معاون هماهنگکننده ارتش گفت: شعار ما این بود که پادگانها، امنترین محل هستند و تا امروز آن را ثابت کردهایم. آمار و ارقام نشان میدهد ما خیلی دقیق کنترل کردیم تا آسیبی به پادگانها وارد نشود. دشمن خیلی روی این مسئله کار کرد که پادگانها ناامن و مرکز تولید بیماری است. ما نگذاشتیم آسیبی به نیروی انسانیمان وارد شود.
به گزارش همشهری، در ادامه بخشی از گفت و گوی دریادار سیاری را میخوانید:
بدنه ارتش از قبل انقلاب با فرمان امام بزرگوار در آن مقطعی که فرمودند سربازان پادگانها را تخلیه کنند در اختیار انقلاب قرار گرفت و هیچگونه مبارزهای در ارتباط با مردم در سطح ارتش انجام نداد. بدنه ارتش، قبل انقلاب با فرمان امام در خدمت انقلاب بود و برای پیروزی انقلاب اقدامات مثبتی انجام داد و همین بدنه متدین را بزرگانی مانند شهید نامجو، شهید صیاد شیرازی و شهید قرنی هدایت میکردند.
هر انقلابی بعد از پیروزی باید قدرت پیشگیری و دفاع از خودش را داشته باشد، چون وقتی پیروز میشود، منافع خیلیها به خطر میافتد. ارتش برای پیروزی و تثبیت انقلاب بسیار تلاش کرده که از مهمترین اسناد این ادعا، وجود شخصیت بزرگی مثل شهید قرنی و کار بزرگی است که در ساماندهی ارتش در همان ۴۳ روز بعد از پیروزی انقلاب انجام داده است. وقتی انقلاب اسلامی ایران پیروز شد، قطعا منافع همه کشورهای غربی و آمریکا به خطر افتاد، چون منافع نامشروعی برای خودشان تعریف کرده بودند.
آنها ترور را شروع کردند و بعد اختلافات قومی و مذهبی و جداییطلبی را راه انداختند که هیچکدام نتیجه نداد. بالاخره وارد جنگ شدند. انقلاب باید سپر دفاعی داشته باشد. در پیروزی انقلاب، سپر دفاعی انقلاب ارتش بود، ولی خیلی از کسانی که از گروهکهای مختلف ازجمله منافقین در جایگاههای مختلف حضور داشتند شعار انحلال ارتش را سر دادند و یا شعار ارتش بیطبقه توحیدی را دنبال کردند. اینجا نگاه عمیق حضرت امام خمینی(ره) سبب میشود که ارتش بهعنوان تنها سپر دفاعی انقلاب بتواند از بحران عبور کند.
ریشه خط تضعیف ارتش را در منافقین و سردمداران آنها در خارج از کشور باید جستوجو کرد. نفوذیها یعنی آنهایی که منافق بودند دنبال این بودند که این سپر را از بین ببرند. شعارشان هم ارتش بیطبقه توحیدی و انحلال ارتش بود. ارتش آسیب دیده بود. در بحث سربازی اشکال ایجاد کرده بودند، آن را یکساله و خیلیها را جابهجا کردند؛ کارشناسان را جابهجا کردند و دستهایی در کار بود تا ارتش ضعیف شود.
از اوایل سال ۵۸ تا شروع جنگ تحمیلی در نیمه سال ۵۹ ارتش در مناطقی که بحثهای جداییطلبی، قومی و مذهبی شدت داشت حضور داشت؛ از انقلاب دفاع و شهدای زیادی نیز تقدیم کرد. اگر ارتش در آن مقطع زمانی نبود، چهکسی میخواست آن کارها را انجام دهد؟ ارتش جمهوری اسلامی ایران به همراه سپاه تازه تشکیل شده و کمیتهها از انقلاب دفاع کردند.
یکی از آسیبهایی که به ارتش وارد شد این بود که سربازی را یک سال کرده بودند. درصد بالایی از ظرفیت نیروهای انسانی ارتش را کارکنان وظیفه تشکیل میدهند. چند میلیون نفر از کارکنان وظیفه در دفاعمقدس حضور داشتند. فقط ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار سرباز وظیفه توسط ارتش آموزش داده و به جبهه اعزام شد. قریب به ۴۰ هزار نفر شهید وظیفه داریم.
اینها جوانان این کشورند که بهعنوان کارکنان وظیفه در دفاع از کشورمان حضور پیدا کرده بودند. آن موقع آموزش ۴ماه بود. ۲ماه هم تخصص بود که سرجمع ۶ ماه میشد. از ۶ ماه باقیمانده یکماه هم مرخصی بود. ۵ ماه خدمت باقی میماند که هیچکس نمیتوانست آن مهارت لازم را داشته باشد. این آسیب بزرگی بود که به ارتش وارد شده بود. بحثهای دیگری هم مطرح بود. از قبل انقلاب بحثهای رزمایش، آمادگی و تعمیر و نگهداری آنچنانی اتفاق نیفتاده بود چون همگی درگیر مسائل انقلاب بودند. ما رزمایش بزرگی را در خرداد و تیر ۵۸ در جزایر انجام دادیم ولی آنچنان رزمایشی در کل برگزار نمیشد.
