جزئی از شهروندانی شدهاند که به حضورشان عادت و عادی از کنارشان میگذریم؛ گاه نگاهی دلسوزانه و گاه بیتفاوت؛ آنقدری که از یاد بردهایم در دنیای امروز حق هر کودکی، کودکی کردن است. کارشان نوعی "بردهداری نوین" محسوب میشود اما در عین حال برای منع کارشان، قانون و سن و سال تعیین کردهاند؛ جنس قانونشان هم همان جنسی است که میگوید به کار گرفتن افراد کمتر از ۱۵ سال ممنوع! اما نیروهایی هستند "ارزان قیمت" که به ناچار و اغلب از روی فقر به کار در خیابان پناه آورده و در جستجوی «امنیت»، ماندن در خیابان را به کار در کارگاه ترجیح میدهند.
به گزارش ایسنا، براساس ماده ۷۹ قانون کار به کار گماردن افراد کمتر از ۱۵ سال تمام ممنوع است و همچنین براساس ماده ۸۰ قانون مذکور، کارگری که سنش بین ۱۵ تا ۱۸ سال تمام باشد، «کارگر نوجوان» نامیده میشود و در بدو استخدام باید توسط سازمان تامین اجتماعی مورد آزمایشهای پزشکی قرار گیرد.
وجود ۱۴۰۰۰ زبالهگرد در تهران؛ یک سوم این تعداد «کودک»اند
باوجود قوانینی که به ممنوعیت
کار کودکان پرداخته است اما، آمارهای موجود نشان میدهد که طی سالیان گذشته کودکان بسیاری چه در کارگاههای زیرزمینی و چه در خیابانها و چه در میان زبالهها مشغول به کارند.
براساس اعلام مدیرعامل سابق انجمن حمایت از حقوق کودکان ۱۴ هزار زبالهگرد در تهران وجود دارد که ۴۷۰۰ نفر از این افراد یعنی معادل یک سوم آنها کودک هستند.
آماری که حکایت از وجود ۷۰ هزار کودک خیابانی در ایران دارد
گریزی به وضعیت کودکان کار و خیابان نیز نشان میدهد که حدود ۷۰ هزار کودک خیابانی در ایران وجود دارد، به طوریکه سال گذشته حبیب الله مسعودی فرید- معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور اعلام کرد که طی مطالعاتی که با دانشگاه علوم بهزیستی انجام شد، برآورد می شود حدوداً ۷۰ هزار کودک خیابانی در کشور داریم که بازه زمانی را در ساعاتی از روز و در طی روزهایی از سال در خیابان به کار می پردازند. البته باتوجه به اینکه شرایط و وضعیت کودکانی که در کارگاهها کار میکنند متفاوت است، مسعودی فرید در این باره گفت که آمار دقیقی از این افراد در دست نیست.
هرچند که آمارهای دقیقی از وضعیت تعداد کودکان کار و خیابان در دست نیست اما نگاهی به وضعیت این دسته از کودکان که بعضا هم گفته میشود اغلب کودکان کار و خیابانی در کشور، از کودکان اتباع به ویژه کشور افغانستان هستند، نشان میدهد که سیاستگذاران، نهادها و دستگاههای حمایتی باید در این حوزه توجه بیشتری داشته باشند؛
در این رابطه چندی پیش سیدحسن موسوی چلک- رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه بحث سیاستگذاریهای حوزه کودکان کار را باید از چند زاویه نگاه کنیم، به قوانینی مانند قانون تشکیل سازمان بهزیستی، ماده ۷۹ قانون کار که کار را برای کودک ممنوع کرده و ماده ۸۰ که کارگر با سن بین ۱۵ تا ۱۸ سال را با شرایطی که تا ماده ۸۴ در قانون کار برای این افراد تعریف میکند به عنوان کارگر نوجوان به رسمیت شناخته است، اشاره میکند.
سیاستگذاری در حوزه کودکان کم نداریم اما ...
وی ادامه داد: از طرفی دیگر قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی وجود دارد و در آنجا هم موضوع حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست و خانوادههای نیازمند که برخی از این کودکان ممکن است فرزندان همین خانوادههای نیازمند باشند، در این قانون دیده شده است. قانون حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست سال ۹۲ و قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب سال ۱۳۹۹ نیز وجود دارد.
همچنین آییننامه ساماندهی کودکان خیابانی، پیماننامه جهانی حقوق کودک، آئیننامه اورژانس اجتماعی، مقابلهنامه ۱۸۲ سازمان بین المللی و آییننامه منع فوری اشکال کار کودک نیز وجود دارد؛ لذا ما سیاستگذاری در این حوزه کم نداریم، ضمن اینکه دولت موظف به اجرای نظام چند لایه تامین اجتماعی است. به نظر مشکل ما در سیاستگذاری نیست.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه
کودکان کار در خیابان، دغدغه دولتها نبوده است، گفت: ضمن اینکه شرایط اقتصادی هم بر وضعیتی که ما داریم دامن میزند، لذا دولت آینده برای اینکه بتواند این حوزهها را مدیریت کند، کودکان کار در خیابان را جزیره نبیند. تا زمانی که شرایط اقتصادی بهتر نشود، اعتیاد کنترل نشود و...نمی توان بدون در نظر گرفتن این شرایط کودکان کار در خیابان را مدیریت کرد تا شاهد کاهش این کودکان باشیم.»
بازار ارزان کار کودک
حبیبالله مسعودی فرید- معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور نیز در این باره با بیان اینکه موضوع کودکان کار و خیابان به ویژه کودکان خیابانی، مانند سایر آسیبها چند متغیری هستند و عوامل متعددی روی آنها تاثیر میگذارد، به ایسنا گفت: موضوع کودکان کار و خیابان یک معادله ساده نیست که تک متغیری باشد و با تغییر آن، خروجی تغییر کند، بلکه این موضوع یک تابع چند متغیری است که هر یک از این متغیرها ممکن است طی زمانها متفاوت شوند و خروجی این متغیرها، تعداد کودکان کار و خیابان است که ایجاد میشود.
وضعیت تعداد کودکان کار و خیابان به این بستگی دارد که سیستمهای ما چقدر برای شناسایی کودکان کار و خیابان فعال هستند؟ اگر سیستمهای ما فعال نباشد ممکن است بگوئیم تعداد کودک کار و خیابان بالایی نداریم.
وی ادامه داد: موضوع کودکان کار و خیابان به فقر بستگی دارد. همچنین به این موضوع بستگی دارد که بازار کار چقدر تمایل به استفاده از این کودکان دارد؟ زیرا کار کودک بازار ارزانی است و حتی اگر کودک به اندازه فرد بزرگسال کار کند، حقوق او به اندازه فرد بزرگسال نیست. همچنین به این بستگی دارد که چقدر سیاستهای مهاجرتی ما درست است و اجازه میدهیم که کودکی از کشور دیگری به عنوان کودک وارد کشور ما شود و به کار گرفته شود.
