عصر ایران؛ مهرداد خدیر- واکنش سریع دفتر تبلیغات و اطلاعرسانی معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به سخنان سرهنگ نادر مرادی رییس پلیس اماکن تهران، یک نگرانی را زدود و از این حیث، ستودنی است تا سری را که درد نمیکند دستمال نبندیم!
رییس پلیس اماکن تهران گفته بود: «استفاده از نامهای محلی (ترکی، کردی، لری، شمالی و مانند آن) برای واحدهای صنفی پایتخت، ممنوع است و اصناف باید از نامهای محلی استفاده کنند و به جز اسم فارسی هم مجوز نمیدهیم».
معاون دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اما گفته است:
«مطابق اصل 15 قانون اساسی، علاوه بر زبان فارسی، زبانهای رایج دیگر هم وجود دارد، در کنار زبان رسمی در محلات، استفاده از اسامی و حتی تدریس گویشهای محلی بلامانع است و در قانون تنها استفاده از اسامی بیگانه در سردرِ واحدهای صنفی یا نامگذاری تولیدات و محصولات داخلی ممنوعیت دارد. حتی در مادۀ 6 آییننامۀ اجرایی قانون "منع به کارگیری اسامی بیگانه" استفاده از کلمات بومی و حتی گویشهای اقوام محلی جایز اعلام شده است، البته گاهی اوقات وقتی کلماتی در گویشهای ایرانی وجود دارد که با کلمات یا اصطلاحات بیگانه نزدیکی دارد و باید به معنای آن هم اشاره شود تا شبهۀ غیر فارسی بودن اسامی ایجاد نشود».
به گفتۀ آقای اسعدی هدف قانونگذار تنها منع عناوین و اصطلاحات بیگانه است و در سامانه «سردر اصناف» میتوان به آسانی، اسامی و قوانین را جستوجو کرد.
به بهانۀ این تعارض میتوان نکاتی را مطرح کرد:
1. تردیدی نیست که برخی از اصناف و فروشگاهها به اسامی بیگانه تمایل دارند و چون منع شده سراغ واژههایی میروند که به ظاهر فرنگی است اما در واقع به فرهنگ کردی یا گیلک یا ترکی تعلق دارند. منحصر به سردر مغازهها هم نیست. در اسامی فرزندان نیز این رویکرد دیده میشود. به عنوان مثال نام «روژا» یا «روژان» در غیر کردها هم رایج شده است که ریشۀ کردی دارد. اما این چه اشکالی دارد و چرا باید اسباب نگرانی شود؟ زیبا نیست که هست. خوش آوا نیست که هست. بیگانه است که نیست!
2. عموی مرحوم من در خیابان باغ سپهسالار تهران که اسم آن را به «صف» تغییر دادند و هیچ کس به کار نمیبرد، شرکت و فروشگاهی داشت که نام «فافا» را برای آن انتخاب کرده بود و چون مدام مراجعه و ادعا میشد فرنگی است یک فرهنگ لغت روی میز گذاشته بود تا نشان دهد فافا یعنی خوب! این که واژهای به ظاهر غیر پارسی به نظر آید ولی پارسی باشد، هویت آن را مخدوش نمیکند.
3. آری، فرهنگ ایران به تأسی از ادبیات آن رندانه است و انکار نمیتوان کرد که برخی واژههایی را پیدا میکنند که ظاهر آن فرنگی به نظر برسد ولی با استناد به ریشۀ آن بتوانند به ثبت برسانند.
نمونۀ مشهور کلمۀ « تیشین» است که در گیلکی یعنی «مال تو» یا «برای تو» و نام فروشگاههای بسیاری در سراسر ایران شده است. چون در نگاه اول کسی متوجه نمیشود گیلکی است. این انتخاب، یا از سر علاقه به زبان گیلکی و مردم گیلان است یا از سر رندی ولی هر کدام باشد جُرم نیست تا رییس پلیس اماکن را به موضعگیری وادارد. اگر رندی جرم باشد مجرمتر از همه خواجه حافظ شیرازی است که مفاهیم بسیاری را رندانه به چالش کشیده است! یک مثال دیگر تبلیغ یک نوع ماءالشعیر است که با کلمۀ «جو» هنرمندانه بازی کرده است. بعد انقلاب برای آن که نشان دهند نوشیدنی خاص الکلی نیست نام عربی جایگزین فارسی شد و حالا شاید چارهای جز این نیست که یک جور «جو» را بیاورند! اصلاً ایرانیان با همین رندی که با دورویی متفاوت است دوام آوردهاند.