دشمن ما هم تصور میکرد ما آمادگی لازم را نداریم که البته از نظر عددی درست بود؛ ارتشی که تمرین نداشته و درگیر مسائل مربوط به آزادسازی شهر و محورهای مواصلاتی از لوث وجود ضدانقلاب بوده و سربازیاش هم اینطور شده آمادگی ندارد از کشور دفاع کند و زمان مناسبی است که به کشورش آسیب وارد شود. اشتباه دشمن ما این بود که به بحث کیفی کار و وجود یک روحیه انقلابی بین ارتش و مردم بیتوجه بود.
ما ابتدا باید از پیشروی دشمن جلوگیری میکردیم. دشمن گفته بود من در ۳ روز جزیره آبادان را تصرف و روز هفتم در تهران با رسانهها مصاحبه میکنم. دشمنی که با این استراتژی وارد میشود، از قبل همه امکانات و نیروی انسانی را نیز پیشبینی کرده است.
نخستین کار این بود که نیروی زمینی با همه مشکلاتی که در بحث سربازی داشت توانست از پیشروی دشمن جلوگیری کند. نیروی هوایی در همان روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ که دشمن ساعت ۲ بعدازظهر فرودگاه مهرآباد و تعداد دیگری از فرودگاههای غرب کشور را بمباران کرد، عملیات انتقام را انجام داد. برآورد دشمن از نظر کمی به هم خورد.
۴۸ ساعت بعد نیز عملیات کمان ۹۹ با ۱۴۰ فروند جنگنده ارتش اجرا شد. نیروی دریایی در ۷ آذر ۵۹ که ۶۷ روز از جنگ گذشته، موفق میشود نیروی دریایی عراق را شکست دهد. ارتش در همین مقطع زمانی با یک مشکل بزرگ مواجه بود و آن بنیصدر، رئیسجمهور بود که آن زمان فرماندهی کل قوا را نیز در اختیار داشت. او نهتنها منافق بود و به هیچ عنوان حمایت از دفاع نداشت بلکه وجودش موجب شده بود روند اجرای طرحهای ارتش و سپاه کند شود. بنیصدر برای نظام و ارتش مشکلساز بود.
پشتیبانی مردم از نیروهای مسلح خودشان بین همه جنگهای دنیا نمونه است. در اینجا باید یاد کنیم از غیرت و تعصب مردم عزیزمان و همرزمانمان در سپاه نوپای انقلاب اسلامی و رشادتهایی که مجموعه ژاندارمری در مرزها انجام دادند.
به دشمن ما تجهیزات بسیار خوبی داده بودند. ما هم در زمان انقلاب تجهیزات بسیار خوبی داشتیم؛ شاید در برخی موارد به علل مختلف، آسیب هم دیده بود ولی روحیه انقلابی جوانان و بدنه ارتش بود که توانست این تجهیزات را آماده بهکار کند. دشمن شاید تصور میکرد که ما علم و دانش استفاده از این تجهیزات را نداریم ولی باز همت پای کار آمد تا این تجهیزات آماده بهکار شد. ما حتی قدرت ساختن سیم خاردار هم در ابتدای جنگ نداشتیم؛ قدرت تعمیر و نگهداری هم نداشتیم و اگر آن روحیه انقلابی نبود خیلی از آن تجهیزات آماده بهکار نمیشد. هم شرق هم غرب چیزی به ایران نمیدادند.
آن زمان دنیا دوقطبی بود و تحت تسلط دو پیمان ورشو و ناتو بود. اینها کاملا علیه هم بودند ولی برای کمک به رژیم عراق هر دو یک پیمان نامبارک بستند.
شرق و غرب به عراق تجهیزات دادند. شوروی به عراق تانکهای سریT، هواپیمای سوخو، میگ، موشک ساحل به دریا و موشک زمین به زمین داد؛ از غربیها نیز فرانسه، هواپیمای میراژ و هلیکوپتر سوپر فرلون و موشک اگزوست داد. آلمانیها ابزار جنگهای شیمیایی به عراق دادند، انگلیسیها اطلاعات تمام و کمال مرزها بهویژه سواحل و دریا را به عراق دادند، آمریکاییها هواپیمای آواکس دادند که مرتب بالای خلیجفارس و منطقه دور میزد و اطلاعات به عراق میداد. کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس پول، فرودگاه و نیروی انسانی به عراق میدادند.
