ایرج زهری یکی از کارگردانان و منتقدان تئاتر بود که دهها اثر نمایشی را از زبانهای آلمانی و فرانسوی به زبان فارسی ترجمه کرد و با این اقدام ایرانیان را با آثار فرناندو آرابال، گئورگ بوشنر، داریو فو، هاینر مولر، کارل فالنتین، ژان تردیو آشنا کرد.
ما هم اکنون در جهانی زندگی میکنیم که در آن داریم از اختراعات بیگانه مانند ماشین و رایانه استفاده می کنیم و باید در ارتباط جهانی قرار بگیریم تا بتوانیم فرهنگ خودمان را به خارجی ها بدهیم و از فرهنگ آنها نیز استفاده کنیم. ما باید به تبادل فرهنگی بها بدهیم که این کار با شناخت و آگاهی توام است.
ما آثاری از سعدی، عطار، قابوسنامه و سندبادنامه داریم و باید اینها را از طریق تئاتر به خارج بفرستیم. این حرکت معنوی است و نیاز به سفر و ارتباط دارد. باید فرهنگ خودمان را تا حد ممکن بشناسیم و بعد آن را به تمام دنیا معرفی کنیم.
اینها بخشی از سخنان ایرج زهری منتقد تئاتر و کارگردان نامدار ایرانی در خصوص اهمیت تبادل فرهنگی با دیگر کشورهای جهان است.
زندگی نامه و تحصیلات
ایرج زهری در ۱۳۱۱ خورشیدی در تهران دیده به جهان گشود بعد از گذراندن دوران مدرسه و اخذ دیپلم به خواست پدرش که وکیل دادگستری بود، برای تحصیل به دانشکده حقوق دانشگاه تهران رفت اما آشنایی او با هنر تئاتر مسیر زندگی و تحصیلش را دگرگون کرد. وی در این خصوص میگوید: «تنها اتفاق خوش و سرنوشت سازی که در طول زمان دانشجویی برایم روی داد، آشنایی با گروه تئاتر دانشگاه در پاییز سال ۱۳۳۳ بود.»
او عشق به تئاتر را به دل گرفت و با خود عهد کرد که زندگی خود را وقف تئاتر کند. او تصمیم گرفت که برای فراگیری تئاتر به شیوه ای بنیادین و علمی به آلمان سفر کند از آن پس زندگی ایرج زهری با هنر تئاتر آمیخته شد و به دلیل علاقه بسیار به این رشته هنری و ادامه تحصیل در این رشته عازم مونیخ آلمان شد و بعد از پایان تحصیلات در ۱۳۴۵ خورشیدی به ایران بازگشت و از سال ۱۳۴۶ خورشیدی در دانشکده هنرهای دراماتیک به تدریس تاریخ تئاتر پرداخت.
ورود به عرصه فرهنگ و هنر
این هنرمند برجسته بعد از پایان تحصیلات خود و بازگشت به ایران با بیشتر بنیادهای نمایشی و نهادهای هنری، هم به عنوان کارگردان و بازیگر و هم به عنوان منتقد و مدرس همکاری نزدیک برقرار کرد و در طول همکاری ۱۲ ساله خود با بنیادهای گوناگون تئاتری دهها نمایشنامه نوشت و اجرا کرد. علاوه بر اجرای نمایش و کارگردانی، وی آثار و ترجمههای ارزشمندی هم به نگارش درآورد، برای نمونه وی دهها اثر نمایشی را از زبانهای آلمانی و فرانسوی به زبان فارسی ترجمه و منتشر کرد.
وی مترجم آثار نویسندگانی چون کارل فالنتین، ژان تردیو، اگوست استریندبرگ اسلاومیر مروژک و فرناندو آرابال بود. «فرهنگ کوچک هنرپیشه»، «مهاجران»، «وقایع نگاری یک جنایت از پیش اعلام شده»، «رابطه زن و شوهری» و «تنها آنها میدانند» از مهمترین ترجمههای این نویسنده و منتقد تئاتر است.
او همچنین برخی از نمایشنامههای ایرانی از جمله «قرمز و دیگران» از محمد یعقوبی و «آقا لیلا» از محمد کورش نیا را به زبان آلمانی ترجمه کرد. تالیف کتابهای «تاریخ نمایش در ایران» و «تاریخ تطبیقی تئاتر در اروپا» هم از آثار او در زمینه تئاتر هستند.
