عباس عبدي در روزنامه اعتماد نوشت: تلاقي دو انتخابات شوراها و رياستجمهوري در گذشته هم بود ولي اثر انتخابات رياستجمهوري بر شوراها بيشتر بود.
بنده و آقاي گودرزي به عنوان يك اقدام حرفهاي پذيرفتيم كه نظرسنجيهاي موسسه ايسپا را تجزيه و تحليل و به سفارش ستاد آقاي همتي براي آنها تهيه كنيم. كار ما يك اقدام حرفهاي است و نه سياسي. ما دادههاي نظرسنجي را صرفا از موضعي تخصصي و با در نظر گرفتن معيارهاي علمي تفسير ميكرديم و تعلقات يا گرايشهاي خود را در تفسير دادهها يكسره كنار ميگذاشتيم.
قصد ما تفسير دادهها بود و نه كنش سياسي به همين خاطر هم به شدت منتقد كاربرد نظرسنجي به عنوان ابزاري براي تبليغات و كمپين بوديم و هستيم. حتي بنده نسبت به
سياستهاي انتخاباتي اصلاحطلبان منتقد بودم و هيچ دليل قانعكنندهاي براي راي دادن هم پيدا نكردم. طي 10 روز 22 گزارش تحويل داديم كه جزييات مهم اين گزارشها را به زودي منتشر خواهيم كرد. در اينجا با استناد به آخرين گزارش خود كه ساعات پاياني پنجشنبه ارسال كرديم به دو موضوع ميزان مشاركت و آراي احتمالي نامزدها پرداخته ميشود. اين گزارش پس از آخرين نظرسنجي تلفني ايسپا و با جمعبندي از همه نظرسنجيهاي قبلي ارايه شده است.
مشاركت- براساس نتايج نظرسنجي ميزان مشاركت احتمالي 45 درصد ذكر شده است. گزاره مربوط در گزارش به اين شرح است: براساس تجربيات علمي و برآوردهاي قبلي رقم 52 درصد فعلي(اظهارات مستقيم پاسخگويان) واجد بيشاظهاري است و احتمالا ميزان مشاركت حدود 45 درصد خواهد بود. البته اين روند ممكن است تا فردا نيز تغيير كند. البته ايسپا ميزان مشاركت را ابتدا 42 سپس با اصلاح 2 درصد افزايش 44 درصد برآورد كرده بود.
شخصا نيز در همان روز پنجشنبه و در كانال تلگرامي خود شرح مفصلي دادم كه چرا بايد نتايج مشاركت را با احتياط پذيرفت. 4 علت را براي بيثباتي نتايج ذكر كردم. براساس اين يادداشت عوامل زير در بيثباتي و كاهش دقت پيشبيني رفتارهاي اين انتخابات موثر است. در انتخابات اخير به چند دليل بايد نسبت به پيشبينيها قدري محتاط بود. اين انتخابات با سال 1396 فرق دارد و نبايد الگوهاي تحليلي آن انتخابات را به مورد اخير تعميم داد.
اول به دليل آنكه براي بخش بزرگي از مردم، انتخابات كنوني يا معنايي متفاوت از معناي انتخابات در دورههاي گذشته دارد يا فاقد معناي روشن است. به عبارت ديگر براي بخشي از مردم روشن نيست كه به چه چيزي و چرا راي ميدهند و نامزد مورد نظر آنها نماد چه چيزي است.
در چنين وضعيتي ممكن است بخشي از پاسخگويان تحت تاثير يك حادثه يا خبر به اين يا آن جهت تغيير نظر دهند. اين خصلتي است كه پيشبيني را سخت ميكند. اين امر موجب ميشود كه آرا كم عمق و ثبات نظرات ابراز شده در نظرسنجيها كم و به راحتي دچار تغيير شود. ثبات راي در معناداري و قدرت و استحكام آن است.