اما به ما چه دادند؟ ما توانستیم با روحیه انقلابی، ایمان و دانشی که از دانشگاهها و نیروی انسانی جوان گرفتیم سراغ جبران کمبودها برویم. ما بهرغم همه این مشکلات توانستیم در دفاعمقدس سربلند بیرون بیاییم.
رهبری چندماه قبل گفتند که جنگ با شجاعت و تدبیر اداره شد. شاید پاسخی به شبهات مطرحشده درباره ابعاد تصمیمهای فرماندهان آن مقطع داشتند.
میدانید چرا آقا چنین گفتند؟ در مراسم چهلمین سالگرد دفاع مقدس بود، فرمودند که عقلانیت، تدبیر و شجاعت همه در کنار هم بودند. علت این بود که برخیها فکر میکنند برخی کارها احساسی انجام شده است، اما باید به آن کسانی که تصمیمگیر و تصمیمساز بودند مراجعه کرد و از این پیشکسوتها پرسید برای هر عملیات چه میزان جلسات هماهنگی و طرحریزیهای مناسب انجام میشد.
اول انقلاب حضرت امام جملهای داشتند که دیگر انتظار نداشته باشید کشورهای دیگر به شما سلاح و تجهیزات بدهند. این معنی ضرورت خودکفایی میداد. در جنگ، تجهیزات بزرگ مثل هواپیما، توپ، تانک و ناو نیاز به تعمیر و نگهداری دارند؛ در جنگ رزروها نیز تمامشده بود و نیروهای ما را وادار میکرد با خلاقیت خود مشکلات را حل کنند.
اما در سالهای اول دفاعمقدس حضرتآقا فرمانی تحت عنوان تشکیل جهاد خودکفایی در نیروهای مسلح و ارتش داشتند که در دوران ریاستجمهوری ایشان بود. معظم له گفتند من با اجازه فرمانده کل قوا دستور تشکیل جهاد خودکفایی در نیروها را میدهم. تشکیل این جهادها برکات زیادی داشت. ابتدا به سراغ تامین قطعه و بعد سامانهها و سپس تجهیزات مورد نیاز در زمین، هوا و دریا رفتند.
همه تجهیزات زمینی ما اعم از انفرادی، اجتماعی و اعم از توپ و تانک همگی خارجی بودند اما امروز یا در خود نیروی زمینی تولید میشوند یا در وزارت دفاع. علم و دانش آن نیز از همه جا ازجمله دانشبنیانها آمده است. در پدافند هوایی ما یکی دو سامانه بیشتر در زمان جنگ نداشتیم اما الان آنقدر سامانه داریم که برای شمارش آن باید فهرست تهیه کنیم. همه هم تولید داخل هستند.
بهطور کلی تولید سلاح و مهمات از وظایف وزارت دفاع است ولی براساس تدبیر حضرت آقا اگر یک توانمندی مثلا در ارتش وجود دارد، نمیتوان آن را نادیده گرفت. اگر ارتش میتواند ناو بسازد یا برادران سپاهی موشک بسازند و ما در نیروی هواییمان پهپاد بسازیم، یا در نیروی پدافند هوایی سامانههای ضدهوایی و در نیروی زمینی انواع سلاحها را بسازیم، این با هماهنگی وزارت دفاع صورت میگیرد.
شخصا بهعنوان کسی که سالها در دفاعمقدس با قشر جوان و سرباز کار کردهام و نزدیک به ۴۰ سال در فراز و نشیبها در کنارشان حضور داشتهام، میگویم که اگر امنیتی در کشور وجود دارد، درصد بالایی از آن بهخاطر حضور کارکنان وظیفه در نیروهای مسلح است. آنهایی که عنوان میکنند ۲ سال خدمت بیهوده است، بهنظر میرسد معنای امنیت را متوجه نیستند. وقتی نعمت سلامتی و امنیت از بین برود، متوجه خواهیم شد.
سربازان در کنار کارکنان پایور نیروهای مسلح امنیت میآفرینند. سربازان در مرزها و تمامی یگانها اعم از زمینی، پدافند هوایی، هوایی و دریایی امنیت میآفرینند. همین که مردم میبینند یک فرد با لباس نظامی ساعت ۵ صبح به سمت پادگان حرکت میکند، خود یک حرکت امنیتآفرین است. مردم میدانند کسانی هستند که برای رفع تهدیدات آماده هستند.
مگر غیراز این است؟ ممکن است کسی بگوید من رانندگی میکنم و چه نقش مثبتی در تامین امنیت دارم؟ همه این کارها در کنار هم امنیت میآفرینند. بحث سربازی حرفهای طراحی میخواهد و میتواند جلو برود ولی ایرادی که به بیهودگی دوره سربازی میگیرند دور از انصاف است. قشر جوانان و سربازان وظیفه در دوران دفاعمقدس گل کاشتند؛ کشور را نجات دادند و الان حضورشان بهعنوان امنیتآفرین در جامعه مطرح است.