عصر ایران، سجادبهزادی- نزديك به ۴ميليون ويا به عبارتي ۱۳ درصد كل آراء ريخته شده به صندوق انتخابات رياست جمهوري ۱۴۰۰ آراء باطله بوده واين موضوع توجه محافل بسياري در داخل وخارج از كشور را به خود جلب کرده است*.
آيا اركان قدرت مي خواهد با چشم باز وبينشي حقيقت طلب به اين رقم نگاه كند؟ آيا اين رقم براي بدنه قدرت در سيستم جمهوري اسلامي يك "مسئله" است ويا اينكه تنها از جنبه خبري به آن نگاه مي شود ودر نهايت در لابه لاي هزاران خبرهاي ديگر فراموش خواهد شد؟
به باور من سيستم بايد با بينش غيرايدئولوژيك اين عبارت را چندين بار بصورت دقيق بخواند؛ "۴ميليون آراء باطله متعلق به چه قشرها وطبقاتي از جامعه است و صاحبان اين آراء چه دردي دارند؟"
صاحب آن آراء باطل شده مائيم؛ وقتي احساس كرديم هر بار كه به فرد مورد نظرمان راي مي دهيم هيچ تفاوتي در زندگي مان ايجاد نمي شود و گره اي از مشكلات مان باز نمي شود درمانده شديم.به صندوق راي نزديك شديم اما سردرگم بوديم و احساس پوچي مي كرديم و نااميدانه ودر همان لحظه كه تعرفه راي به دست ما داده شد دستپاچه شديم، ناگهان تصميم گرفتيم راي سفيد به صندوق بيندازيم.راي ما سفيد بود اما طبق قانون باطل اعلام شد.
صاحب آن آراء باطل شده مائيم؛ نمي دانم چرا مدتي است احساس مي كنم توانم براي اداره كردن مملكت از بسياري از نامزدهاي انتخاباتي بيشتر است.يا انسان هاي قابل، نامزد رياست جمهوري نمي شوند ويا اگر مي شوند به هزار دليل پيدا وپنهان رد صلاحيت مي شوند.بي آنكه خودم را محك بزنم از ردصلاحيت ها ترسيدم و به جاي اينكه سختي هاي نامزد شدن را به جان بخرم، راه ميانبري را انتخاب كردم و برگه راي را برداشتم ونام خودم را در آن نوشتم؛ در سوداي رياست جمهوري بودم اما طبق قانون راي من باطله اعلام شد.
صاحب آن آراء باطل شده مائيم؛ وقتي مناظره ها را نگاه مي كرديم وهريك از نامزدها ديگري را به حيف وميل سرمايه عمومي و ثروت كشور متهم مي كرد؛ خيلي سريع وساده به اين نتيجه رسيديم كه تا اين لحظه سالم ترين فردي كه كسي نتواند دنبالش حرف وحديث در بياورد وبه دزدي وخيانت متهم باشد، خود ما هستم.رفتيم پاي صندوق راي و نام خودمان را نوشتيم اما طبق قانون باطله اعلام شد.
صاحب آن آراء باطل شده مائيم؛ اول نمي خواستم راي دهم؛ اما وقتي فهميدم تحريم كنندگان انتخابات، اهداف سنگيني در سر دارند خودم را در آن حد و اندازه نديدم.من كشورم را دوست دارم، وبه اصلاح نوع حكومت داري آن نيز باور دارم وفقط دست ودلم به نامزدهاي تاييد شده نبود وآنها را شايسته نمي دانستم.رفتم پاي صندوق تا دشمن از عدم مشاركتم سوء استفاده نكند اما به كسي راي ندادم. نمي دانستم آراء باطله خود رسوايي بزرگ تري به دنبال دارد.
صاحب آن آراء باطل شده مائيم؛ درد داريم ودراين سالها كسي نبود كه حرف هاي ما را خوب گوش كند؛ همه خوب حرف مي زنند.خودم به خودم راي دادم تا همدرد خودم باشم وبا خودم بسوزم. اما راي من طبق قانون باطله اعلام شد.
صاحب آن آراء باطل شده مائيم؛ امروز كه انتخابات تمام شده است و آراء شمارش شده ومشخص گرديده كه آراء من در مجموع از تمام سه نامزد ديگر بهتر است و در كل كشور در جايگاه دوم قرار گرفته ام وحتي در برخي شهرهاي بزرگ مانند كرج رتبه اول داشته ام و تعداد آراء باطل شده از منتخب اول شوراي اين شهربسيار بالاتر بود؛ ديگر من به خودم غره شده ام. مثلا با خودم فكر مي كنم كه بيش از اين مي توانم از حقي كه قانون براي من تعريف كرده است چنان استفاده كنم كه گوش ها حساس تر شوند وكمي هم از احساس تحقيري كه بر وجودم سنگيني مي كرد بكاهم. من با دادن راي باطله مي توانم به مثابه مقاومت مدنی"خشونت پرهیز" عمل كنم وصداي خود را رساتر به گوش مسئولين برسانم.
صاحب آن آراء باطل شده مائيم؛ جمعيت ۴ میلیوني كه آراء آنها به صندوق ريخته شد، صداي فريادشان كمتر از سكوت وتحريم ۳۲ میلیون آرايي نبود كه درصندوق ریخته نشد. اگر چه از نظر آمار عدم مشارکت در رتبه اول، رئيس جمهور منتخب دوم وآرای باطله در رتبه سوم قرار گرفت؛ اما گروه سوم تصويري مهم تر به افكار عمومي مخابره كردند.بايد براي آنها چاره اي انديشيد وگرنه بعيد نيست يك روز به رتبه بالاتر صعود كنند.
نظام سياسي وانتخابات در ايران قبل از آنكه به انسداد وبن بست كامل برسد بايد جمعيت قهركننده با صندوق وهمچنين صاحب آراء باطله انتخابات را درك كند و مطالبات آنها را غيرمشروع نداند.
آمار انتخابات ۱۴۰۰ معلوم كرد كه بايد زودتر از هميشه به مسير رفته طي سالهاي گذشته ترديد كرد و دمكراسي و تكثرآراء را جدي تر دنبال كرد. سطح نارضايتي عمومي بالاست و سرمايه اجتماعي رو به افول است. مبادا يك دست شدن نهادهاي قدرت، سبب حذف بي قدرتان شود. بي قدرتان جامعه يك جايي دوباره قدرت خود را به رخ مي كشند و اين بار ممكن است اين كار را ويران تر انجام دهند.
* رویکرد این یادداشت الزاما موضع عصر ایران نیست.
پس شما بودی