رویداد۲۴ . یارا سعیدی - افغانستان پس از بیست سال بار دیگر شاهد به قدرت رسیدن گروه طالبان است. گروهی که عمر حکومت داریشان در افغانستان پنج سال بیشتر دوام نیاورد و نامشان با گروه تروریستی القاعده پیوند خورد و مورد غضب آمریکا در دوران ریاست جمهوری جورج بوش قرار گرفت. طالبان امروز تلاش می کند تا بگوید به شمایل یک گروه مدرن و دموکراتیک نزدیک تر است و امنیت و ثبات را برای مردم افغانستان به ارمغان آورده. اما خاستگاه فکری طالبها تا چه اندازه در جامعه سنت زده افغانستان طرفدار دارد؟ سرنوشت زبان فارسی در حکومت طالبان چه خواهد شد؟ تحولات افغانستان کمپین انتخاباتی جو بایدن را تحت تاثیر قرار خواهد داد؟
گروه طالبان و مقبولیت در جامعه افغان
اول) پایگاه اصلی اجتماعی طالبان مناطق روستایی است. نزدیک به هشتاد درصد از مردم افغانستان روستانشین هستند و عموما بی سواد یا کم سواد هستند و تنها قریب به ۲۳ درصد از مردم این کشور در شهر زندگی میکنند. کابل تنها شهر افغانستان با جمعیت چند میلیونی است که آن هم مملو از مناطق حاشیه نشین است.
نیروهای طالبان که بر شهرها مسلط شدهاند عمدتا از روستاها و شهرهای کوچک برخاستهاند. تصاویری که از برخی نیروهای طالبان در شهربازیها و خانههای مجلل باقی مانده از فرماندهان ارتش فراری افغانستان، نشان میدهد که بخش عمدهای از نیروهای طالبان با زندگی شهری آشنا نیستند. سبک زندگی و حکومتی طالبان در مقایسه با دولت فاسد افغانستان یکی از عمده دلایل عدم مقاومت مردم در برابر اشغالگری طالبان در افغانستان است.
تضعیف زبان فارسی در سایه به قدرت رسیدن طالبان
دوم) تسلط طالبان احتمالا جایگاه زبان فارسی به عنوان زبان رسمی و اداری در افغانستان را خدشهدار خواهد کرد. در لحظات نفسگیر پیش از ورود طالبان به داخل شهر کابل، این گروه بیانیهای منتشر کرد که در آن آغاز ورود به کابل اعلام شده بود. این بیانیه به زبان پشتون بود و تا ساعتها بعد هیچ گونه ترجمه فارسی از آن منتشر نشد.
همچنین پس از اینکه اسماعیل خان، والی سابق هرات این ولایت را به طالبان تسلیم کرد فیلمی از گفتگوی اسماعیل خان با یک فرمانده طالبان منتشر شد. در این فیلم فرمانده طالبان با زبان پشتون از اسماعیل خان سوال میپرسید و اسماعیل خان بدون حضور مترجم به زبان فارسی به او پاسخ میداد. تا پایان فیلم هر دو نفر به زبان خود صحبت کردند. امری که نشان داد دو طرف با زبان یکدیگر آشنا بودند اما ترجیح دادند هرکدام با زبان موردنظر خود صحبت کند.
در ساختار قومیتی افغانستان گروههای قومی و مذهبی زیادی وجود دارد. بزرگترین قوم افغانستان پشتونها هستند که پایگاه اصلی طالبان را تشکیل میدهند به نحوی که میتوان گفت عقاید طالبان ترکیبی از ملیگرایی پشتونی و اسلامگرایی سنی است. پشتونها حدودا ۴۰ درصد از افغانستان را تشکیل میدهند و سایر گروهها از جمله تاجیکهای فارسی زبان و ازبکها همه از نظر جمعیت از پشتونها کمتر هستند. به همین دلیل پس از استقرار طالبان بر حکومت، احتمالا ملی گرایی پشتونی به عنوان عنصر اصلی هویت ملی افغانستان مطرح خواهد شد. امری که با توجه به حاشیه نشینی سایر گروهها در آینده میتواند پیوندهای فرهنگی افغانستان با ایران را تضعیف کند.