شناسایی و ورود سالانه ۱۴۰۰۰ کودک کار در خیابان به مراکز نگهداری بهزیستی/ ۹۵ درصد کودکان کار صاحب خانواده هستند
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با بیان اینکه سازمان بهزیستی در این زمینه طی چندین سال گذشته، ۳۷ مرکز شبانهروزی برای نگهداری کودکان داشته که سالانه ۶۰۰۰ کودک کار در خیابان در این مراکز مورد پذیرش قرار میگرفتند، اظهار کرد: در آن زمان بررسیها نشان داد که حدود ۹۵ درصد از این کودکان با خانواده خود زندگی میکنند و سیاست ما به این سمت تغییر پیدا کرد که باید کودک را در کنار خانواده توانمند کرده و بررسی کنیم که اساسا وضعیت خانواده چگونه است؟.
اگر این امکان وجود دارد که کودک در مراکز شبانهروزی نماند و ما روزانه خدماتی به کودک و خانواده او ارائه کنیم تا کودک بتواند در کنار خانواده خود باشد؛ نیازی به اینکه کودک از خانواده جدا باشد نیست و میتواند در کنار خانواده باشد. این رویکرد باعث شد که سازمان بهزیستی مراکز روزانهای به عنوان مراکز حمایتی و آموزشی کودک و خانواده راهاندازی کند.
مسعودی فرید با اشاره به اینکه در حال حاضر ۳۱ مرکز شبانهروزی و بیش از ۶۰ مرکز روزانه داریم، افزود: این موضوع منجر به این شد که شناسایی تعداد کودکان کار بیشتر شود؛
به همین دلیل حدود دو سال بعد از آن، تعداد پذیرش کودکان کار و خیابان که در مراکز شبانه روزی کودکان کار و خیابان ساماندهی میشدند، از ۶۰۰۰ نفر در سال به ۹۰۰۰ نفر و به مرور به ۱۴۰۰۰ کودک رسید. این طرح از سال ۱۳۹۱، در پنج استان به صورت آزمایشی شروع شد و به مرور توسعه پیدا کرد و در سال ۱۳۹۸ به اوج فعالیت خود رسید که در آن سال حدود ۶۰۰۰ کودک را در مراکز شبانهروزی و ۸۰۰۰ کودک (و حتی بیشتر) را در مراکز روزانه پذیرش کردیم.
شاید این کودکان قبل از این هم وجود داشتهاند، اما به دلیل اینکه سیستم ما صرفا مراکز شبانهروزی بود ما نمیتوانستیم به این کودکان خدمات مستمر ارائه کنیم، اما راهاندازی مراکز ارایه خدمات روزانه توانست در این زمینه کمککننده باشد.
فعالیت سازمانهای مردم نهاد برای شناسایی بیشتر کودکان کار
کاهش ساعت کاری کودکان در خیابان و ارائه یه وعده غذای گرم؛ سیاستی که دولتیها در پیش گرفتند
وی این را هم گفت که از سوی دیگر ورود سازمانهای مردم نهاد بیشتر به این عرصه نیز، باعث شناسایی بیشتر این کودکان شد؛ سازمانهای مردم نهاد ظرفیتهای خوبی به ویژه در کلان شهرها هستند که آنها نیز توانستند تعداد زیادی از این کودکان را شناسایی کنند، این موضوع نیز میتواند کمک کند که ما بتوانیم تعداد بیشتری از این کودکان را تحت پوشش خود قرار دهیم.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور افزود: سیاست ما به عنوان مراکز کاهش آسیب این بود که سعی کنیم در گام اول با خانواده ارتباط برقرار کنیم تا مدت زمان کار کودکی که ۸ ساعت کار میکند را به ۶ ساعت کاهش دهیم و در آن ۲ ساعت یک وعده غذای گرم، آموزشهای مهارتهای زندگی و سایر خدمات را دریافت کند.
مسعودی فرید با تاکید بر اینکه سیاست اصلی در حوزه کودکان این است که ما باید کاری کنیم کودک از چرخه کار خارج شود، زیرا فرصت کودکی از دست میرود، گفت: باید کاری کنیم که منجر به"محو کار کودکان" شود.
کاهش تمایل خانوادهها برای حضور کودکانشان در خیابان در اپیدمی کرونا/ پذیرش در مراکز بهزیستی هم کم شد
به گفته مسعودی فرید، تغییر سیاستها از عواملی بود که باعث شد تعداد کودکان کار بیشتری را طی سالهای گذشته شناسایی کنیم، اما دلایل دیگری مانند بحرانهای اقتصادی، ورود و افزایش تعداد کودکان غیر ایرانی و کرونا که در دو سال اخیر با آن روبهرو بودیم و شغلهای کوچک را تحت تاثیر بیشتری قرار داد توانست در این زمینه به عنوان عامل خطر تاثیرگذار باشد که کودکان بیشتری در عرصه کار، کار کنند و این موضوع به عنوان عامل مهمی است که باید سیاستهای حمایتی به ویژه برای حوزه کودکان تقویت شود.
البته معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور بر این موضوع هم تاکید کرد که همیشه پیشنهاد سازمان بهزیستی این بوده است که در برنامههای توسعه باید فصل جدایی برای کودکان و خانواده داشته باشیم. در برنامههای قبلی یک الی دو ماده برای این مسائل داشتیم، اما در برنامههای کلان و برنامههای توسعه، باید فصل جداگانهای برای حوزه خانواده، کودکان و نوجوانان داشته باشیم و سیاستهای حمایتی ما از خانوادهها به ویژه در جایی که کودک وجود دارد، باید به نحوی باشد که نیازی به کار کودک نباشد. لذا مسائل اقتصادی در این زمینه تاثیرگذار است و نمیتواند قابل انکار باشد.
وی درباره تاثیر کرونا بر روی افزایش تعداد کودکان کار و خیابان نیز توضیحاتی ارائه داد و خاطرنشان کرد: کرونا، مسائل اقتصادی و مسائل دیگری به دنبال داشت که بیماری مرگآفرینی بود و باعث میشد که حضور اجتماعی مردم در انظار کمتر شود. همچنین پذیرشهای کودکان کار در مراکز نیز نسبت به سالهای قبل کاهش پیدا کرد و یا برخی خانوادهها نیز ترجیح دادهاند که فرزندانشان به خیابان نیایند.
یا شرایط سختتری که در همه کشورها اجرا شده، باعث شده تعداد کمتری از کودکان از کشورهای دیگر وارد شوند و از سوی دیگر ستاد ملی مقابله با کرونا تمهیداتی مبنی بر اینکه «افراد لب مرز باید چک شوند و اگر مشکوک به کرونا باشند، اجازه ورود به کشور را ندارند»، داشتند و همه این موارد باعث شد که ورودیهای ما به صورت کلان، به ویژه در چند ماه اخیر کاهش پیدا کند و همچنین خانوادهها نیز تمایلی برای حضور فرزندانشان در خیابان نداشتند؛
یعنی اگر تنها فاکتور اقتصادی را در این معادله دخیل میدانستم باید میگفتم تعداد کودکان کار افزایش پیدا کرده است، اما ما فاکتور اقتصادی و در کنار آن بیماری کرونا را هم داشتیم. از سوی دیگر خانوادهها هم به دلیل اینکه هنگام کمک کردن به این کودکان با آنها تماس برقرار میکردند، ترجیح میدادند که به خاطر رعایت فاصله کمتر کمک کنند،تمایلی به کمک نداشتند.
