نداریم.
کشور ما علیرغم اینکه دارای دومین ذخایر گاز جهان است به چند دلیل روشن نمی تواند در آینده صنعت گاز جهان نقش قابل توجهی داشته باشد:
یکم: ما امروز مصرف کننده خوبی نیستیم؛بااین نوع سیاست گذاری ها بنظر می رسد آینده نیز در بر همین پاشنه خواهد چرخید.
امروز که در کشور نزدیک به ۹۰۰ میلیون متر مکعب در روز، گاز تولید می شود چه دستاورد پایداری داشته ایم که در آینده نیز بتوانیم در صنعت گاز جهان صاحب برنامه باشیم.
ما سومین تولیدکننده گاز جهان و چهارمین مصرفکننده آن هستیم و مقدار مصرف گاز در ایران تقریباً با ۱۲ کشور ثروتمند اروپا برابری میکند ودر مصرف انرژی در دنیا، رتبه تک رقمی داریم.
هنوز زمستان فرا نرسیده است گفته می شود مصرف گاز طبیعی از میزان تولید آن پیشی گرفته است و همه نگران بحرانی تازه در حوزه مصرف انرژی هستند.
در بسیاری از مناطق کشور که نه دسترسی به گاز طبیعی دارند و نه منبع انرژی دیگری مانند انرژی خورشیدی؛ پدیدهای به نام "کولهبری هیزم" ایجاد شده است.
کهگیلویه و بویراحمد، گیلان، چهارمحال و بختیاری، اصفهان، آذربایجانغربی و مناطقی از اردبیل، استانهایی هستند که بیشترین میزان کولهبری هیزم در آنها دیده میشود.
بنابر گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی تا پایان سال۹۷ بیش از یک میلیون و ۵۰۰ هزارنفر در سراسر کشور در کنار استفاده از سوخت یارانهای گازمایع و نفت سفید از هیزم و بوته نیز برای گرما در فصل پاییز و زمستان استفاده میکنند.
دوم: سرمایه گذاری در حوزه انرژی نداشته ایم؛ آینده نیز دستمان خالی ست.
کار به جایی رسیده است که وزیر نفت دولت سیزدهم درباره تبدیل ایران به وارد کننده بنزین نیز هشدار داده است. او می گوید" در چند سال اخیر برای افزایش ظرفیت پالایش کشور سرمایهگذاری نشده و طرحها به بهرهبرداری نرسیده است.
اگر این طرحها زمین بمانند دغدغهای که امروز برای کسری گاز وجود دارد به مرور وارد حوزه فرآوردهها هم میشود و دو تا سه سال آینده باید به مقدار نصف مصرف فرآورده کشور، واردات داشته باشیم.
رئیسجمهور هم در این باره مکاتباتی با مقام معظم رهبری داشته که اگر دغدغهای در تامین خوراک باشد برطرف شود."
به دلیل تحریم ها، در حوزه انرژی کمترین سرمایه گذاری صورت گرفته و کار به جایی رسیده است که باید صنایع ونیروگاه ها مازوت مصرف کنند و آلودگی در شهرهای بزرگ نفس شهروندان را تنگ تر کند.
آنگاه عضو کمیسیون انرژی مجلس می گوید" مردم را از مصرف مازوت در نیروگاهها و صنایع نترسانیم چون اگر مازوت مصرف نکنیم ۲۵ درصد کشور در خاموشی فرو میرود.اگر گرما میخواهیم و میخواهیم زنده بمانیم باید آلودگی را تحمل کنیم."
سوم: سومین تولید کننده گاز جهان هستیم بدون کمترین نقش در دیپلماسی وبازار جهانی انرژی
گاز ایران هرگز به پاکستان نرسید و نتوانستیم نقش چندانی در دیپلماسی وبازار جهانی انرژی داشته باشیم.ترکیه،عراق، ترکمنستان وجمهوری آذربایجان، چند کشوری هستند که به زحمت توانسته ایم به صورت مقطع ای در حوزه انرژی جهانی با آنها بده بستان هایی نیم بند داشته باشیم.
به تازگی هم که قرارداد سهجانبه سوآپ گاز از ترکمنستان به جمهوری آذربایجان از خاک ایران امضا شد، بر خلاف بزرگنمایی هایی که شده است، کمترین فایده برای کشور خواهد داشت.
دلمان می خواهد پایداری شبکه گاز شمال کشور را به قرارداد سوآپ گازی ترکمنستان، ایران و آذربایجان گره بزنیم اما آمارها چیز دیگری می گوید.
براساس این قرارداد، قرار است سالانه یک و نیم تا ۲ میلیارد متر مکعب گاز از ترکمنستان به جمهوری آذربایجان از خاک جمهوری اسلامی ایران انتقال یابد.
