عصر ایران؛ مقالۀ وارده/ سید مهدی حسینی دورود*- در سالروز رحلت مردی که با نفوذ کلام، با اندیشه ناب و با قیام الهی و مردمی خود نه تنها در ذهن و جان رهبران جهان که در نسل های آینده حضوری اثرگذار داشته برخلاف انتطار نمیخواهم از او بنویسم بلکه می خواهم از کسی سخن بگویم که:
تلاش میکند گرد و غبار سالیان سپری شده را کنار زندو چهره کاملی از او را به نمایش بگذارد و به یادمان آورد که ما نوع انسان هستیم و در برابر جهان و در برابر مردم مسئول!
هم اوکه به ما میگوید: «امروز زمانی است که باید خمینی را از نو بشناسیم».
سنخ صحبتهای چهرۀ مورد نظر من، خصوصاً در روزهای اخیر، از جنس سخن است زیرا از نظر من تفاوت است بین حرف و سخن..!
سخن؛ هنر کلامی انسان است که عقل و دل با هم آن را دریافت ميکنند و با حرف، متفاوت است.
در سی و دومین سالگرد ارتحال امام می خواهم ازفرزند خلف او - آیت الله سید حسن خمینی -بنویسم:
او که خود را به میراثِ فکری امام خمینی وفادار میداند و در حوزه های مختلف، سیاسی، فقهی، اصولی، کلام، فلسفه، عرفان، تفسیر و... ردپای حضرت امام را دنبال می کند و نسبت و ارتباط ااو با اندیشه های امام و بهره گیری از آن، نه تنها از مقولات و مفاهیم تکراری و تقلیدی به دور است که آنها را با مفاهیمی تازه و متناسب با زمان تحلیل میکند و ارائه میدهد و به این هم بسنده نمیکند و در پاره ای از موارد با حفظ عناصرِ اساسی و رویکردهای پایه ای فکر و تئوری های امام، تلاشِ خود را معطوف به شبههزدایی و توسعۀ اساس اندیشه آن مرحوم در ساحت های جدید می سازد.
از این رو اغراق نیست اگر گفته شود نبودِ وفاداری به ارزشهای اخلاقی و اجتماعی و غیبت مرزهای معرفتی در عرصۀ عمومی و در حوزۀ سیاست و جامعه از دغدغه های مهم اوست.
همچنین می توان گفت همین اندیشۀ مترقیانه و همت والادر کسب کمالات علمی و معنوی سبب شده در عین این که یادگار امام و یادآور اوست خود نیز در قامت عالمی صاحب نظر و شخصیتی مستقل جلوه کند.
او به میراثِ علمی برجای مانده از امام تنها به مثابه یک پناهگاهِ نمی نگرد بلکه بهمنزلۀ امکانی است برای آغازی نو باهدف مواجهه با بحران ها و پرسش های امروزین و آینده.
*دین پژوه