حدود ۷۰۰۰۰۰۰ شغل غیررسمی در ایران داریم/این تعداد هیچ بیمهای ندارند
وی با بیان اینکه طبق اعلام وزارت کار و اشتغال حدود هفت میلیون شغل غیررسمی در کشور داریم، گفت: ۷ میلیون شغل غیررسمی یعنی افرادی که هیچ بیمهای ندارند و زمانی که بحران کرونا وارد میشود این افراد بیشتر آسیب میبینند، زیرا نه بیمه بیکاری به آنها تعلق میگیرد و نه وابسته به سازمانی هستند که کمکهای معیشتی و رفاهی دریافت کنند؛
اگر این خانوادهها دارای فرزند باشند ممکن است برای گذران زندگی مجبور شوند که ساعتی از روز فرزندشان کار کند و یا خانواده شغل خود را عوض کند و به کارهای دستفروشی روی آورد که کودکانشان هم در کنارشان باشند.
به گزارش ایسنا، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در ادامه این گفتوگو و در پاسخ به این سوال که آیا آمار دقیقی از تاثیر کرونا بر روی تعداد کودکان کار و خیابان وجود ندارد؟ گفت: سرشماری دقیقی وجود ندارد، اما به طور کلی میتوان برآورد کرد که بحران کرونا و مسائل اقتصادی ناشی از آن، میتواند در اشتغال خانوادهها تاثیرگذار باشد و ممکن است منجر به ورود کودکان به فضای اشتغال شود.
البته این فاکتور در کنار سایر فاکتورها تاثیرگذار است، به این مفهوم که اگر تاکنون خانوادهای حاضر بوده که فرزندش برای امرار معاش ۵ ساعت در خیابان حاضر شود، اکنون ممکن است به خاطر کرونا حاضر نباشد فرزندش در خیابان باشد، یعنی فاکتورهای دیگری در تصمیمگیری خانوادهها هم تاثیرگذار هستند.
وی افزود: ممکن هم است که وضعیت معیشتی خانوادهای نامناسب باشد که وارد این موضوع شوند.
۵۵ درصد کودکانی که در مراکز نگهداری بهزیستی کل کشور پذیرش میشوند، خارجی هستند/ این آمار در تهران به ۸۰ درصد میرسد
مسعودی فرید در بخش دیگری از این توضیحات، به موضوع سیاستهای مهاجرتی اشاره کرد و گفت: در کل کشور حدود ۵۵ درصد کودکانی که پذیرش میکنیم، کودکان غیرایرانی هستند که وقتی به سمت کلانشهرها به ویژه شرق و مرکز کشور حرکت میکنیم، این نسبت افزایش پیدا میکند؛ به طور مثال طبق آمارگیریهای مختلف در تهران حدود ۸۰ درصد از کودکان غیرایرانی (بیش از۹۰ درصد افغانستان و حدود ۵ درصد از کشور پاکستان) هستند.
۸۵ تا ۹۵ درصد کودکان کار دارای سرپرست هستند
وی در ادامه بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه ۸۰ درصد کودکان در تهران، غیرایرانی و عمدتا از کشورهای افغانستان و حدود ۲۰ درصد نیز ایرانی هستند، بیان کرد: در میان کودکان ایرانی بیش از ۹۵ درصد دارای سرپرست هستند و در کودکان افغانستانی حدود ۸۵-۹۰ درصد با خانواده و یا یکی از اقوام زندگی میکنند.
بردهداری نوین؛ زبالهگردی بدترین نوع کار کودکان
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به اینکه معضل مسائل اقتصادی در افغانستان (چه در زمان کرونا و چه قبل از کرونا) نیز وجود داشته است، اظهار کرد: میدانیم که وضع اقتصادی و اشتغال افغانستان هم چندان مناسب نیست و ممکن است که خیلیها بخواهند این کار (کودک کار) را انجام دهند.
در این بین هم برای کودکان داخل ایران و هم کودکان خارج از ایران، کودکی که بخواهد وارد کشوری شود یا باید دارای مراقب رسمی و یا والدین باشد، به همین دلیل ممکن است تعدادی به صورت غیرمجاز توسط افرادی که انسانها را قاچاق میکنند، وارد کشور شوند و ممکن است هزاران بلا به سر این کودک بیاید و عمدتا هم از استانهای دیگری غیر از شهرهای پایتخت افغانستان وارد ایران میشوند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: یا بعضا ممکن است این کودکان به دست افرادی بیفتند که این کودکان را مورد بهرهکشی و استثمار قرار دهند، به ویژه در حوزه زبالهگردی ممکن است این کودکان در بدترین شرایط مورد استثمار قرار گیرند.
مسعودی فرید با اشاره به وضعیت کودکان زبالهگرد و با بیان اینکه سازمان بینالمللی کار اصطلاح و بحثی را چند سال گذشته به نام «بردهداری نوین» مطرح کرده گفت: ما خود نیز معتقد بودیم اینکه کودکان را ،به ویژه کودکانی که در حوزه زبالهگردی کار میکنند، در گروه های ۴۰-۵۰ نفره نگهداری کنند، چیزی جزء بردهداری نیست.
اکثر کودکان زبالهگرد سرپرست ندارند
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به اینکه عمدتا
کودکان زبالهگرد سرپرست ندارند، در پاسخ به این سوال که وضعیت تعداد کودکان زبالهگرد در کشورهای دیگر چگونه است؟ بیان کرد: گزارشات زیادی در این زمینه وجود دارد. به طور مثال در کشورهایی مانند هند، آمریکای جنوبی و یا آمریکای مرکزی، کودکانی که در زاغهها و وضعیت بسیار نامطلوبی زندگی میکنند زیاد هستند و ممکن است ما نسبت به بسیاری از این کشورها وضعیت بهتری داشته باشیم، اما همین وضعیتی که داریم هم برای ما قابل قبول نیست و نمیخواهم بگویم چون کشورهای دیگر در چنین وضعیتی هستند برای ما اشکالی ندارد؛ جایگاه جمهوری اسلامی ایران با درآمد میانه رو به بالا به طور کلی، با کشورهایی که سرانه تولید ناخالص داخلیشان از ما بسیار کمتر است، قابل مقایسه نیست.
پیش بینی وجود ۴۰۰۰ کودک زبالهگرد تهران!
وی درخصوص تعداد کودکان زباله گرد در ایران نیز با اشاره به اینکه برآورد قطعی در این زمینه نداریم، یادآور شد: دو مطالعهای که انجمن حمایت از حقوق کودکان انجام داده نشان داده است که در تهران حدود ۴۰۰۰ کودک زبالهگرد وجود دارد. برآورد شهرداری در شهر تهران نیز همین تعداد است، اما روی کودکان زبالهگرد شیوعشناسی کاملی انجام نشده که بخواهیم تعداد آنها را اعلام کنیم.
