عصر ایران؛ مهرداد خدیر- سرکار خانم فرشته روحافزا که به عنوان «استاد دانشگاه و عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده از زیر مجموعههای شورای عالی انقلاب فرهنگی » معرفی میشود و البته جایی آمده بود که دکتری الکترونیک از انگلستان دارند، در مصاحبهای دربارۀ الزام فیفا برای باز کردن درهای ورزشگاهها به روی دختران و زنان، گفتهاند:
«سؤال من از مسؤولین محترم این است که آیا در فضای ورزش همه امکانات مورد نیاز را برای زنان تهیه کردند؟ آیا همه جا ورزش آزاد و ارزان در اختیار زنان و دختران ما قرار گرفته است؟ آیا فضای ورزش در مدارس ما به خوبی فراهم است و آیا جای مناسبی برای آنها در نظر گرفتیم؟» جان کلام مشارالیها اما این است: «سبک زندگی ایرانی - اسلامی، حضور زنان را در ورزشگاه نمیپذیرد. مگر ما عبد و عبید فیفا هستیم؟ شاید بعد از این بخواهند زنان بیحجاب در ورزشگاه باشند یا در کنار مردان بنشینند.آن را هم اجرا کنیم؟»
دربارۀ این سخن میتوان گفت ایران، یکی از اعضای فدراسیون بینالمللی فوتبال یا فیفاست. همچنان که عضوی از کنفدراسیون فوتبال آسیاست. چنان که عضو سازمان ملل متحد یا آژانس بینالمللی انرژی اتمی و دهها سازمان و نهاد بینالمللی دیگر است با این ویژگی که شمار اعضای فیفا بیش از تعداد اعضای سازمان ملل است.
به این معنی که چه بسا کشوری عضو فیفاست ولی عضو سازمان ملل نیست یا در قالب کشوری دیگر حاضر است. بنا بر این ما عضو فیفا هستیم نه عبد و عبید فیفا. ضمن این که قصه منحصر به فیفا نیست. همین چند روز قبل بود که این خبر منتشر شد:«نام کمیتۀ ورزش و زنان در مجمع عمومی شورای المپیک آسیا به کمیتۀ برابری جنسیتی تغییر یافت.در مجمع عمومی شورای المپیک آسیا که در دوبی برگزار شد، نمایندگان کمیتۀ ملی المپیک کشورها به اتفاق آرا به تغییر نام کمیته زنان و ورزش شورای المپیک آسیا به کمیته برابری جنسیتی رای دادند.».
جالب این که پیشنهاد تغییر نام را رییس مسلمان کمیته (حیات بنت عبدالعزیز آل خلیفه) و در جلسۀ هیات اجرایی شورای المپیک آسیا مطرح کرد و در پی آن مدیر کل مسلمان شورای المپیک آسیا (حسین المسلم) از اعضا خواست تا در مورد تغییر نام رای دهند و بالاتفاق تایید شد و بدین ترتیب با موافقت «تمام» اعضای چهلمین مجمع عمومی شورای المپیک آسیا نام کمیته ورزش و زنان به کمیته «برابری جنسیتی» تغییر نام یافت.
بنابر این روشن است که موضوع اصلی «برابری جنسیتی» است و محدود به فیفا هم نیست و المپیک نیز در همین مسیر است.
واقعیت این است که یکی از تفاوت های دنیای مدرن با پیشامدرن، مفهوم «برابری» است که پیش از آن مسبوق نبود و با انقلاب فرانسه وارد ادبیات سیاسی شد واز این رو هر جا صحبت از برابری باشد نمایندگان سنت در مقابل آن موضع می گیرند.
این در حالی است که یکی از تعاریف مدرن عدالت هم رفع تبعیض است و خوب است خانم روحافزا و همفکران ایشان مشخص کنند دربارۀ دو مفهوم «تبعیض» و «برابری» چه دیدگاهی دارند؟
روشن است که در متون سنتی با مفهوم «برابری» رو به رو نمیشویم چون اساساً مدرن است و با نگاه سنتی نمیتوان دربارۀ «برابری» نظر داد و خوب است روشن شود موضع ایران در قبال همین فقره - تغییر نام - چه بوده است. البته وقتی گفته میشود به اتفاق آرا یعنی ایران هم به «برابری جنسیتی» رأی داده است و ورود زنان به ورزشگاهها (نه برای ورزش به صورت مختلط که برای تماشا) یکی از مصادیق عینی همین برابری است.
میتوان پرسید اگر با «برابری» مشکل دارید و از «تبعیض» یا «تفکیک» دفاع میکنید چرا همین را نمیگویید و بحث حجاب را پیش میکشید؟ فیفا با حجاب چه کار دارد آخر؟
داستان، پیچیده نیست. یا به برابری جنسیتی اعتقاد دارید یا نه. معلوم است که ندارید و آن را با آموزههای فقهی متناسب نمیدانید. خوب، همین را بگویید. اما اگر چنین است چرا به تغییر نام «کمیتۀ زنان و ورزش شورای المپیک آسیا» به «کمیتۀ برابری جنسیتی» رأی مثبت دادیم؟ یک بام و دو هوا که نمیشود!