دوم به علت وجود كروناست. پاسخهاي مردم در نظرسنجيها برحسب شرايط عادي است ولي هنگامي كه از مردمي كه ميخواهند رأي بدهند، پرسيده ميشود كه آيا به دليل كرونا ممكن است از رأي دادن پشيمان شويد تا حدود 10 درصد اين را محتمل دانستهاند حتي اگر نصف اين مقدار هم رخ دهد به معناي كاهش 2 درصدي(۵ درصد از ۴۲ درصد برآورد نرخ مشاركت) در مشاركت است.
سوم، تلاقي دو انتخابات شوراها و رياستجمهوري است. اين تلاقي در گذشته هم بود ولي اثر انتخابات رياستجمهوري بر شوراها بيشتر بود، در حالي كه در اين دوره اكنون معكوس شده است. اين ويژگي شايد در شهرها و روستاهاي كوچكتر بيشتر بروز كند. به علت پايين بودن
مشاركت در انتخابات رياستجمهوري ممكن است انتخابات شوراها بر انتخابات رياستجمهوري اثر افزايشي بگذارد. 9 درصد مردم از كساني هستند كه گفتهاند در انتخابات رياستجمهوري شركت نميكنند ولي در شوراها شركت ميكنند.
دقيقا نميدانيم چقدر احتمال دارد كه اين افراد هنگام حضور در شعبه اخذ رأي، انگيزه شركت در انتخابات رياستجمهوري را نيز پيدا كنند. بعيد نميدانم كه تا 3 درصد بر مشاركت رياستجمهوري اثر مثبت بگذارد.
و بالاخره عامل چهارم، حضور فعالتر گروهها و بخشهايي از اصلاحطلبان در روزهاي آخر است كه ممكن است تا حدي موجب افزايش مشاركت شود.
در نهايت نتيجه گرفتم كه با توجه به اين 4 عامل گمان ميكنم كه پيشبيني ايسپا اگرچه براساس يافتههاي نظرسنجي و تجربههاي به لحاظ علمي و قبلي و درست است ولي بايد با احتياط تلقي كرد. به گمان من ممكن است ±5 درصد نيز كم يا زياد شود. به عبارت ديگر كف و سقف پيشبيني مشاركت ميان ۳۶ تا ۴۶ است. چند ساعت بعد از نوشتن اين يادداشت و با اصلاحيه ايسپا كه مشاركت را دو درصد بيشتر اعلام كرد من نيز ارزيابي خود را با فاصله ۳۸ تا ۴۸ درصد به روز كردم.
آنچه رخ داده به شرح زير است:
تعداد كل آراي اعلامي 9/47 درصد واجدين حق رأي است ولي با توجه به بالا بودن زياد آراي باطله اين رقم بسيار نامتعارف است. در سال 1396 درصد آراي سفيد و باطله 9/2 درصد بود. اگر همين مقدار را براي امسال نيز متعارف فرض كنيم فقط وجود 840 هزار رأي باطله متعارف است و 4/3 ميليون آن اضافه است كه بايد از كل مشاركتكنندگان كاسته شود. در اين صورت ميزان مشاركت 43 درصد ميشود كه با قدري اختلاف به اندازه ميانگين پيشبيني شده در نظرسنجي ايسپاست و نيز در وسط بازه پيشبيني شده بنده قرار ميگيرد(38 تا 48 درصد) كه كاملا قابل قبول است. نظرسنجيها امكان سنجش آراي باطله را ندارند مگر بر حسب ارقام متعارف گذشته.
پيشبيني ما درباره آراي نامزدها به صورت زير بود: براي اعتبار بيشتر اين پيشبيني با حذف آراي سفيد و باطله و فقط به نسبت آراي 4 نامزد صورت گرفته است كه البته با اضافه كردن آراي باطله درصدهاي رسمي فرق خواهد كرد.
همچنان كه مشاهده ميكنيد، تفاوتها بسيار اندك است. در ارقام پايين نيز به علت ناپايداري نتايج احتمال افزايش خطاي پيشبيني بيشتر است ولي كليت ساختار پيشبيني شده هيچ تفاوتي با واقعيت رخ داده ندارد و اين همه چيزي بود كه اصلاحطلبان نبايد چشم خود را بر آن ميبستند.