طالبان، زنان و اقلیتها
سوم) قبل از پیشروی طالبان به سمت کابل، نمایندگان سیاسی و سخنگویان رسانهای طالبان روزهای پرکاری را پشت سر گذاشتند و به زبانهای مختلف از جمله انگلیسی، عربی و فارسی اظهار نظر میکردند. بخش عمده فعالیت رسانهای طالبان مربوط به تکذیب برخی از گزارشها درباره بدرفتاری نیروهای طالب با شهروندان افغان خصوصا زنان بوده است.
از طالبان در افکار عمومی جهان، تصویر خشن و بی رحمی نقش بسته است. بدرفتاری طالبان با زنان، اقلیتها و آثار باستانی و اجرای سفت و سخت یک قرائت متصلب از شریعت، جامعه افغانستان و جهان را به هراس انداخته تا جایی که به محض ورود طالبان به کابل عده زیادی از مردم فرار کردند و این در حالی است که طالبان فرمان عفو عمومی داده بود.
احتمالا افرادی که از ترس طالبان گریختند نگران تکرار رفتارهای پیشین طالبان بودند. اما طالبان با اصرار تاکید کرد که هیچ مزاحمتی برای زندگی مردم ایجاد نخواهد کرد و حتی افرادی که با آمریکا در بیست سال گذشته همکاری کرده بودند را عفو کرد. همزمان سخنگویان طالبان با رسانههای بین المللی صحبت کردند و درباره رعایت حقوق اساسی مردم به آنها اطمینان دادند. طالبان حتی ورودش به کابل را با هدف جلوگیری از آشوب و چپاول توجیه کرد. مجموع این رفتارها نشان میدهد که طالبان پیچیدگیهای حکمرانی را درک میکند. طالبان میداند که هرگونه بدرفتاریاش با زنان و سرکوب اقلیتها حکومت آینده اش را در افکار عمومی جهان بدنام خواهد کرد. اما آیا رفتار متساهل طالبان در آینده نیز ادامه خواهد داشت؟
طالبان هم اکنون در مرحله استیلا است و از ضعفهای بسیاری رنج میبرد. پس طبیعی است که انعطاف نشان دهد. اما آیا پس از استقرار در کابل و تاسیس یک دولت همچنان با انعطاف رفتار خواهد کرد یا اینکه به اقدامات افراط گرایانه خود باز خواهد گشت. به این زودی نمیتوان به این سوال پاسخ داد اما طالبان درک میکند که جهان امروز با بیست سال گذشته تفاوت دارد و برای استمرار در حکومت باید انعطاف پذیر بود.
طالبان و تلاش برای درک زبان روابط بین الملل
چهارم) انعطاف پذیری طالبان در سیاست خارجی نیز محسوس است. طالبان تقریبا به همه کشورهای مهم هیئت سیاسی اعزام کرد یا با آنها مذاکره کرد. حتی آمریکا که بیست سال با طالبان در جنگ بود مذاکراتش با طالبان قطع نشد. همچنین طالبان حداقل به طور علنی دو بار به ایران هیئت اعزام کرد. هیئتهای سیاسی طالبان به چین و روسیه نیز سفر کردند. در کنار اینها طالبان طی چندین بیانیه به همه کشورها به ویژه کشورهای همسایه اطمینان داد که به دنبال دشمنی با آنها نیست.
طالبان به طور رسمی میگوید که میخواهد با جامعه بین المللی کار کند؛ در واقع ادبیات جدید طالبان، ادبیات مبتنی بر همکاری است. طالبان زمانی که وارد کابل شد به قدری از خود انعطاف و تغییر نشان داد که از چند کیلومتری نیروهای آمریکا در فرودگاه کابل گذشت اما هیچ درگیری میان آنها رخ نداد. این در حالی است که طالبان کاخ ریاست جمهوری افغانستان را اشغال کرده بود. پیشتر سران طالبان گفته بودند میخواهند با آمریکا رابطه داشته باشند.
