۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۰۳:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۹۱۵۳۲
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۵ - ۰۹-۰۴-۱۴۰۰
کد ۷۹۱۵۳۲
انتشار: ۱۱:۱۵ - ۰۹-۰۴-۱۴۰۰
نامه‌اي از سوي جوانان به رييس‌جمهور منتخب

آقاي رييسي، صداي ما مي‌آيد؟

كشور براي بهره‌برداري از سرمايه متولدين دهه 60 شايد تنها 10 يا 15 سال ديگر بيشتر فرصت نداشته باشد

اعتماد- سميه عظيمي

 با همه اما و اگرها و گفت‌وشنيده‌هاي اين ايام كه حتي رهبر انقلاب را نيز چندين‌بار و اخيرا براي تفسير ميزان و كيفيت مشاركت مردم به واكنش واداشت، انتخابات 1400 پايان يافت و سيدابراهيم رييسي با ويژگي‌هايي منحصر به فرد، در حال آماده شدن براي روز تنفيذ و معرفي كابينه است: 

1- او رييس‌جمهوري است كه در شرايطي به رياست قوه مجريه رسيده كه نه تنها رقباي در صحنه‌اش، رمق و مقبوليت چنداني در پيشگاه ملت نداشتند كه رقباي بالقوه و محذوفش حتي در بالاترين سطوح نيز، از چنان توان و پايگاه اجتماعي برخوردار نبودند كه بتوانند با استفاده از آن، فضاي دو قطبي ايجاد كنند. از اين منظر، رييسي را مي‌توان در شرايطي كه كشور گرفتار پيچيده‌ترين، سخت‌ترين و ظالمانه‌ترين تحريم‌هاست و مردم به ‌شدت گرفتار معيشت خود هستند، منتخب و رييس‌جمهوري داراي مقبوليت مردمي قلمداد كرد.

2- رييسي را شايد بتوان نخستين رييس‌جمهوري اسلامي ايران در سال‌هاي پس از دولت سازندگي خواند كه راي مردمي به او از قبل قابل پيش‌بيني بوده و رياست او بر قوه مجريه حاصل آراي سلبي و دوقطبي‌هاي انتخاباتي نيست.

3- او را شايد بتوان رييس‌جمهوري خواند كه به‌طور كامل معتمد، خواست و مطلوب نظام است و علاوه بر آنكه پيش از اين در آستان قدس رضوي و رياست قوه قضاييه توانسته نگاه‌هاي مردمي را به خود جلب كند، نمره بالايي را از سوي نظام و مقام معظم رهبري نيز متوجه عملكرد خود كرده است؛ كمااينكه رهبر انقلاب در ديداري كه به مناسبت هفتم تير با مسوولان قضايي داشتند، دوران رياست رييسي بر قوه قضاييه را مصداق حركت جهادي خواندند و از او به‌خاطر «تلاش شبانه‌روزي و پرانگيزه‌اي كه به آثار و نتايج خوبي منجر شده»، تشكر كردند.

4- او رييس‌جمهوري برخاسته از جريان اصولگرايي است و در شرايطي كه ديگر نهادهاي انتخابي دراختيار همفكران سياسي‌اش است، حلقه حاكميت يكدست را در حالي تكميل مي‌كند كه جريان رقيب سياسي‌اش با اشتباهات گذشته و همچنين به صحنه آوردن همه داشته‌اش در انتخابات 1400، هيچ توان و رمقي براي وارد شدن به تعارض با او نداشته است.

5- رييسي همچنين به جهت برخاستن از حوزه علميه و ضمنا سيادت، هم مورد اعتماد علما و مراجع عظام تقليد است و هم مورد توجه بخش‌هاي سنتي جامعه كه براي او سرمايه مهمي محسوب مي‌شود.

بر اين اساس، هر چند سيدابراهيم رييسي در لحظه تشكيل كابينه، جزو روساي جمهور جوان كشور محسوب نمي‌شود اما به نظر مي‌رسد مي‌توان از او به عنوان رييس نخستين دولتي كه پس از صدور بيانيه گام دوم انقلاب شكل مي‌گيرد، انتظار داشت به مهم‌ترين الزامات برداشتن اين گام مهم، يعني تشكيل دولت جوان انقلابي پايبند باشد.