مسعودی فرید در ادامه توضیحات درباره وضعیت کودکان زباله گرد سخنان خود را اینطور تکمیل کرد: وضعیت کودکان زبالهگرد نشان میدهد که این کودکان در یکی از بدترین اشکال کار کودک مورد استثمار قرار میگیرند و ما باید در این زمینه مداخله کنیم. تعداد این کودکان بسیار مهم است، اما باید شرایط به گونهای باشد که هیچ کودکی در این وضعیت نباشد.
به نظر میتوان برای این موضوع راهکارهایی داشت؛ به نظر بسیاری از این سیاستهای ما میتواند به هم ارتباط داشته باشد که اگر در جایی یک سیاستی انجام نشود و یا مورد توجه قرار نگیرد، میتواند منجر به آسیب اجتماعی در جای دیگری شود.
«تفکیک زباله از مبداء»؛ راهی برای کاهش زبالهگردی کودکان
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در ادامه این بحث، به موضوع «تفکیک زباله از مبداء» اشاره کرد و توضیح داد: بسیاری از کشورها مانند آلمان بیش از ۹۰ درصد تفکیک زباله از مبداء دارند؛ به این معنی که چندین سطل زباله با رنگهای مختلف برای تفکیک زباله در اختیار خانوادهها قرار میگیرد و حتی در سطح شهر نیز برای کسانی که این کار را انجام میدهند نیز مشوق وجود دارد. در واقع سیستمی راهاندازی شده است؛ یعنی از هدر رفت زباله جلوگیری میکنند و این را به موضوعی تبدیل میکنند که سود آن به جامعه، مردم و به بیت المال میرسد و یک سری اشتغال در فرآیندهای درست ایجاد کردهاند.
همچنین از ورود کودکان در این زمینه جلوگیری میکند و این کشورها کودک زبالهگرد ندارند. لذا یک سیاست درست میتواند چندین بهره برای ما داشته باشد و همچنین این پیامد ناگوار (کودکان زباله گرد) را هم نداشته باشد و این نشان میدهد که ما در سیاستگذاریهای موضوعی برای مسائل مختلف باید نگاه آیندهنگارانه، کلنگر و فرآیندی داشته باشیم.
وی افزود: بحث منافع مالی حاصل از تفکیک زباله از مبدأ (که اگر انجام شود) مهم است، اما به دلیل عدم انجام این کار، در کنار اینکه این سرمایه را از دست میدهیم، موضوعات مهمتر دیگری هم از دست خواهیم داد؛ کودکانی هستند که مورد سو استفاده قرار میگیرند، شان کودک حفظ نمیشود، در معرض عوامل بیماریزا قرار میگیرند و بیماری را با خود به خانه میبرند.
پیمانکاران شهرداری قانون را چطور دور میزنند؟
به گزارش ایسنا، اما با وجود این اظهارات آیا سازمان بهزیستی در این راستا، با دستگاههای متولی رایزنی داشته است که بتوان سیاستی که کشورهای دیگر در زمینه تفکیک زباله از مبداء در پیش گرفته را در پیش بگیریم؟ مسعودی فرید در این باره توضیح داد: ما کودکان کار و خیابان را به سه دسته کلی تقسیم میکنیم؛ دسته اول کودکان کار در خیابان هستند که سرچهارراهها کار میکنند؛ دسته دوم کودکانی هستند که در کارگاهها کار میکنند و دسته سوم؛ کودکان زبالهگرد هستند که هر کدام از آنها محوریت خاص هم دارند.
وی در ادامه، توضیحات خود را اینطور تکمیل کرد: سازمان بهزیستی باید برای پیشگیری از آسیب و مشکلات کودکان ورود کند و در قانون برنامه ششم هم گفته شده که بهزیستی باید با هماهنگی دستگاهها در زمینه کودکان کار فعالیت کند و همچنین در آئیننامه ساماندهی کودکان خیابانی سال ۱۳۸۴ و یا مصوبه شورای اجتماعی کشور در سال گذشته در آئیننامه حمایتی، نقش محوری به سازمان بهزیستی داده است، اما در زمینه کودکان زبالهگرد، شهرداریها نقش بسیار مهم و محوری دارند و پیمانکاران با شهرداریها قرارداد میبندند. ما در تهران چندین جلسه با شهرداری برگزار کردیم و یکی از خروجیها این بود که معاونت اجتماعی شهرداری اظهار کرد منع به کارگیری کودکان در فرآیند توسط پیمانکاران انجام شود اما ما بعضا در کوچه و خیابان کودکانی را میبینیم که به کار جمعآوری زباله مشغول هستند و باید برخورد قاطع با علل و عوامل مربوطه در این عرصه صورت گیرد.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور افزود: اما پیمانکاران شهرداری کار را به پیمانکار دست دوم میدهند؛ یعنی یک نفر با پیمانکاری قرارداد میبندد و چهار منطقه را به پیمانکار میدهد و ممکن است آن پیمانکار با ۶ پیمانکار جزء قرارداد ببندد و در نهایت میگوید که به عنوان پیمانکار اصلی با کودک کاری ندارم، اما پیمانکار جزء این کار را انجام میدهد و به نحوی موضوع را از سر خود باز میکنند.
یا ممکن است کودک در فرآیند جمعآوری زباله نباشد اما در بخشی که تفکیک زباله صورت میگیرد، کودک را به کار گیرند، اما بحث ما با شهرداری این است که اگر تفکیک زباله از مبداء راهاندازی شود، میدانیم با چه کسی طرف هستیم و همه کار هم دست یک شرکت است و میتوان این موضوع را مدیریت کرد؛ به نظر در این بخش شهرداریها و وزارت کشور به عنوان اینکه شورای عالی شهرداریها و دهیاریها زیر نظر کشور است میتواند در این زمینه نقش پررنگی داشته باشند و این موضوع را به عنوان یک برنامه اعلام کنند.
مسعودی فرید گفت: ما برنامه شهرداری را مشاهده کردهایم و دوستان میگویند که برنامه تفکیک زباله از مبداء را طی چند سال آینده داریم، اما باید این برنامه تسریع پیدا کند. ما میتوانیم به عنوان یک موضوع بر روی تفکیک زباله به خاطر کودکان، کار کنیم، اما از این موارد که میتواند کودکان را در معرض خطر قرار دهد، زیاد است، به همین دلیل در بخشی از قانون حمایت از اطفال و نوجوانان که سال گذشته توسط مجلس شورای اسلامی مصوب شده به شرایط مخاطرهآمیز و هرچیزی که سلامت کودکان را به خطر میاندازد، اشاره کرده است. آیا زبالهگردی سلامت کودک را به خطر میاندازد؟ بله؛ هم سلامت جسم و هم سلامت روانی اجتماعی و شأن کودک را به خطر میاندازد و زبالهگردی شایسته کودک نیست.
وی ادامه داد: هم سازمان بهزیستی و هم قوه قضائیه در برخی استانها، مانند دادستانی در کرج به بحث زبالهگردی ورود کرده است و ما با این قانون کلی که وجود دارد میتوانیم ورود کنیم، یعنی هر شرایط مخاطرهآمیزی که برای کودکان باشد ما میگوییم که این شرایط از مصادیق شرایط مخاطرهآمیز است و سازمان بهزیستی باید ورود کند و این رایزنی سازمان بهزیستی با شهرداریها وجود داشته و به نظر برای تهران و کلان شهرها هم وزارت کشور و هم مجلس شورای اسلامی میتواند به عنوان یک نهاد قانونگذار و نظارت کننده به موضوع ورود پیدا کند.