طالبان تا به امروز سیاست خارجی متوازنی را در پیش گرفته است و با همه کار کرده. تا جایی که امروز میبینیم که پیشرویهای این گروه در افغانستان و سقوط دولت کابل با سکوت و بعضا همراهی برخی کشورها و گروهها مواجه شده. حماس به طالبان تبریک گفته و چین خواستار برقراری رابطه دوستانه با کابل در عهد طالبان شده. در این شرایط هنوز عدهای بر این باورند که طالبان تغییر نکرده!
خروج آشفته آمریکا از افغانستان و تردیدها درباره سلامت روان بایدن
پنجم) خروج آشفته و پر هرج و مرج نیروهای آمریکا از افغانستان بار دیگر تردیدها درباره سلامت روانی بایدن را تشدید کرد. بایدن به دلیل کهولت سن همواره به ناتوانی ذهنی متهم بود و گافهای متعدد او در نشستهای خبری تردیدها درباره سلامت روانی او را بیشتر کرده بود. حالا بار دیگر برخی میگویند که این نحوه خروج از افغانستان نشان دهنده عدم توازن ذهنی بایدن است. برخی از نارضایتی پنتاگون درباره نحوه خروج آمریکا سخن میگویند و برخی دیگر از بی اعتنایی بایدن به گزارشهای اطلاعاتی صحبت میکنند.
در همین رابطه رایان کروکر سفیر سابق آمریکا در عراق و افغانستان سلامت ذهنی بایدن را تلویحا زیر سوال برد، وی در این توییتر نوشت: من سوالات سختی در ذهن درباره تواناییاش (جو بایدن) در زمینه رهبری کشور به عنوان فرمانده کل قوا دارم. نگرانم که او وضعیت را اشتباه فهمیده است و حتی بدتر، او آن چه که احتمال داشت اتفاق بیفتد فهمید، اما اهمیتی نداد.
مورگان اورتاگس، سخنگوی سابق وزارت خارجه آمریکا با تایید صحبتهای سفیر سابق در توییتی نوشت: «من برای سفیر کروکر در عراق کار کردم. این مرد بسیار سنجیده سخن میگوید. بدون تفکر چنین چیزی را نمیگفت.»
خروج آشفته آمریکا از افغانستان بار دیگر سوالاتی را درباره سلامت ذهنی بایدن را مطرح کرده است.
افغانستان پاشنه آشیل جو بایدن در انتخابات ۲۰۲۴ میشود؟
ششم) نحوه خروج آمریکا از افغانستان تراژدی بزرگی را رقم زد. از سقوط یک باره ولایتها گرفته تا سقوط شهروندان افغانستان از هواپیماهای نظامی آمریکا حین ترک کابل، همگی تصویری آشفته و نابسامان از روند خروج آمریکا از افغانستان ترسیم کرد. تصاویری که از ازدحام جمعیت در فرودگاه کابل به جهان مخابره شد بار دیگر خاطره تلخ فرار آمریکا از پایگاه سایگون ویتنام را تداعی کرد. این امر توپخانه تبلیغاتی جمهوری خواهان علیه بایدن را فعالتر کرده است. مایک پومپئو وزیر خارجه ترامپ در چند مصاحبه تلویزیونی به شدت از نحوه خروج دولت بایدن از افغانستان انتقاد کرد و گفت اگر دولت ترامپ سر کار بود. این خروج به شکل دیگری انجام میشد. او بایدن را به ضعف و بدنام کردن آمریکا متهم کرد.
دونالد ترامپ رئیس جمور سابق نیز در چند بیانیه انتقادات تندی را علیه بایدن مطرح کرد. صرف نظر از صحت و سقم این ادعاها، خروج شتاب زده آمریکا از کابل به این زودی فراموش نمیشود و به پاشنه آشیل دولت بایدن به ویژه در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ تبدیل خواهد شد. جمهوری خواهان دولت بایدن را متهم خواهند کرد که افغانستان را به تندروها تحویل داده و آمریکا را به شکل شرم آوری از افغانستان خارج کرده است. آنها بایدن را مسئول به هدر رفتن هزینههای ۱ تریلیون دلاری آمریکا در افغانستان معرفی میکنند. اگر در فرایند خروج آمریکا، نیروهای آمریکایی آسیب ببینند و یا روابط آمریکا و افغانستان آسیب ببیند تبلیغات جمهوری خواهان علیه بایدن چندبرابر خواهد شد.