عصر ایران؛ مرضیه حسینی- از نیمه اردیبهشت به این سو شاهد تحرکات نظامی جمهوری آذربایجان در مرز با ارمنستان در منطقه «سیونیک» هستیم. با توجه به همسایگی ارمنستان با ایران و ترکیه، تحولات واقع شده در مرزهای این کشور که مورد حمایت ترکیه از طرفی و اسرائیل از طرف دیگر است، می تواند خطری جدی برای منافع ملی ایران در منطقه باشد. جعفر خاشع مدیر عامل بنیاد مطالعات قفقاز در گفتگوی با عصر ایران، زوایای مختلف مناقشات آذربایجان در ارمنستان و استقرار ارتش جمهوری آذربایجان در خاک این کشور را مورد واکاوی قرار داده و توضیح می دهد که تداوم این تحرکات از چه طریق منافع ملی ایران در منطقه را تهدید می کند.
مساله ورود ارتش جمهوری آذربایجان به جنوب ارمنستان از چه زمانی آغاز شد و واکنش ارمنستان به این مسئله چه بود؟
تحولاتی که در این محدوده در حال انجام و پیشروی است، حدودا 6 ماه پس از جنگ جمهوری آذربایجان و ارمنستان، معروف به جنگ قره باغ آغاز شد و از نیمه اردیبهشت (22 اردیبهشت) نیروی های نظامی جمهوری آذربایجان از مرز ارمنستان عبور و تلاش کردند دریاچه سیاه که در نزدیکی مرز آذربایجان قرار دارد را محاصره کنند.
به دنبال این تلاش، ارتش جمهوری آذربایجان نزدیک به سه و نیم کیلومتر و بنا به روایتی، تا ده کیلومتر در خاک ارمنستان پیشروی کرد که در این پیشروی، مناطقی از «استان سیونیک» و دریاچه سیاه به تصرف ارتش آذربایجان درآمد. جالب اینجاست که نیروهای ارمنی در برابر این پیشروی مقاومتی نشان ندادند و حاکمیت ارمنستان نیز بسیار منفعلانه عمل کرد.
قبل از این تحرکات نیز رئیس جمهور آذربایجان گفته بود یا با توافق یا با زور کریدور مغری ایجاد خواهد شد در برابر این تهدیدات الهام علی یف نخست وزیر ارمنستان در واکنشی کاملا منفعلانه ایجاد کریدور نخجوان را در برابر کریدور مغری پیشنهاد داد.
یک مساله بسیار مهم در اینجا این است که در توافقنامه آتش بس بر رفع انسداد مسیرهای مواصلاتی اشاره شده است، نه ایجاد یک گذرگاه به بزرگی استان سیونیک ارمنستان در طول تاریخ دالان یا گذرگاهی به اسم «دالان زنگزور» وجود نداشته و نوعی تحریف تاریخی محسوب میشود،
ارمنستان بعد از ورود نیروهای جمهوری آذربایجان به خاکش سعی کرد با کشاندن پای روسیه و پیمان امنیت دست جمعی به ماجرا، مواضع اش را تقویت کند اما تا کنون اقدام علمی صورت نگرفته و ارمنستان چشم امید به جلسهای که مقرر است به زودی توسط سازمان پیمان امنیت دست جمعی در «شهر دوشنبه» و در سطح وزرای خارجی کشورهای عضو انجام گیرد، دوخته است.
پاسخ سیاستمدارن جمهوری آذربایجان به اشغال خاک ارمنستان چیست؟
اظهار نظرهای دولتمردان و رسانه های جمهوری آذربایجان به این مسئله جالب است. برخی اعلام می کنند که پیشروی جمهوری آذربایجان در مناطقی چون لاچین و کلبجر اتفاقی بود که در توافق نامه آتش بس پیش بینی شده بود، برخی دیگر استدلال میکنند که آذربایجان بر اساس مرزهایی که در زمان شوروی ترسیم شده بود پیش رفته، بنابراین مناطق محل استقرار نیروهای جمهوری آذربایجان، خاک ارمنستان نیست و متعلق به جمهوری آذربایجان است.
بعضی از رسانه ها نیز به توافق نامه آتش بسی که 6 ماه پیش یعنی 10نوامبر منعقد شد اشاره می کنند و بر این باورند که در آن توافق نامه مرزها به درستی ترسیم نشده و کاری که جمهوری آذربایجان در حال انجام آن است، استقرار و حضور در مناطقی است که حق این کشور است.
این اظهارات در واقع تقلیل دادن حضور نیروهای جمهوری آذربایجان در ارمنستان به مسئله تعیین مرزهاست، این در حالی است که اشغال خاک ارمنستان مسئله ای چند وجهی است که درک آن مستلزم واکاوی تحولات پیش از اشغال است.