اما ما نیز از جایگاه خود که بحث کودک است، این رایزنی را قاعدتاً با نمایندگان در مجلس باید انجام دهیم تا برای این موضوع کار مشترکی میان فراکسیون محیط زیست، فراکسیون کودکان و فراکسیون آسیبهای اجتماعی و کمیسیونهای مرتبط در مجلس شکل گیرد.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور ادامه داد: سازمان بهزیستی به طور مکرر با شهرداریها و بعضا در وزارت کشور و در هر جلسهای که برای کودکان کار و خیابان است، بحث کرده و یک بخش از بحثها همین موضوعی بوده که ما دائما مطرح کردیم و میتوانیم این موضوع را با مجلس هم مطرح کنیم.
به گزارش ایسنا، براساس گزارشی که فرشید یزدانی- مدیرعامل سابق انجمن حمایت از حقوق کودکان در سال ۹۸ ارائه کرده ارزش کل زبالههای خشک درسال ۹۷، ۲۶۴۰ میلیارد تومان بوده است. ارزش تقریبی زبالههای جمع آوری شده در بخش رسمی حدود ۴۰۰ میلیارد تومان و در بخش غیر رسمی این رقم ۲۲۴۰ میلیارد تومان است.
همچنین به گفته مدیرعامل سابق جمعیت حمایت از حقوق کودکان حدود ۱۰ درصد از زباله ها با وانت جمعآوری میشوند. متوسط درآمد زباله گردانهای چرخی و کتفی نیز حدود ١٩.٣ میلیون تومان و متوسط درآمد ماهیانه آنها ١.۶ میلیون تومان است. یزدانی همچنین توضیح داده: سهم عوامل مختلف از ارزش زبالهها با کسر سهم جمع آوری شده رسمی عبارت است از ٨.٩ درصد برای شهرداری، پیمانکاران ۲۱ درصد، ارباب یا صاحبکار ۵۴.۵ درصد، زباله گرد ۱۵.۶، وانتی، ۶.۲ درصد، چرخی ٧ درصد و کودکان تنها ۲.۴ درصد است. این درحالیست که سهم کودکان در میزان زباله گردی یک سوم جمعیت زبالهگردان است.
در آرزوی «اربابی»...
به دنبال این آمارها، مسعودی فرید درباره کودکان زبالهگرد معتقد است که شاید یک نفری وجود داشته باشد که چندین نفر این کودکان را مدیریت میکند و کودکان به او ارباب میگویند. یکی از آرزوهای این کودکان این است که یک روز ارباب شوند و نهایت آرزوهایشان در همین حد است. لازم است که این کودکان از این چرخه خارج شوند.
اما با این تفاسیر و وضعیت نامطلوب کودکان کار و خیابان طی سالهای گذشته و سریالهای پخش شده نشان میدهد که این نوع نگاه در مورد کودکان کار وجود دارد که آنها به صورت «باندی» کار میکنند. در این راستا در بخش دیگری از این گفتوگو از معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور درباره این نگاه، میپرسیم که باتوجه به ساخت سریالهایی در خصوص باند کودکان کار، آیا این نگاه که کودکان خیابانی به صورت باند و گروهی کار میکنند، مورد تایید است؟
گفت: آسیبی که در همه افراد چه متخصصین و چه بعضی از سازمانهای مردم نهاد و چه کارشناسان و حتی برخی از مدیران وجود دارد، نگرش کلیشهای به یک موضوع اجتماعی است. این نشان میدهد که ما به سمت تقلیلگرایی میرویم و تقلیلگرایی یک مشکل اساسی است؛ ما دوست داریم یک موضوع را بسیار کوچک کنیم تا بتوانیم آن را راحتتر درک کنیم، درحالیکه باید درک خود را افزایش دهیم تا بتوانیم مسائل پیچیده را متوجه شویم.
نگاه صفر و صدی به کودکان کار نداشته باشیم
مسعودی فرید افزود: نه معتقدیم که همه کودکان کار به صورت باند کار میکنند و نه معتقدیم که همه آنها دارای خانواده هستند؛ هرکدام درصدهای مختلفی دارند. ما رویکردی را در سازمان بهزیستی تحت عنوان رویکرد مدیریت مورد و توجه به فردیت افراد داریم.
یک موضوع کودک کار وجود دارد، اما انواع کودک کار از نظر علل و سببشناسی داریم که هرکدام متفاوت هستند؛ کودکی وجود دارد که به دلیل فقر خانواده، کار میکند؛ خانواده دیگری وجود دارد که زنسرپرست است و کودک نیز کار میکند، خانواده دیگری نیز وجود دارد که سرپرست خانواده دارای معلولیت، از کارافتاده و یا دچار بیماری لاعلاج است و کودک کار میکند، خانواده دیگری نیز وجود دارد که خانواده دچار اعتیاد هستند و به کودک میگویند که کار کند تا پول مواد والدین را تامین کند.
مورد دیگری هم داریم که والدین خبر ندارند و کودک مورد سوء استفاده باند قرار میگیرد. ما معتقدیم که مددکار باید بررسی کند که این کودک جزو کدام یک از گروههای توصیف شده است و بر اساس وضعیت خانواده، اقدامات مداخلهای طراحی و اجرا شود که اگر خانواده نیاز معیشتی داشته باشد ما باید از آنها حمایت کنیم.
شرط بهزیستی برای سلب حضانت کودک کار از خانواده/ برخورد با باندهای اجاره دهنده کودک
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با بیان اینکه سازمان بهزیستی کشور از سال قبل پروژه خود را بر روی کار حمایتی متمرکز کرده است، افزود: در تهران ۶۰۰ خانواده را شناسایی و از آنها حمایت کردیم تا خانواده توانمند شود و کودک برای کار کردن به خیابان نیاید. در مواردی که میبینیم خانواده دچار اعتیاد است به پدر خانواده کمک میکنیم تا به صورت رایگان اعتیاد خود را ترک کند. همچنین در خانوادهای مشاهده میکنیم که کودک خانواده کار میکند، اما دارای خواهر و برادر بزرگتر است، پدر سالم است اما کار نمیکنند؛
اگر این خانوادهها نیازمند حرفهآموزی باشند ما با سازمان فنی و حرفهای تفاهمنامهای داریم که این افراد میتوانند به صورت رایگان دورههای حرفهآموزی را طی کنند و اگر لازم باشد به آنها وام کمبهره هم پرداخت میکنیم تا بتوانند کار کنند، اما اگر ببینیم که این اتفاق تکرار میشود، در ابتدا به آنها تذکر و سپس ممکن است کودک را با کمک قوه قضاییه، از خانواده سلب حضانت کنیم.
وی این را هم گفت که در زمینه کمک به خانوادههای نیازمند، ما به خانواده ایرانی کمک میکنیم. به خانواده غیرایرانی که اجازه اقامت رسمی در ایران را دارند نیز مانند شهروند ایرانی برخورد میکنیم.
