عصر ایران ؛ نهال موسوی - در چند روز گذشته خبری مبنی بر توقف تولید 15 سریال از تلویزیون در رسانه ها پخش شد. این خبر وقتی بیشتر مورد بازنشر قرار گرفت که جلیل سامان کارگردان مجموعه "زیر خاکی" همزمان با آغاز تولید فصل سوم مجموعه "زیرخاکی" با انتشار متنی در صفحه اینستاگرامش نسبت به توقف سریالهای تلویزیونی واکنش نشان داد. او نوشت:
«کاش زیر خاکی را هم تعطیل میکردید تا باهم بنشینیم فکری به حال امروز و فردای تلویزیون بکنیم شما از «زیرخاکی» چه توقعی دارید میخواهید با آن قدس را آزاد کنید؟ با این کار برای ما هم حاشیه به وجود میآوردید و بسان نور چشمی تلویزیون آن را هم از چشم مردم میاندازید!
«توقف تولید 15 سریال عملاً فروپاشی تلویزیون است مثل اینکه برای رفع مشکل آلودگی هوا فرمایش شود که نفس نکشید تا هوا پاک شود چرخ را قبلاً اختراع کردهاند برای هر مشکل فنی و محتوایی دستورالعملی وجود دارد. تغییرات باید به تدریج و در یک بستر معقول و منطقی اتفاق بیفتند نه با هیجان و رویاهای دست نیافتنی.
«با نیروی انسانی باقی مانده و ساختار فعلی تلویزیون تحول مثبتی رخ نخواهد داد مگر آنکه با رفع اشکالهای ساختاری و مدیریتی هنرمند با تلویزیون آشتی کنند.»
اگرچه این خبر از منابع رسمی صداوسیما تایید یا تکذیب نشد اما بعدتر اخباری منتشر شد که سریالسازی در تلویزیون ادامه دارد خصوصا مجموعههایی که زمان زیادی از شروع فیلمیرداری آنها گذشته است. اما گویا برخی از سریالهایی که در شروع کار هستند متوقف شده و برای ارزیابی مجدد فرستاده شدهاند.
واقعا اگر بعد از ریاست پیمان جبلی چنین اقدامی صورت گرفته باشد باید این خبر را به فال نیک گرفت و نشان از تغییر رویکرد در تولیدات سیما دانست.
سخن گزافی نیست اگر بگوییم بدترین دوره مدیریت صداوسیما دوره علی عسگری بوده است. دوره ای که شاهد کمترین بازده سریال سازی تلویزیون بودیم.
غیر از ادامههای سریال پایتخت و 2 مجموعه "نون، خ " و "زیرخاکی" هیچ مجموعه قابل توجه دیگری در تلویزیون پخش نشد. واقعا برای سیما با این تعداد زیاد از شبکههای مختلف و سریالهایی که در این 10 سال تولید شدند، چنین آماری یک فاجعه به تمام معناست.
واقعا در این سال های اخیر اکثریت مجموعههای تلویزیونی را انگار یک نفر ساخته است و به لحاظ محتوا و فیلمنامه هم به شکل عجیبی خنثی هستند. در واقع دیگر انگار سریال سازی نیست، سری سازی یا سری دوزی یا انبوه سازی است. به همین دلیل جذب مخاطبی هم صورت نمیگیرد.
یادآوری سریالهایی از گذشته، که هر کدام موجی ایجاد کردند، گویای تمام اتفاقاتی است که بیان شد.
سریالهای مانند: هزاردستان، سربداران، روزی روزگاری، امام علی(ع)، شبهای برره، قصه های مجید، رعنا، آرایشگاه زیبا، شب دهم، پدر سالار، در پناه تو، پس از باران، خانه به دوش، متهم گریخت، کیف انگلیسی، مختار نامه، خط قرمز و ...
از طرف دیگر در این سال ها کدام کشف استعدادی را در تلویزیون شاهد بودهایم؟ نه کارگردان جدیدی، نه بازیگر جدیدی و نه اتفاق جدیدی در تمام شاخههای مرتبط با تولید فیلم و سریال. در صورتی که در گذشته بسیاری ازبازیگران جوان در تلویزیون دیده و شناخته میشدند و بعد به سینما و یا سریالهای تولید نمایش خانگی راه مییافتند.
مهتاب کرامتی، ویشکا آسایش، لعیا زنگنه، رضا عطاران، مهران مدیری، شهاب حسینی، پارسا پیروزفر، مصطفی زمانی، جواد عزتی و ... نمونههای بسیار معروف از چنین روندی هستند.
در چند سال اخیر کدام بازیگر ، کارگردان یا ... از تلویزیون به جامعه هنری ایران معرفی شده است؟
به هر رو، اگر خبر توقف سریالهایی که در مراحل اولیه تولید هستند درست باشد واقعا باید به تغییر رویکرد در تلویزیون حداقل در زمینه مجموعهسازی امیدوار بود و این نشانه خوبی است.
سریالسازی پدیدهای زمانبر و هزینهبردار است، به همین دلیل تولید سریال باید با دقت و نظارت کیفی بیشتری باشد علی الخصوص برای تلویزیون کشور ما که صداوسیما دولتی است و بهرحال بودجه آن از طرف دولت تامین میشود.
حال باید دید عملکرد پیمان جبلی در مسند ریاست صداوسیما چگونه خواهد بود؟ این اخبار امیدوار کننده است اما تا محصول را ندید نمیتوان ارزیابی درستی داشت. امید که اتفاقات جدیدی رقم بخورد.
اشکالی هم ندارد که از نمونه های خارجی تقلید کنیم ،
به عنوان مثال بی بی سی یک مجموعه ای مشابه صداو سیما است ،
اگر از شبکه های خبری اش ما اخبار و برنامه های سیاسی پخش می کنند، در شبکه های دیگر این مجموعه شاهد اتفاقات سیاسی نیستیم و به عنوان مثال بهترین مستندهای جهان هم در این شبکه تولید می شوند ،
یک یا دو شبکه را اختصاص به سیاست و تبلیغات رسمی و حکومتی بدهید و بقیه را برای سرگمی مردم اختصاص دهید