حدودا یک ماه پیش «الهام علی اف» رئیس جمهور آذربایجان در همایشی با عنوان «نگاه نو به قفقاز جنوبی» سخنرانی و در این نطق ضمن تاکید بر بازگشت آذربایجان به دالان «زنگزور» اعلام کرد این کشور باید به ایروان نیز بازگردد! این گفته یعنی اعلام یک مقام رسمی جمهوری آذربایجان عیله تمامیت ارضی ارمنستان.
«الهام علی اف» دو هفته پس از این همایش نیز طی نطقی با لحنی تهاجمی اعلام کرد: « ارمنستان چه بخواهد و چه نخواهد جمهوری آذربایجان به دالان زنگزور ورود کرده و بهره برداری از آن را انجام خواهد داد مخالفت ارمنستان تنها کار را سخت تر خواهد کرد» وی پیشتر هم گفته بود تا سه سال دیگر آذربایجان وارد این دالان خواهد شد.
کاربرد اصطلاح دالان «زنگزور» از طرف جمهوری آذربایجان معنا دار است زیرا زنگزور در ادبیات سیاسی مقامات جمهوری آذربایجان علاوه بر زنگیلان و قبادلی که الان در کنترل نیروهای آذری است شامل سیونیک و کاپان و سیسیان و گوروس در خاک ارمنستان است. آنها مدعی هستند زنگزور با این ابعاد اراضی آنهاست و در مودر آن ادعا ارضی دارند.
این اظهارات در میان محافل سیاسی جمهوری آذربایجان از جمله احزاب و نمایندگان پارلمان نیز مورد توجه قرار گرفت و آنها نیز بیان داشتند که اعلام تعلق ایروان و کریدور زنگزور به آذربایجان از جانب بالاترین مقام سیاسی کشور، برآیند داشتن برنامه ای جدی و بلند مدت است و بی هدف نیست و متکی به محاسباتی است که صرفا به جمهوری آذربایجان نیز بستگی ندارد.
اگر ادعای جمهوری آذربایجان مبنی بر تعلق زنگزور به این کشور محقق شود، چه تاثیری بر منافع ملی ایران خواهد داشت؟
در صورت تحقق ادعاهای جمهوری آذربایجان، مرز زمینی ایران با ارمنستان قطع خواهد شد که این مسئله منافع و امنیت ملی ما را در معرض تهدید قرار خواهد داد. یعنی علاوه بر قطع ارتباط زمینی ما با ارمنستان ظرفیت ژئوپولتیکی ایران در منطقه نیز شدیدا تضعیف خواهد شد.
خطری دیگر مسئله امنیت است یعنی دشمنان دور و نزدیک ایران که با جمهوری آذربایجان هم مناسبات حسنهای دارند، از این طریق خواهند توانست برای ایران دردسرساز باشند. با وجود حمایت بی قید شرط ج.ا.ایران از تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان در جنگ قره باغ طرف آذری با ناسپاسی پاسخ ایران را می دهد. بعد از جنگ فضای رسانه های این کشور که عموما دولتی هستند به شدت ضد ایرانی شده اند . نفوذ و سلطه سرطانی رژیم صهیونیستی در این رسانه ها تشدید شده و هر روز با ایجاد فضا منفی علیه ایران دامن می زنند.
مسئله دیگر در این ارتباط، مداخله اسرائیل و تلاش برای تشدید تنش بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان است. هدف این رژیم ، یافتن حوزه های نفوذ جدید در منطقه و محکم کردن جای پای خود است. این رژیم علاوه بر قره باغ فعالیت نظامی مستقیم در ساحل دریای خزر دارد که علنا نقض کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر است. چرا که در این کنوانسیون حضور نظامی کشورهای ثالث در دریای خزر ممنوع است. بدیهی است که هرچه تنش در منطقه بیشتر باشد به نفع کنشگران خارج از منطقه مانند اسرائیل و به ضرر کشورهای منطقه و همسایه ارمنستان از جمله ایران است.
اخیرا فردی به نام «آریه گوت» رييس «نمايندگي مرکز بين المللي چند فرهنگ گرايي باکو در اسرائیل» به صورت ضمنی، الگویی که اسرائیل در خصوص فلسطین به کار برده را به جمهوری آذربایجان پیشنهاد می کند و تاکید دارد که این کشور نباید به این اقدامات بسنده کرده و لازم است که در مجامع بین المللی از ارمنستان شکایت کند.