مسعودی فرید به این نکته اشاره کرد که در مواردی که کودکان را اجاره میدهند، سلب حضانت میکنیم؛ یعنی اگر باندی شناسایی شود که از کودک بهرهکشی میکنند با همکاری نهادهای قضایی و انتظامی با آنها برخورد میشود.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد که ما در برخورد و گام اول قبول نداریم که کودک کار را از خانواده دور کنیم و بارها به کارشناسان گفتهایم که با رویکرد مدیریت مورد و فردیت کار میکنیم؛ به این مفهوم که با رویکرد مددکاری اجتماعی خانواده را بررسی و اگر خانواده جای کار دارد که کودک در کنار خانواده باشد، تمام سعی خود را میکنیم که این کار را انجام دهیم؛
به طور مثال از سال قبل که در تهران پروژه حمایت از کودکان کار شروع شد، از میان ۱۵۰ کودک ایرانی که از سمت خیابان جذب شد، ۱۰-۱۵ کودک وارد مراکز شبانهروزی شدند که از میان آنها، ۶ نفر از آنها دچار مصرف مواد بودند و یا در معرض کودکآزاری شدید بودند و صلاح نبود کودک در خانواده باشد. ۸۰ درصد دیگر از این کودکان به خانواده بازگشتند و ما با همکاری سازمانهای مردم نهاد که موضوع توانمندسازی را به آنها واگذار کردیم، بر روی خانواده نظارت میکنیم.
حضور بیش از ۸۰ کودک غیرایرانی فاقد سرپرست در مراکز نگهداری شبانهروزی کودکان کار تهران
وی با اشاره به وضعیت نگهداری کودکان غیرایرانی در مراکز نگهداری از کودکان خیابانی سازمان بهزیستی نیز بیان کرد: در حوزه کودکان غیرایرانی بسیاری از خانوادههای آنها را هم شناسایی کردیم. اکنون حدود ۷۶۳ کودک اتباع را در تهران شناسایی کردهایم که از این میان بیش از ۸۰ نفر از آنها در مراکز شبانهروزی نگهداری میشوند که برخی از آنها بیش از ۶ ماه از حضورشان در مراکز میگذرد.
مشکلات کودکان کار خارجی غیرمجاز فاقد خانواده و خدمات بهزیستی ایران به آنها
مسعودی فرید در بخش دیگری از این گفتوگو با بیان اینکه ما در حوزه کودکان اتباع این مشکل را داریم که بعضا برخی از کودکان، خانوادههایشان شناسایی نشده است و برای این موضوع با اداره اتباع هم رایزنی بسیاری انجام دادیم که پیگیری کنند تا این کودکان بتوانند پیش خانوادههایشان بازگردند، گفت: تا زمانی که این کودکان در ایران هستند، ما شرایطی را برای این کودکان فراهم میکنیم که لازم نباشد به اردوگاههایی که مهاجرین غیرقانونی بزرگسال حضور دارند، بروند و شرایطی که مناسب دوستدار کودک است را برای این کودکان فراهم کردهایم. به دلیل شیوع ویروس کرونا ظرفیت مراکز را به نصف کاهش دادیم تا کودکان بتوانند در شرایط بهتر و بهداشتیتری حضور داشته باشند.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در پاسخ به این سوال که سازمان بهزیستی به دنبال کاهش ظرفیت مراکز با چه مشکلاتی مواجه شده است؟ بیان کرد: در موضوع مسائل اجتماعی قرار بر این نبود که کودکان اتباع به این مدت در مراکز نگهداری شوند و نهایت توافق ما با استانداری تهران و اداره اتباع برای ۳ هفته بود تا کارهای اداریشان انجام شود.
وی با بیان اینکه در حال حاضر تعدادی از کودکان غیرایرانی در مراکز شبانهروزی نگهداری میشوند، اظهار کرد: با اینکه قرار ما برای نگهداری این کودکان ۲۱ روز بوده است، اما اکنون کودکی است که ۷-۸ ماه در مراکز حضور دارد و همین باعث شده فرآیند کاری ما مقداری دچار اشکال شود. این مرکز، مرکز موقت سه هفتهای بوده است، زیرا قرار بر این بود کار این کودکان انجام شود اما به دلیل این مسائل ما باید مراکز جدیدتری ایجاد کنیم که مراکز جدیدتر هم تنها ساختمان نیست، بلکه باید تجهیز شود و نیروی انسانی مناسب و کافی داشته باشیم و برای این موضوع منابع مالی بیشتری نیاز داریم و همه این موارد برای ما دارای هزینه است. به طور مثال تصور کنید ۱۰۰۰ کودک کار و خیابان در تهران را به مراکز بیاوریم، اگر این فرآیند نتواند در آن بخش ادامه پیدا کند، ممکن است فرآیند طرح حمایتی با اشکال مواجه شود لذا لازم است که اداره اتباع نیز تلاش و فعالیت خود را بیشتر کنند.
مسعودی فرید افزود: نکته دیگر این است که به دلیل اینکه ورود این کودکان غیرایرانی به کشور غیرمجاز بوده است؛ آنها نه میتوانند درس بخوانند و نه میتوانند کاری کنند و عملا وقت آنها تلف میشود.
نقدی بر سیاست های به کارگماردن کودکان اتباع غیرمجاز
وی با اشاره به اینکه بسیاری از کشورها مساله اتباع و ورود غیرمجاز را دارند، گفت: ما در ایران مرز داریم و افراد باید برای ورود ویزا دریافت کنند؛ اما در کشورهای اروپایی که در منطقه شنگن هستند؛ کشورهای بسیاری هستند که ویزا نمیخواهند و به طور مثال افراد میتوانند از اتریش به آلمان، از آلمان به فرانسه و از فرانسه به هلند بروند، اما چرا کودک کار در آنجا بسیار کم مشاهده میشود؟ یک دلیل آن این است که بعضاً سیاستهای حمایتی قوی در کشور مبدأ وجود دارد و همچنین در کشورهای مقصد نهادهای حامی کودک اجازه کار کودک و به کارگیری کودکان را نمیدهند.
آنها معتقدند که حتی اگر خانوادهای فقیر باشد، راه حل این نیست که کودک به سر چهارراه برود و کار کند. چگونه در جایی که مرزی به این معنا وجود ندارد که افراد بخواهند ویزا بگیرند کودک کار نمیبینیم، اما در جایی که مرز هم وجود دارد و افراد باید ویزا داشته باشند افرادی غیرمجاز وارد میشوند؟ لذا این موضوع هم به سیاستهای کشور مبدأ و هم به سیاستهای کشور مقصد بستگی دارد و ما نباید به کار کودک اعتقاد داشته باشیم.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور معتقد است که زبالهگردی و کار بر سر چهارراه، کار شایسته کودک، (حتی برای کودک ۱۵ تا ۱۸ ساله هم مناسب) نیست، زیرا شان؛ منزلت و فرصتهای کودک از دست میرود. ما نباید اجازه دهیم که کودکان سرچهارراهها کار کنند. باید خانواده این کودکان را شناسایی کرده و در جایی که نیازمند حمایت است خانواده را حمایت کنیم و در جایی که نیاز است با خانواده برخورد شود. باید برخوردهای لازم را با خانواده انجام دهیم تا خانواده و یا گروههای دیگر از کودکان سوء استفاده نکنند.