4. به آقای رییس پلیس اماکن توصیه میکنیم همین حالا آگهی های میان برنامۀ یک سریال در شبکۀ تلوویزیونی «آیفیلم» را ببینند. این همه تبلیغ با کلمۀ خارجی مشکل ندارند اما اگر کسی اسم مغازهاش را بگذارد روژا یا تیشین، زبان فارسی آسیب میبیند و کن فیکون میشود؟! این همه موتور سوار که کلمۀ «فود» را توی چشم مردم میکنند اثرگذارتر است یا فلان مغازه در یک خیابان؟ (به جای فود و رستوران در شاهنامه، خورش و خورشخانه داریم و حتی واژۀ خورشگر).
5. رییس پلیس اماکن نمیخواسته اما این رفتار میان اقوام ایران جدایی میاندازد. چرا غالب کشورها از هم گسسته شدهاند ولی ما کثیرالاقوام و یکپارچه باقی ماندهایم؟ نمیخواهم از نظریه ایرانشهر دکتر طباطبایی به کمال دفاع کنم ولی آنچه ایران را سرپا نگاه داشته همین پیوستگی و واحد بودن در عین تنوع و اختلاط فرهنگی است؛ وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت.
در همین تهران همه جور لهجه و زبان را میشنویم و ایرانیان به آسانی به همه جای کشور سفر میکنند و راهها آن قدر توسعه یافته که از خانه سوار خودرو میشوی و چند استان آن طرف حس نمیکنی در فضایی دیگر هستی. سالانه 17 میلیون نفر تا قبل کرونا به مشهد سفر میکردند و شمال، شامل گیلان و مازندران و در مرتبۀ بعد گلستان، هدف اول سفر بسیاری از ساکنان تهران است. چه اشکالی دارد به واژهای علاقهمند شوند و نام آن را روی فرزند یا مغازه یا شرکت خود بگذارند؟ در دهۀ 40 طرف، بازی سوزان هیوارد را در سینما میدید اسم دخترش را میگذاشت سوزان. اسم هنرپیشه که نگذاشتهاند. کلماتی از فرهنگ ایرانی را گذاشتهاند! این را هم باید از پلیس اجازه بگیرند یا شأن پلیس اجرای قانون است و در قانون هم مشخص شده چی ممنوع است و چی نیست. احتمالا خواهند گفت فقط در منطقه خودشان. اما اسم، مگر پلاک خودرو سازمان منطقۀ آزاد است که برای تردد آن مسافت و محدوده تعیین شود؟
6. نویسنده حدس میزند منظور رییس پلیس این است که با اسامی کردی و ترکی و لری که به ظاهر فرنگیاند نمیتوانید سر ما کلاه بگذارید! اما چه کلاه گذاشتنی؟!
طرف مینویسد «تی شین» بعد هم میتواند بزرگ بنویسد «تیشین یعنی مال تو» و به یک ضربالمثل گیلکی هم اشاره کند که چند بار در سفر به این استان شنیدهام: میشین، تیشین، هر کی خوشین (مال من، مال تو، هر کسی مال خودش/ یعنی داشتۀ هر که برای خود او عزیز است) یا دیگری توضیح روژا یعنی آفتاب یا مادۀ سرخ رنگی که به لب میزنند.
ما زبان تهرانی نداریم. تهرانی هم یک گویش است و تازه همین به گویش تهرانی میشود تهرونی! دوستی که از حساسیت من در تلفظ کلمات آگاه بود یک بار پرسید چرا پدر و مادر شما گَلو و زَمین را به صورت گِلو و زِمین و رِستوران را رَستوران تلفظ میکنند و تذکر نمیدهید؟ گفتم چون گویش تهرانی چنین است و نمیتوان گفت نادرست است. آن دوست، اهل شهر زیبای رشت بود و گفت با این حساب، پس تلفظ مادر من هم که به «مُطرِب» میگوید «مِطرُب» نادرست نیست. گفتم نه. آن هم گویش است. همان طور که ما هم در فارسی به «تجرِبه» عربی میگوییم تجرُبه و به شِمال میگوییم شُمال و فقط گویندگان اخبار اصرار دارند بگویند شِمال و جَنوب!