بی تردید نگاه رژیم صهیونستی به آذربایجان نگاهی ابزاری و با هدف اعمال فشار بیشتر بر ایران در منطقه است. مصداق این سخن، افزایش نقش و ردپای اسرائیل در رسانه و حوزه سیاسی آذربایجان بعد از جنگ قره باغ است که این مسئله به هیچ وجه نشانه های خوبی برای روابط ایران و جمهوری آذربایجان نیست.
انشاءالله با ایجاد تزلزل در اهداف رژیم صهیونیستی ابزارها نیز کارایی خود را از دست خواهند داد. آن چیزی که دائمی است همسایگی است که باید بدان توجه نمود. البته ایران به صورت شفاف اعلام کرده که تغییر مرزهای بین المللی و تهدید منافع اش را به هیچ وجه تحمل نحواهد کرد.
نقش روسیه در تحولات ارمنستان چیست؟
درخصوص نقش روسیه در مناقشات میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان باید گفت که این کشور نه در جنگ قره باغ و نه در تحولات اخیر، به رغم انتظاری که می رفت، و آنطور که باید از ارمنستان حمایت نکرد. عده ای معتقدند روسیه حتی از تحرکات نظامی آذربایجان در ارمنستان خوشحال هم هست و این اقدامات بعد از سفر «لاورف» به ایروان و باکو و چراغ سبز روسیه به جمهوری آذربایجان صورت گرفته.
رسانه های روسیه هم مدام تاکید می کنند که ارمنستان می بایست تمام بندهای توافق نامه آتش بس اخیر را که شامل 9 بند است، عملیاتی کند. یعنی به نوعی روسیه از تحت فشار قرار گرفتن ارمنستان برای رسیدن به اهداف خود منتفع میشود. از این 9 بند، 7بند اجرا و دو بند مربوط به تبادل اسرا و اجساد کشته شدگان، و بند 9 که مربوط به کریدور «مغری» است اجرا نشده، اجرای بند مربوط به کریدور«مغری» در ارتباط با تامین منافع روسیه قرار دارد به همین دلیل دور از ذهن نیست که روسیه موافق فشار بر ارمنستان برای اجرایی شدن همه بندهای توافق نامه 10 نوامبر باشد.
در سطح رسمی نیز، مقامات سیاسی روسیه به گفتن اینکه مناقشات می بایست مسالمت آمیز حل شود اکتفا کردند. این انفعال آگاهانه در حالی است که روسیه چند پایگاه نظامی در خاک ارمنستان دارد و حتی در «سیونیک» اخیرا دو پایگاه نظامی ایجاد کرده، اما به رغم داشتن چنین امکانی برای حمایت از ارمنستان و با توجه به عضویت ارمنستان در سازمان «پیمان امنیت دسته جمعی» به این کشور که تمامیت ارضی اش مورد حمله و تعرض قرار گرفته، کمکی نکرده است.
در خصوص نقش ترکیه در مناقشات جمهوری آذربایجان- ارمنستان، آیا می توان گفت که مدیریت اقدامات آذربایجان با ترکیه و در راستای منافع این کشور است؟
قطعا نقش ترکیه در تحولات یک سال اخیر قفقاز بسیار پر رنگ بوده، ترکیه اردوغانی در پیشبرد سیاست هایش در غرب و حوزه مدیترانه با شکست مواجه شده در نتیجه به سمت شرق روی آورده و درصدد جبران ناکامی خود است. حتی کریدوری هم که در توافق نامه آتش بس گنجانده شده، برنامه ای بلند مدت از جانب ترکیه است.
اقدامات ترکیه هم به نوبه خود مورد حمایت آمریکاست. رویای ترکیه ایجاد کمربند پان ترکسیم از طریق دست یابی زمینی از طریق نخجوان و جنوب ارمنستان به جمهوری اذربایجان است. حدود 100 سال پیش ترکیه به 11 کیلومتر مرز با نخجوان رسید و امروز ادامه همان پروژه در حال اجراست.
هدف ایجاد هزینه برای ایران، روسیه و چین از این طریق است. غرب و آمریکا برای تحقق این جاه طلبی در کنار ترکیه قرار دارند و از این کشور حمایت می کنند. این تلاش ها به شکل ملموس از سال 2018 و تقویت نفوذ ترکیه در نخجوان به ویژه از طریق اجرای مانورهای نظامی مشترک با آذربایجان در نخجوان و به دنبال آن چند درگیری پراکنده در مرز ارمنستان شروع شد.
به واقع تصرف جنوب ارمنستان و قطع کردن مرز این کشور با ایران یکی از اهداف مهم ترکیه از دخالت در مناقشات ارمنستان- جمهوری آذربایجان است.