تولید روزانه گاز ایران حدود ٨٠٠ میلیون متر مکعب است اما کل ترانزیت گاز ترکمنستان از مسیر ایران، روزانه ۵ میلیون متر مکعب است یعنی کمی بیش از نیم درصد از کل تولید گاز ایران! حق سوآپ ایران از این نیم درصد، آنقدر ناچیز است که بعید است نقش چندانی در تامین گاز پنج استان شمالی کشور هم داشته باشد.به گفته روزنامه اعتماد" در چنین شرایطی، تبلیغات گسترده برای این قرارداد، و اینکه جایگاه ایران را در بازار جهانی انرژی ارتقا میدهد شبیه شوخی است! "
در مورد ترکیه هم سالهای قبل، این کشور برای آنکه منبع تامین گاز خود را متنوع کند و تنها در این بخش به روسیه متکی نباشد، قراردادی برای خرید گاز ایران بست که قیمت نسبت به نرخ گاز در کشوری مانند ترکمنستان بالاتر بود، اما با ظرفیتی که ترکیه تلاش کرده از سمت آذربایجان برای خود فعال کند، گاز را از ترکمنستان نیز میگیرد و به این ترتیب آنها قرارداد خرید گاز خود از ایران را تمدید نکردند.آن گونه که رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران می گوید "سیاستگذاریهای اشتباه در حوزه انرژی و ناتوانی در کاهش مصرف گاز در داخل، باعث شده فرصت تبدیل شدن ایران به هاب انرژی منطقه از دست برود."
نتیجه اینکه آمارها و شواهد نشان می دهد اگر هم آینده جهان با صنعت گاز باشد ما کمترین نقش در این آینده خواهیم داشت، همینطور که امروز نمی توانیم از ثروت انباشته شده گاز خود استفاده بهینه کنیم. ما همه انرژی کشور را وابسته به یک حامل کردیم، در حالی که در دنیا از طیفی از حاملهای انرژی برای مصرف استفاده میشود.اگر گفته می شود عربستان قصد ساخت "بزرگترین نیروگاه خورشیدی جهان" را دارد؛ ما با ثروت نفت وگازی که داشته ایم چه کردیم تا آینده گان از ما به نیکی یاد کنند.کشوری که فقط مصرف کننده است چه پاسخی برای نسل های آینده خواهد داشت.
امروز گفته می شود مصرف گاز هر ایرانی حدود ۶ برابر میانگین مصرف دنیاست. ما کشوری با حدود ۸۰ میلیون نفر جمعیت هستیم که باز هم متأسفانه بر اساس آخرین آمار منتشر شده از سوی شرکت بیپی با وجود جمعیت کمتر، با ۲۳۳ میلیارد مترمکعب مصرف، چهارمین مصرفکننده بزرگ گاز در دنیا هستیم.
اگر گفته می شود آمریکا با ۸۳۲ میلیارد مترمکعب مصرف گاز در رتبه نخست، روسیه با ۴۱۱ میلیارد مترمکعب مصرف در رتبه دوم و چین با ۳۳۰ میلیارد مترمکعب مصرف در رتبه سوم مصرف قرار دارند؛ باید دید چه جمعیتی دارند و به جای این مصرف چقدر توسعه یافته تر از ایران هستند. کشورهای آمریکا، روسیه وچین اگر رتبه های اول تا سوم مصرف گاز در جهان را دارند، در عوض سه ابرقدرت جهانی هستند اما کشور ما در کجای جهان ایستاده است که باید رتبه چهارم مصرف گاز را به خود اختصاص دهد.
آینده جهان با صنعت گاز نیست؛ اما اگر هم باشد شوربختانه باید گفت ما سهم قابل توجهی از این آینده نداریم.در حوزه انرژی که دومین ذخائر گازی جهان را بنام ایران می شناسند، وقتی سهمی در آینده جهان نباشد، آمارهای دیگر حوزه ها وضعیت دردناک تری را روایت می کند.
کشورهایی که طبق جدید ترین گزارش کمیسیون اروپا، آینده جهان در دستان آنها است، چندان نقشی در سبد انرژی جهان ندارند.طبق این پیشبینی ها، اقتصادهای نوظهور به ویژه کشورهای جنوب شرق آسیا به تدریج سهم بیشتری از اقتصاد جهانی را تصاحب خواهند کرد. تا سال ۲۰۴۰ قدرت اقتصادی هفت کشور نوظهور (چین، هند، اندونزی، برزیل، روسیه، مکزیک و ترکیه) میتواند به دو برابر قدرت اقتصادی هفت کشور صنعتی (آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا، کانادا و ژاپن) برسد.
اگر چشم به آینده جهان داریم باید ابتدا از بحران ها عبور کنیم و سپس ثبات وآرامش ملی را تقویت کنیم.با جهان بیرون ارتباط عمیقانه ای داشته باشیم و نگذاریم در سایه بحران های جهانی هزینه ابرقدرت ها شویم.کشور بدون داشتن توان اجماعسازی در درون و تعامل در برون نمی تواند از نقش خود از آینده جهان سخن بگویند.فقر وخشکسالی در ایران شدیدتر شده است وطبقه متوسط جامعه تقریبا از بین رفته است.
اولویت نخست بیشتر کشورها رشد و توسعه اقتصادی است، اما ما در اختلافات امنیتی، مرزی و سیاسی خود هنوز با چالش روبرو هستیم.در مفهوم دولت- ملت در ضعیف ترین وضعیت خود قرار داریم و در این شرایط سخت، بنظر نمی رسد بتوانیم از هر زاویه ای از جمله انرژی، سهمی برای خود در آینده جهان متصور باشیم.