عصرایران؛ مصطفی داننده- این روزها برخی از نمایندگان مجلس، فعالان سیاسی و اهالی رسانه به گونهای درمورد مذاکرات وین حرف میزنند که انگار مذاکره کنندگان کشورمان راهی فرنگ شدهاند تا ماشین بخرند! اگر موفق شدند که ما سوار خودرویی بهتر شدهایم و اگر شکست خوردند هم چیزی از دست ندادیم و سوار همان ماشین قدیمی میشویم.
نه عزیزان؛ تاثیر مذاکرات برای احیای برجام، تاثیر مستقیمی بر روی زندگی مردم دارد. واکنش بازار دلار و بورس را به مذاکرات وین ببیند تا متوجه شوید از چه حرف میزنیم.
بله، شما در کلام هرچه دلتان میخواهد میگویید و از تاثیر نداشتن مذاکره بر روی زندگی مردم سخن به میان میآورید اما ما مردم به خوبی تاثیرات مثبت بودن یا منفی بودن مذاکرات را در زندگیشان میفهمند. همین امروز سفره مردم یک وجب کوچکتر از دیروز شده است.
نمایندگان مجلس خیالشان راحت است. هرماه سر وقت حقوقشان با همه اضافات به حساب واریز میشود و به راحتی سر سفره شام و ناهار مینشینند و برای مذاکره نسخه میپیچند.
این نمایندگان عزیز لطفا محبت کنند و سه ماه حقوق نگیرند، دو ماه هم پارلمان، حقوقشان را با تاخیر پرداخت کنند تا ببینم این افراد چگونه میتوانند چرخ زندگیشان را بچرخانند. قدیمیها چه خوب گفتهاند که:«سواره از پیاده خبر ندارد؛ سیر از گرسنه»
اینکه طرف مقابل زیر میز توافق زده است بر کسی پوشیده نیست. اینکه ترامپ با امضایش به مذاکره خیانت کرد مثل آفتاب روش است. مردم میدانند پشت میز مذاکره با کسانی در حال گفتوگو هستیم که تنها به فکر منافع خود هستند و دوست دارند به هر ساز آنها برقصیم اما با همه اینها به واسطه رابطه تنگاتنگ اقتصاد ایران با سیاست خارجی، زندگی بر مردم سخت میگذرد و دورۀ ترامپ تحمل شد تا برود و دری باز شود.
مذاکره کنندگان هر وقت میخواهند راهی وین یا هرجایی که قرار است مذاکره در آن برگزار شود، به خیابانها بیایند و با مردم حرف بزنند البته نه از آن حضور سرزدهها که هزار دوربین هم به همراهشان است.
برخورد با مشکلات مردم به صورت واقعی کمک بسیاری به مذاکره کنندگان در پیشبرد مذاکرات هستهای میکند. رفتن به بازار میتواند به آنها نشان دهد که تحریم چه بلایی سر معیشت مردم آورده است. پراید 170 میلیونی محصول همین تحریمهاست! تبدیل شدن داشتن خانه در شهر مثل تهران به یک آرزوی محال، حاصل اقتصاد فشلی است که وابسته به دلار است و با هر اخم و لبخند او بالا و پایین میرود.
بله، زندگی ما چه بخواهیم و چه نخواهیم وابسته به مذاکرات و قیمت دلار است. هر وقت راهحلی پیدا شد که دلار، خطی به زندگیمان نینداخت، آن وقت در مجلس شعار دهیم و ساز خود را بزنیم.