کودکان، کار در خیابان را به کار در کارگاهها ترجیح میدهند
به گزارش ایسنا، وی در بخش دیگری از این گفتوگو در پاسخ به سوالی درخصوص میزان خشونتهایی که کودکان کار و خیابان تجربه میکنند؟، نیز اینگونه توضیح داد: طبق بررسیهایی که در مطالعات قبلی انجام شده، در دنیا بیش از ۵۰ درصد سوء رفتار با کودکان ناشی از «غفلت» است. نکته مهم این است که همه این کودکان کار مورد غفلت قرار میگیرند؛
به این معنی که کودکی که باید کودکی کند، فرآیند رشدی و شناختیاش انجام شود، باید احترام و کرامتش حفظ شود و درس بخواند و تحصیل کند،اما به جای آن، در خیابان، زبالهگردی و کارگاه است، لذا همه این کودکان مورد غفلت قرار می گیرند.
مسعودی فرید ادامه داد: این کودکان میگویند که کار در خیابان نسبت به کار در کارگاه بهتر است، زیرا هیچکس کار در کارگاه را نمیبیند و ممکن است این کودکان در کارگاه مورد خشونت کلامی، خشونت جسمی و انواع خشونتهای دیگر قرار گیرند. براساس مطالعهای که چند سال گذشته توسط دانشگاه علوم بهزیستی انجام شد، این کودکان گفتهاند که وضعیت ما در خیابان بهتر است، زیرا اگر فردی بخواهد کودکی را برای مثال در خیابان کتک بزند نمیتواند این کار را انجام دهد و همه بر روی این موضوع نظارت میکنند، اما در کارگاه اینگونه نیست. حتی سازمان جهانی کار نیز میگوید حتی ادبیاتی که بزرگسالان در کارگاههای زیرزمینی به کار میبرند برای این کودکان مناسب نیست.
به کودکان کار نه پول بدهید و نه بیاحترامی کنید
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با بیان اینکه بعضا این کودکان میگویند که مورد بیمحلی مردم قرار میگیرند؛ گفت: از مردم میخواهیم که به این کودکان پول ندهند، زیرا اگر اکنون وضعیت یکی از این کودکان که در سرچهارراه است را مشاهده کنیم و یک ماه دیگر هم وضعیت او را بررسی کنیم، ظاهر این کودک تغییری نکرده است. وقتی میبینیم ظاهر کودک هیچ تغییری نمیکند، چه چیزی به ذهنمان خطور میکند؟
یا میگوئیم به قدری خانواده دچار مشکل است که کودک کار میکند اما باز هم از پول آن کار هیچ چیزی به کودک نمیرسد و یا میگوئیم ظاهر این کودک باعث میشود دلمان به رحم بیاید تا از او دستمال بخریم و یا حتی از او کالایی نخریم اما به او پولی بدهیم. ما به خانوادهها میگوییم که پولی به این کودکان ندهند، اما به آنها بیاحترامی هم نکنید.
وی خاطرنشان کرد: کودکان کار میگویند که به آنها توهین میشود و این درست نیست. کودکان بیگناه هستند و نباید به کودک توهین و بیحترامی شود و حتی اگر افراد میخواهند به این کودکان خوراکی کمک کنند نباید با لحن کنایهآمیز با او صحبت کنند.
پیشنهادی به مردم برای نحوه کمک به کودکان کار
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در ادامه درباره وضعیت کودکان کار و خیابان در سایر استانهای کشور نیز گفت: کودکان کار و خیابان در کلانشهرهایی که درآمد بیشتر است کار میکنند؛ در کلانشهرها و مناطقی که مردم از نظر اقتصادی وضع بهتری دارند و زبالههایشان هم بیشتر و گرانتر است و همچنین حوالی بازار تعداد این کودکان بیشتر است.
به گفته وی، عمده مشکلات کودکان کار در موضوع کلانشهرها مانند تهران، کرج، مشهد و قم (به عنوان شهر زیارتی، سیاحتی با جمعیت بالا که دارای مهاجر زیاد است)، اهواز، اصفهان و شیراز است. مگر اینکه در جایی باشد که مردم کمک نکنند و کمکهای خود را به خیریهها پرداخت کنند مانند مدلی که در تبریز اجرا می شود.
نگاه ما نیز این است که مردم به جای کمک مستقیم به کودک، کمک های خود را به نهادهای حمایتی و یا سمنهای مرتبط دهند، زیرا در این نهادها و سمنها، کارها بسیار علمیتر و با توجه به مصالح عالیه کودک انجام میشود.
مسعودی فرید همچنین گفت که به منظور افزایش آگاهی مردم نسبت به موضوع کودکان کار، با همکاری صدا و سیما مجموعهای تحت عنوان شکلات تلخ ساخته و پخش کردهایم و همچنین با شهرداری نیز مذاکرات متعددی داشتهایم.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با بیان اینکه پولی که مردم قصد دارند به کودک کار کمک کنند را یا به نهادهای حمایتی و یا سازمانهای مردم نهادی که مورداعتماد هستند و حرفهای کار میکنند، پرداخت کنند، افزود: چه سازمان بهزیستی و چه سمنها، دارای مددکار هستند و خانوادههای این کودکان مورد بررسی قرار میگیرند و برایشان مهم است که مبلغی که کمک میشود صرف کودک میشود.
مسعودی فرید درخصوص میزان خشونتهای فیزیکی نیز بیان کرد: در کودکان خیابانی خشونت فیزیکی کم و بیش گزارش شده است، زیرا آنها در ملاء عام هستند؛ البته ممکن است این خشونت فیزیکی میان خودشان باشد. در بحث خشونتهای جنسی نیز کم عنوان شده و عمدتا اگر خشونت جنسی وجود داشته باشد عمدتا در کارهای کارگاهی وجود دارد، زیرا کودکان در خیابان دیده میشوند اما در هر صورت این کودکان در معرض خطر هستند.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به اینکه کودکان همگی در خطر انواع آسیبها و سوءاستفادهها هستند؛ اظهار کرد: به همین دلیل با این موضوع مخالف هستیم و شاید نمای خوب این موضوع این باشد که کودکان کار میکنند اما چندین نمای دیگر هم دارد؛ این نما وجود دارد که کودک از فرآیند بزرگ شدن و جامعهپذیری خود عقب میافتد و نمیتواند فرآیند درست جامعهپذیری را به عنوان انسان کارآمدی که در کشور انتظار داریم طی و رشد پیدا کند، کودکی و تحصیل کند. دوم؛ اینکه در معرض بسیاری از آسیبها قرار میگیرند و به راحتی افرادی که قصد سوءاستفاده از این کودکان را دارند میتوانند از آنها سوء استفاده کنند.