7. منظورم جناب سرهنگ نیست اما در نگاه برخی کار به دستان نوعی چالش با زیبایی دیده میشود و انگار هر چه خوش سیما و در اینجا خوشآوا باشد خوب نیست و هر چه زمختتر و زشتتر نیکوتر! طرف میگردد و یک اسم خوش آوا در کردی یا گیلکی یا ترکی یا لری پیدا میکند. چه اشکالی دارد؟ بیگانه که نیست. خودی است. چطور بحث خدمت سربازی باشد از این طرف مملکت برود آن طرف و در مرز جان خود را از دست بدهد ایراد ندارد اما کلمۀ آن سامان این طرف بیاید ایراد دارد؟!
8. مدتها در پی آن بودم تا معادل «نوستالژی» یا نوسالژیا را پیدا کنم. این کلمات به کار رفته: دلتنگی، دریغادریغ و اندوهِ گذشته اما هیچ یک معادل نوستالژی نیست تا دانستم اهل گیلان و کردستان و شاید برخی جاهای دیگر «تاسیان» را دارند که همین نوستالژی است. با این حساب لابد اگر در تهران اسم فروشگاه را بگذاریم تاسیان، تخلف کردهایم چون تهرانیها تاسیان ندارند! (راستی، هوشنگ ابتهاج - سایه - مجموعه شعری دارد به نام تاسیان بسیار زیبا. لابد او هم تخلف کرده است!)
9. کاش رییس پلیس اماکن در صدا و سیما سِمَتی بگیرد تا به جوانی که جای عادل فردوسیپور نشسته بگوید: پسرم! آخر «جدول را بیندازید والِ بکِ پشت من»، یعنی چه؟ اگر منظور «دیوار نمایشگر» است که پشت سر توست «والِ بکِ پشت» دیگر چه صیغهای است؟ حرفزدن این بنده خداست که فارسی را تخریب میکند نه تیشینِ کلاردشت با آن شیرینیهایش و راستی آیا استفاده از این کلمه در کلاردشتِ مازندران هم تخلف است چون نمیدانم خاص گیلان است یا مازنیها هم به کار می برند؟ نه «هلیم» فروش مشهور رشت که «هلیم» را همین جوری روی تابلوی بزرگ نوشته که به معنی «غذای چسبنده» است و ربطی به «حلیم» به معنی صبور ندارد! (در زمان خود عادل فردوسیپور هم از او انتقاد کردم که چرا به جای مهار میگوید سیو و کلماتی مثل کلینشیت را رایج کرده است).
10. با احترام به پلیس باید گفت پلیس مجری است و نمیتواند قانون را تفسیر کند و مهمتر این که امور فرهنگی با نگاه سرهنگی سامان نمییابد. با توجه به دست بالای نظامیان در دولت کنونی تصور نمی شد وزارت ارشاد به سرعت واکنش نشان دهد و از این منظر هم ستودنی است. هر چند میتوان احتمال داد پلیس اماکن هم بگوید بله، منعی ندارد اما تنها در همان منطقه. اما مگر ایران، هنوز ممالک محروسه است که هر مملکت، علیحده قانون داشته باشد؟
عجیب مطالعه داری مرد
این همه اطلاعات از کجاست
دمت گرم
دمت گرم
اتفاقا این اسامی موجب بقای فرهنگ فولکلورست.
اتفاقا این اسامی موجب بقای فرهنگ فولکلورست.
هموطن عزیز ترک، لر، کرد، بلوچ، گیلک، ترکمن، عرب و کرمانجی و دیگر عزیزانم به وجود همه شما افتخار می کنم و زبان و اسامی شما را مال خود و فرهنگ اصیل ایرانی می دانم و می دانیم.
جاوید ایران و ایرانیان
اسامی من درآوردی و عجیب و غریب.
انگار مسابقه گذاشتن هر کی اسم عجیب تری از خودش در وکنه، مشتری رو زودتر به چنگ میاره
من ترکم و اسم ترکی رو فرزندم و مغازه ام و شرکتم میذارم به هیچکس هم ربطی نداره .غیر از این عجیبه
وقتی اسم بچه ها رو نتونی به زبان مادری خودت بزاری