اگر از دوران امام و دوره دفاع مقدس بگذريم كه جوان‌ترين رييس‌جمهور كشور يعني آيت‌الله خامنه‌اي را در خود دارد، اما در سال‌هاي پس از آن، احمدي‌نژاد با 49 سال، جوان‌ترين و حسن روحاني با 65 سال پيرترين روساي جمهور كشور در لحظه تشكيل كابينه اول خود بوده‌اند و رييسي در اين ميان با 60 سال سن، در نسبت نه اين و نه آني قرار دارد كه ذيل ويژگي‌هايي كه برشمرديم شايد بتواند گزينه مناسبي براي پايان دادن به روند پيري كابينه در ايران باشد.

اگر انقلاب در شكل‌گيري و در سال‌هاي پس از پيروزي و ايام جنگ، گام‌هاي نخست را با پاهاي جوانان برداشته، بدون شك لازمه و ضرورت برداشتن گام دوم، پايان دادن به روندي است كه ميانگين سني كابينه را در ايران از 39 سال به 60 سال رسانده و عنان اجراييات كشور را در بخش‌هايي مهم و حياتي، با هزار و يك راه و بيراه، به دست پيرمردهايي داده كه در دهه هفتم زندگي خود بايد محل رجوع براي كسب تجربه باشند نه آنكه با تكيه بر جايگاه پيش‌برنده امور، به چوب لاي چرخ كشور تبديل شوند.

رييسي با ويژگي‌هايي كه برشمرديم مي‌تواند با ايستادن در مقابل هسته مقاوم مديريت تكراري و ذي‌نفوذ در كشور كه بيش از دو دهه است در مقابل جوانگرايي و گردش نخبگان ايستاده، اميد نسلي باشد كه با وجود داشتن بالاترين مدارج تحصيلي و با داشتن توانمندي‌ها و تخصص، ناكام و نااميد، در جواني، موي سپيد كرده است. كشور براي بهره‌برداري از سرمايه متولدين دهه 60 شايد تنها 10 يا 15 سال ديگر بيشتر فرصت ندارد؛ سرمايه‌اي كه به تعبير رهبر انقلاب يك سرمايه بي‌بديل است كه در طول 30 سال در كشور حاصل شده است. رييسي مي‌تواند در مقابل ديدگان سرخورده دهه شصتي‌هاي اصلاح‌طلب كه از شنيده شدن صداي‌شان توسط پيرمردهاي اصلاحات مأيوس شدند، با گشودن اين راه به روي هم‌نسل‌هاي اصولگراي آنان، اميد را به اين نسل و نسل‌هاي جوان‌تر بازگرداند.  رييسي همچنين  با داشتن همان ويژگي‌هاي مذكور، مي‌تواند برخلاف اظهارات اين سال‌هاي برخي رسانه‌ها و برخي سياسيون و مخالفانش، كابينه‌اي را تشكيل دهد كه در زمينه ورود جوانان شايسته به عرصه مديريت‌هاي كلان كشور پيشرو دولت‌هاي پس از انقلاب باشد. احتمالا اين روزها در اطراف آقاي رييسي، صدا به صدا نمي‌رسد و بيم آن مي‌رود كه صداي پيرمردهاي صاحب نفوذ و صداي مخالفان ورود جوانان به عرصه مديريت كلان كشور، غالب باشد.

 بي‌شك، كابينه سيزدهم براي پيشگام شدن در پوست‌اندازي مديريتي كشور، برداشتن گام دوم انقلاب با نسل دوم انقلاب و واگذاري امور اجرايي به جوانان دهه شصتي، نيازمند آن است كه صداي اين نسل به گوش رييس‌جمهور منتخب برسد؛ آقاي رييسي! صداي ما مي‌آيد؟

ارسال به دوستان