مشکلات کودکانی که مورد سوءاستفاده جنسی قرار میگیرند را به اورژانس اجتماعی و سامانه دیدهبان اطلاع دهید
باتوجه به اینکه یکی از مشکلات سمنهایی که در حوزه حمایت از کودکان کار فعالیت میکنند، درخصوص دفاع حقوقی از کودکان بالاخص کودکانی که مورد تجاوز و آزار جنسی قرار میگیرند، است، مسعودی فرید در این رابطه توضیحاتی داد و گفت: یکی از مهمترین وظایف در اورژانس اجتماعی، شناسایی و مداخله بهنگام در انواع کودکآزاری است و قطعاً یکی از این فوریتها، فوریتهای آزارهای جنسی است. یکی دیگر از فوریتها این است که کودک در جایی زندگی میکند که پاتوق معتادان است و یا پدر یا مادر کودک دارای اعتیاد و بیخانمان هستند و این موارد همانند فوریت پزشکی است و اینطور نیست که گزارش به ما برسد و طی روزهای بعد رسیدگی کنیم.
وی در این راستا از سازمانهای مردم نهاد هم خواست تا اگر موارد این چنینی وجود داشت، آن را به اورژانس اجتماعی یعنی شماره ۱۲۳ اطلاع دهند.
وی ادامه داد: اورژانس اجتماعی باید فورا به محل مراجعه کند. در صورتی که اورژانس اجتماعی موضوع را پیگیری نکرد باید آن را به بهزیستی استان یا شهرستان مربوطه گزارش دهند. همچنین سازمان بهزیستی دارای سامانه دیدهبان (۱۴۸۲) است که مردم میتوانند پیشنهادات و انتقادات خود را از آن طریق مطرح کنند.
مسعودی فرید همچنین در پاسخ به این سوال که سازمان بهزیستی چه تضمینی برای کمک و دستیابی این کودکان به حق خود دارد؟، بیان کرد: به طور قطع ما از سمن و وکلای آنها استفاده میکنیم، اما سازمان بهزیستی، خود به عنوان نهاد دولتی و محوری حمایت از اطفال و نوجوانان، به موضوع ورود میکند، زیرا قانون حمایت از اطفال و نوجوانان محوریت خاصی به بهزیستی داده است و همکاران سازمان بهزیستی معمولا ادله لازم را میبرند و شاید چندان به آن معنا نیازی به وکیل نباشد، اما اگر نیازی به حضور وکلا بود، از این طریق نیز میتوان این کار را انجام داد. ما اکنون با کانون وکلا تفاهمنامهای در زمینههای مختلف داریم و در این بخش نیز میتوان از وکلای سازمانهای مردم نهاد نیز استفاده کرد.
وی با بیان اینکه هدف ما منافع عالی کودک است، اظهار کرد: خانواده برای ما بسیار مهم است اما کودک مهمتر است. ما در کنار خانوادهها هستیم و رویکرد ما مدیریت مورد و توجه به فردیت (یعنی هر خانواده نسخه واحد خود را دارد) است؛ به خانواده رجوع و موضوع را بررسی میکنیم. زمانی میتوانیم کودک را به خانواده تحویل دهیم که خانواده اصلاح شده باشد. اولویت ما کودک است تا آسیبی نبیند اما سعی بر این است که کودک در کنار خانواده باشد و این روشی است که انجام میدهیم.
نقدی بر عملکرد وزارت کار درخصوص عدم نظارت بر کارگاههای زیرزمینی
فرید در بخش دیگری از سخنان خود این را هم گفت که باید کارهایی نیز انجام شود که کودکان در این عرصه وارد نشوند. اکنون میگوییم کار کودکان زیر ۱۵ سال ممنوع است. چندین جلسه با اداره روابط کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برگزار کردیم و به آنها اعلام کردیم که باید بر روی کار کارگاهها نظارت کنند، اما آنها میگویند روی کارگاههایی نظارت میکنیم که دارای شماره کارگاه هستند این درحالیست که مشکل ما عمدتاً با کارگاههایی که دارای مجوز هستند، نیست، بلکه با کارگاههایی که غیررسمی و به اصطلاح زیرزمینی هستند مشکل داریم و از اداره کار انتظار داریم. لذا شناسایی این افراد مهم است و میتوان در این زمینه از مردم و سمن ها هم کمک گرفت. البته در حال حاضر موضوع عدم به کارگیری کودکان زیر ۱۵ سال و نیز عدم به کارگیری کودکان ۱۵ تا ۱۸ سال در مشاغل آسیب رسان، جزء مسئولیت اجتماعی شرکتها و مؤسسات نیز تلقی میشود.
اما مسعودی فرید با این تفاسیر معتقد است که در کنار همه این موضوعات باید نهادهای حمایتی نیز تقویت شوند و اظهار کرد: انتظار ما از دولتها، مجلس و سازمان برنامه و بودجه این بوده است که باید با توجه به شرایط اقتصادی مانند تورم و کرونا که اکنون وجود دارد، سیاستهای حمایتی و توانمندسازانه، بیش از پیش تقویت شوند تا از ایجاد و شیوع شغلهای غیررسمی پیشگیری کند و دوم آنکه، باید بودجه نهادهای حمایتی مانند بهزیستی افزایش یابد تا بتوانند برنامههای توانمندسازی خود را به طور کامل اجرا کرده و کم و کاستیها را پوشش دهند.
معاون بهزیستی با تاکید بر اینکه باید حمایت از نهادهای حمایتی افزایش یابد و به سمت توانمندسازی حرکت کنیم، اظهار کرد: موضوع تامین اجتماعی فراگیر که ایده آن مطرح است و وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز در این باره چندین ماه قبل نامه ای محضر مقام معظم رهبری(مدظله العالی) ارسال کردند تا این موضوع مطرح شود. همچنین حمایتهای اجتماعی چندلایه که موضوع مهمی بوده نیز مطرح است؛ به نظر میآید که این موارد بوده اما اکنون بیشتر باید به این موضوعات بپردازیم و این اقدامات میتواند مانند یک واکسن اجتماعی عمل کنند.
دولت سیزدهم چکار کند؟
وی در پاسخ به این سوال که دولت آینده در حوزه کودکان کار باید چه اقداماتی انجام دهد؟ نیز اینگونه توضیح داد و گفت: در زمینههای پیشگیرانه باید کاری کنیم که کودک کار ایجاد نشود و یا کودک در شرایط مخاطرهآمیز قرار نگیرد. در دولت بعدی و قانون برنامه هفتم توسعه باید بر روی سیاستهای رفاه کودکان و سیاستهای رفاهی خانواده کار کنیم و در برنامه هفتم توسعه باید فصلی را برای خانواده و به ویژه کودکان و نوجوانان اختصاص دهیم.
معاون بهزیستی افزود: به نظر باید سیاستهای رفاه کودکان و نوجوانان را به همراه
تامین اجتماعی فراگیر ، قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی مصوب سال ۸۳ و ماده ۵۷ قانون احکام دایمی برنامههای توسعه کشور را در دولت جدید با رویکردهای توانمندسازانه و رفاه اجتماعی کودک و خانواده توسعه دهیم. بخشی از منابع ناشی از هدفمندی یارانهها را در راستای توانمندسازی خانوادهها قرار دهیم تا کودک کار کمتر ایجاد شود. همچنین باید بر روی عوامل ایجاد کننده و تشدید کننده کارکودکان تمرکز کنیم و سیاستها و اقدامات پیشگیرانه را در این باره گسترش دهیم.