البته چنین به نظر می رسد که نه تنها با مفهوم «برابری» که با کلمۀ «زنان» هم مشکل داشته باشند چندان که دیدیم در دورۀ احمدینژاد نام معاونت زنان در ریاست جمهوری به «خانواده» تغییر کرد.
برابری، یک مفهوم کلیدی است و دلیل مخالفت فقهای سنتی و حتی چهرهای در حد سید حسن مدرس با رأی دادن زنان همین بود که زن و مرد برابر نیستند. چنان که عالم و عامی برابر نیستند. در سنت، مفهوم برابری نداریم و برابری در حقوق شهروندی یک مفهوم جدید است. منحصر به ادیان هم نیست. نیچه فیلسوف آلمانی هم میگوید «سراغ زنان میروی تازیانه را فراموش نکن» و اینگونه نیست که برخی تصور کنند غرب بها میداده و در شرق به خاطر نگاه دینی بها نمیدادند. چندان که اجازۀ ثبت نام در دانشگاه آکسفورد به مادام کوری داده نشد و در سوییس که به خاطر امور خُرد رفراندوم برگزار می کنند زنان تازه در سال 1970 در سوییس حق رای به دست آوردند.
کوتاه این که اصرار فیفا برای ورد زنان به ورزشگاه در راستای سیاست «برابری جنسیتی» است. پس صریح و روشن بگویید قبول دارید یا نه و اگر نه چرا در شورای المپیک آسیا به تغییر نام رأی دادیم؟ همچنین صریح و روشن بگویید تبعیض در این فقره را درست میدانید یا نه و چگونه میتوان دم از عدالت زد و تبعیض را به رسمیت شمرد؟در واقع، صحبت از تبعیض است نه عبد و عبید جایی شدن.
برای تلطیف سخن و در پایان یک یادآوری تاریخی خالی از لطف نیست. چون جنس انتقاد ایشان یادآور گفتهای از حسین آبشناسان رییس وقت فدراسیون فوتبال در سالهای آغازین دهۀ 60 است که وقتی به او خرده گرفتند «چرا نتیجۀ بازی را بعد از سوت داور تغییر دادید در حالی که خلاف فیفاست؟» پاسخ داده بود: ما تابع قوانین اسلام هستیم نه فیفا!
حالا و قریب 40 سال بعد همان مضمون تکرار می شود در حالی که در این چهل سال فوتبال ایران همواره درقبال خواست های فیفا کوتاه آمده چون اگر تابع فیفا نباشیم خودمان با خودمان باید مسابقه بدهیم!
سوء تفاهم نشود. نمیخواهم بگویم در قبال هر چه فیفا گفت و به فرهنگ ما هم مربوط بود باید بگوییم سمعا و طاعتا. نه! اما این نکات را باید رعایت کنیم:
یکی این که نفی مطلق، کار طالبان و تفکر طالبانی است. ایرانیان اما اهل تلفیقاند و به خاطر همین با کشورهای اسلامی تفاوت داریم. دوم این که تکلیفمان را با مقولۀ تبعیض و برابری روشن کنیم.
مسائل و مشکلات اساسی کشور ول شده، شما چسبیدید به چی..
فقط دنبال دیده شدن هستید اخبار زرد
غلط مصطلحی است اما غلط است شما که به مباحث ادبی اهمیت می دهید این مورد را رعیت کنید.
این در حالی است که معنی ندارد. کدام در حالی است که؟!!!
فیفای کنونی با کودتای نظامی امنیتی آمریکا شکل گرفته و همه تصمیماتش غیر قانونی هست (با توجه به اساسنامه خود فیفا)!
پاسخ نویسنده: دوست عزیز، جستارهای روزنامه نگاری یا essay انشا نیست که از سه قسمت جداگانه مقدمه، بدنه و نتیجه تشکیل شده باشد. در یک جستار در قالب یادداشت نکات مختلقی مطرح میشود و قرار نیست به نتیجه خاصی برسیم. هر چند حرف این مطلب روشن است. تفکر سنتی با مفهوم «برابری» مشکل دارد چون برابری، مفهومی مدرن است و در حالی که دم از عدالت می زند عملا از تبعیض حمایت میکند حال آن که نمیتوان هم مدعی عدالت بود و هم از تبعیض دفاع کرد. از سوی دیگر ایران قاعدتا به تغییر نام کمیتۀ اشاره شده در متن به «برابری جنسیتی» رأی داده و باید به الزامات آن پایبند باشد. منظور نویسنده این دو نکته است. امیدواریم سر و ته نوشته بر شما روشن شده باشد. اما اگر باز هم احساس کردید «چرت» است مشخص کنید کدام بخش تا توضیح دهم.
ابداً اینطور نیست و فشار فیفا برای ورود زنان دلایل سیاسی داره.
که متاسفانه فمنیست ها اجازه انتشار آن را نمی دهند
چطور ممکنه زن با این همه تفاوت با مرد برابر باشد
برابری برای دو چیز مشابه است
باید اجازه حضور زنان با حجاب کامل و جدا از مردان رو بدیم ولی بعدش اگه خواستار حضور بی حجاب و در کنار مردان شدن من خودم تو دهنشون می زنم
یعنی تو این مملکت تا اسم حق زنان میاد همه مردا و ۹۰ درصد زنا جبهه میگیرن، قشنگ مملکت طالبانیه