بسیاری از ترجمههای زهری نخست با تیراژی اندک در خارج منتشر شد، اما بعد توسط ناشران معتبر در ایران بازنشر یافت و مورد استقبال اهل تئاتر قرار گرفت. لحن بیشتر نمایشنامهها زهری طنزآمیز و انتقادی است و بیشتر آنها در ایران یا خارج به کارگردانی خود او یا هنرمندان دیگر، روی صحنه رفتهاند. این نویسنده توانا همچنین مقالات تئوریک و نقدهای سازنده به نگارش درآورد که مرتب در مجلات فرهنگی مانند نگین، تماشا و رودکی منتشر میشد.
این منتقد سینما و تئاتر در خصوص اهمیت نقد بر این باور است که نقد اهمیت زیادی در جامعه هنری غربی دارد و چنانچه اورسن ولز میگوید: من نقدهایی را میخوانم که از من و کارم تعریف نکرده باشند. چون هدف نقد هم پرداختن به مشکلات و معایب است و متاسفانه هنوز هم در کشورمان برخی هنرمندان قابلیت پذیرش نقد را ندارند و به همین دلیل هم پیشرفتی در کارشان حاصل نمی شود. پذیرش هر نوع نقدی دلالت به داشتن فرهنگ گفت و گوست. نقد در فرهنگ سازی خیلی موثر است و باید همه خود را تابع نقدپذیری کنند. الان نقد نویسی در کشور ما تابع حمایتهای دولتی است که باید این کار با توجه و ارادت بیشتری روبرو شود. منتقدان هستند که مشکلات را یادآوری می کنند تا مرتفع شود. بدون آنها همیشه در جا خواهیم زد.
فعالیت های فرهنگی در خارج از کشور
زهری بعد از بازگشت به آلمان در ۱۳۶۰ خورشیدی به فعالیت های هنری ادامه داد و بیشتر وقت خود را به کارهای پژوهشی و ترجمه متون نمایشی اختصاص داد. همچنین در آنجا به تدریس تئاتر با موضوعات «افسانه و نمایش» و «تکنیکهای بازیگری» مشغول شد.
ترجمه آثار نمایشنامه نویسان مشهور آلمان مثل برتولت برشت، گئورگ بوشنر، ارنست تولر و هاینر مولر از دیگر فعالیتهای او در خارج از کشور بود. «بهشت من آنجاست که تو با منی» از جمله نمایشنامههای زهری بود که به زبان آلمانی منتشر شد.
زهری از اوایل دهه ۱۳۸۰ خورشیدی به ایران بازگشت و کوشید به عنوان مربی و مشاور هنری با گروههای تئاتری، به ویژه جوانان علاقهمند به تئاتر همکاری کند.
وی بر این باور است که یک هنرمند و متخصص تئاتر نیاز به مطالعه و سفر دارد. مطالعه که از طریق کتابهای ترجمه شده یا فراگیری یک زبان خارجی ممکن میشود و از طرف دیگر نیز یک فرد اهل تئاتر، مدام باید در حال سفر باشد تا با دنیا و پدیدههایش آشنا شود.
یادها و بودها؛ تاریخچه سرگذشت تئاتر مدرن
از جمله آثار بسیار ارزندهای که زهری از خود بر جای گذاشت، کتاب خاطرات وی با عنوان «یادها و بودها» است، اهمیت این کتاب از آنجا نشات می گیرد که تنها خاطرات شخصی نیست، بلکه به نوعی تاریخچه سرگذشت تئاتر مدرن در ایران به شمار میرود.
در این کتاب زهری با لحنی ساده و صادقانه فراز و نشیب زندگی و آزمونهای تلخ و شیرین خود را بازگو میکند و خواننده با ذهن باز، منش انسانی و ذهن کاوشگر و پویای او آشنا میشود. در گوشهای از این کتاب با بیانی ساده و دلنشین هم شیوه زندگی و هم راه و رسم هنری خود را روشن کرده است.
خاموشی:
سرانجام این نویسنده نامدار و کارگردان تئاتر در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ خورشیدی به دلیل ابتلا به بیماری سرطان خون در بوخوم آلمان دیده از جهان فروبست.