داستان اصول‌گرایی ایرانی و آمریکا به ماجرای «کوسۀ ریش پهن» بدل شده و نمی دانیم آن همه «مرگ بر آمریکا» و تقبیح هر گونه گفت و گو با آمریکا و برجام کوبی را باور کنیم یا تطهیر و مبرا دانستن ترامپ را؟!

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- هر چند انتخابات پیش رو کلکسیونی از شگفتی‌هاست اما یک شگفتی، دیگر خیلی شگفتی است!

این که شورای نگهبان به ردّ رییس جمهوری پیشین ایران -که به خاطر سرکشی دور قبل هم کنار گذاشته شد- بسنده نکرد و رییس محافظه‌کار سه دورۀ مجلس شورای اسلامی و معاون اول کنونی ریس جمهوری را هم در دایرۀ لطف خود قرار داد‌، همه را شگفت‌زده کرد اما یک شگفتی یا شگفتانۀ دیگر هم هست که البته به شورای نگهبان ربطی ندارد.

به این ترتیب روشن است که نمی‌خواهم به رد هر دو نایب رییس قبلی مجلس اشاره کنم که به معنی آن است که در نگاه شورای نگهبان کل مدیریت قوۀ مقننه در گذشته صلاحیت نداشته‌اند و تازه اینان را نمایندگانی برگزیده بودند که از غربال همین شورای نگهبان گذشته بودند چون احتمالا دو توجیه می‌آورند: ما صلاحیت عضو خودمان را که یک بار برای ریاست جمهوری صالح دانستیم هم رد کردیم! دوم این که چون منافذ غربال این بار ریزتر بوده، علی لاریجانی و اسحاق جهانگیری و مسعود پزشکیان هم عبور نکرده‌اند.

آن شگفتی که خیلی شگفتی است اما این است که نامزدهای اصول گرایان در عرصۀ انتخابات ریاست جمهوری و همان‌ها که سال‌هاست از بام تا شام مرگ بر آمریکا می‌گویند حاضر نیستند اگر نه همه که حتی بخش قابل توجه مشکلات سه سال اخیر را گردن دونالد ترامپ و آمریکا و تحریم‌های فلج کننده‌ای بیندازند که می‌خواست ایران را تا مرز قحطی و نابودی ببرد و چنان سرگرم متهم کردن کسانی هستند که 40 سال است چشم در چشم‌اند که کاری به ترامپ ندارند.

در این روزها تا توانسته‌اند به دولت تاخته‌اند اما از ترامپ نمی‌گویند که چه بلایی بر سر اقتصاد ایران آورد و متوسط درآمد سالانه 45 میلیارد دلار در سال را به 7 میلیارد دلار برای بانک مرکزی کاهش داد. حال آن که مدیریت ایرانی کمابیش همانی بود که بود و آنچه معادلات را تغییر داد ورود یک متغیر بسیار قوی به نام ترامپ بود.

داستان اصول‌گرایی ایرانی و آمریکا اما به ماجرای «کوسۀ ریش پهن» بدل شده و نمی‌دانیم آن همه «مرگ بر آمریکا» و تقبیح هر‌گونه گفت و گو با آمریکا و برجام کوبی را باور کنیم یا تطهیر و مبرا دانستن ترامپ را؟! گفت و گو با بزرگ‌ترین قدرت سیاسی و اقتصادی جهان را ذنب لایغفر می‌دانند و برای یک ویزای ساده باید به کشور همسایه - پاکستان- رفت و هر گونه تلاش برای بهبود این وضع را تقبیح می‌کنند اما دو کلمه دربارۀ ترامپ نمی‌گویند که آن همه بلا بر سر ایران آورد و دوست دارند همۀ کاسه و کوزه ها را سر دولتی خراب کنند که اتفاقا مهره‌های مؤثر آن به خودشان بیشتر گرایش دارند.

از براندازان و تلویزیون من و تو نمی‌توان انتطار داشت چرا که جمهوری اسلامی را مقصر می‌دانند ولی اصول‌گرایی ایرانی چگونه مرگ بر آمریکا می‌گوید و هم‌زمان اصرار دارد نقش ترامپ را کم جلوه دهد؟

حداقل به خاطر آن که فرمان ترور سردار سلیمانی را صادر کرد یک کلمه از ترامپ هم بگویید. شاید هم وقتی سفره را روی فرش می تکاندند زیر لب نفرینی فرستادند و ما نشنیدیم. یا در کنار وعده‌های آن‌چنانی از خزانه خالی یا ادعای معجزه بی تعامل با جهان گفتند و نشنیدیم.

دقت شود. روی سخن با مرگ بر آمریکاگوهاست و این که نمی‌توان مرگ بر آمریکا گفت و ترامپ را تطهیر کرد.

بیشتر بخوانید:

چرا انتخابات آمریکا باب میل اصول‌گرایی ایرانی نبود؟/ 10 انگارۀ باطل یا کم‌رنگ شده

تماشاخانه