صادق خرازی، دبیرکل حزب ندای ایرانیان گفت: اولین بار نیست که اظهارات آقای رضایی برای کشور هزینه سازی می کند. ایشان بارها از این حرف ها زده و هزینه آن را کشور و نظام پرداخته است.
به گزارش عصر ایران، صادق خرازی، دبیرکل حزب ندای ایرانیان، در گفتگویی تفصیلی به بیان نکاتی پیرامون انتخابات ۱۴۰۰، حوزه دیپلماسی و اظهارات اخیر محسن رضایی پرداخته است.
در ادامه بخشی از این گفتگو را به نقل از برنا می خوانید.
شرایط انتخابات ۱۴۰۰ باتوجه به عدم اعتماد چگونه خواهد بود و چه چیزی میتواند مردم را پای صندوق ها حاضر کند؟
دولت و اجزای مختلف نظام می دانند که انتخابات بسیار مهم است. شاید انتخابات پیش رو مهمترین انتخابات سیاسی در تاریخ ایران بعد از انقلاب باشد. در حال حاضر پرونده ایران در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، روی کارآمدن بایدن از یک طرف و بلاتکلیفی دولت آمریکا در مقوله مذاکرات از طرفی دیگر و همچنین وضعیت منطقه و خلیج فارس و وضعیت عراق و سوریه و بحرین و دنیای پیرامونی ما، تماما مطرح است.
بطور کلی قدرتمند شدن ایران در منطقه هزینه هایی دارد. بخشی از هزینه این قدرتمند شدن را حاکمیت و بخش دیگر را مردم می پردازند. هم مردم باید توجیه شوند و هم ضروری است، آگاهانه و به طور شفاف با مردم صحبت شود و هم همه نحله های فکری و کنشگران سیاسی کشور حق مداخله در سرنوشت خود را داشته باشند.
دیگر نمی شود با ادبیات دوران جنگ سرد با مردم ایران صحبت کرد. اگر حاکمیت این وضعیت را درک کند که به نظر من درک می کند باید ادبیات خود را با جامعه تغییر دهد تا مردم حس کنند، این انتخابات در جزئیات زندگی و حفظ امنیتشان تاثیر گذار است و در اشتغال و آینده فرزندانشان تاثیر دارد. اگر مردم چنین حسی داشته باشند به میدان می آیند ولی اگر شرایط مثل امروز باشد و اراده و تصمیمی برای تغییر از سوی حاکمیت برای جذب اعتماد و دخیل سازی مردم در تغییرات آینده توسط خود آنان وجود نداشته باشد، شرایط نگران کننده خواهد بود.
حس می شود در عرصه سیاست خارجی صدای واحدی از کشور شنیده نمی شود و مجلس ساز خود را می زند و حتی آدم هایی بی ربط به سیاست خارجی نظر می دهند، گویی در کشور ما سیاستی واحد در حوزه دیپلماسی وجود ندارد؟
مسئولیت سیاست خارجی در کشور با دولت و در نهایت با رهبری و شورای عالی امنیت ملی است. مجری همه سیاست های اتخاذ شده، دولت است این اصل را همه دنیا می داند. در مقابل ما می دانیم در آمریکا سیاستی خارجی وجود دارد که از سویی در سنا ایران را تهدید می کنند و از سوی دیگر در کنگره ایران را به نوع دیگری، تهدید می کنند و از جانبشان تهدید نظامی می شویم و حتی بخش نظامی و میلیتاریسم در آمریکا با آن نگاه بی تهدید موافق نیست ولی ما زبان رسمی دیپلماسی را از شورای ملی امنیت آمریکا و از زبان وزیر امور خارجه و رییس جمهور می شنویم.
آنها نیز در دنیا به زبان وزیر امور خارجه و رییس جمهور و رهبری چشم می دوزند و ما در این بخش صدای واحدی داریم. حال مجلس هر اطلاعیه ای و نظری دارد بدهد و هر مذاکره ای می خواهد بکند. اتفاقا باید از این فرصت ها استفاده کرد تا آنها (کشورهای خارجی) بدانند که در کشور ما چند صدایی و پلورالیسم وجود دارد و بسیاری با برجام مخالف هستند و این دولت ریسک کرده است.
آنها فکر می کنند نظام قهقرایی در ایران حاکم است و کسی نشسته و می گوید بشود و نشود ولی اینطور نیست ساعت ها مذاکره انجام می شود تا به یک جمع بندی برسند. اصل خرد جمعی در تصمیمات مهم دیپلماتیک حاکم است.
در مورد اف. ای. تی. اف تا این ساعت و تا جایی که بنده اطلاع دارم، رهبری سلباً یا ایجاباً مخالفت یا موافقتشان را درباره تصویب لوایح اف. ای. تی. اف نگفته اند و اتخاذ تصمیم را در جهت تصویب یا عدم آن، به مجمع و دولت سپرده اند و گفته اند من هم یک نظر دارم و نظر من نظر خروجی مجمع است.
اف. ای. تی. اف. چه حسنی برای ما دارد وقتی یک تراکنش مالی انجام نمی شود؟ بانک های ما ضوابطی بیشتر از ضوابط مربوط به اف. ای. تی. اف. را رعایت می کنند. در اف ای تی اف همان کی. وای. سی کفایت می کرد ولی بانک های ما بیش از آن را انجام می دهند. چرا این اتفاق می افتد؟ ما هنوز یاد نگرفته ایم و برخی از کنشگران سیاسی ما این ها را فرصت نمی دانند.
در عالم سیاست حرف های سیاسی متفاوت باید وجود داشته باشد. کنشگران سیاسی ما این را به حساب آن می گذارند که از کشور ما صدای واحد بیرون نمی آید. صدای واحد در کشور ما رهبری و رییس جمهور است و هر دو متفق گفته اند با این شروط و ادبیات مورد نظر حاضر به مذاکره هستیم.
نمی شود که امریکایی ها یک جانبه از برجام بیرون بیایند و هزینه ها را ما تحمل کنیم و پی در پی تحریم های مختلفی اعمال کنند و بانک های ما را با انواع بحران ها مواجه سازند و مردم ما از تجاوز تحریم ها که من تک تکشان را نعمت و ضرر می دانم، زندگی بسیار سختی داشته باشند و تازه ما برویم و عذرخواهی هم بکنیم و مذاکره کنیم؟! این که کشورداری نیست کشورداری آدابی دارد. البته من به این نوع شیوه کشور داری که شاهدش هستیم انتقادات جدی دارم اما همیشه همت داشتیم تا بر اساس آداب صحیح حکمرانی گام های خود را برداریم و آنها هم باید، گام های خود را بر اساس احترام و تامین منافع متقابل بردارند. می خواهیم همه چیز را گل و بلبل نشان بدهیم
اخیرا محسن رضایی اظهاراتی در حوزه سیاست خارجی داشت که با واکنش وزارت خارجه مواجه و اعلام شد نظر او شخصی بوده است. به نظر می رسد این قبیل اظهارات تاثیر خود را بر سیاست خارجی نشان می دهد؟
از نظر من تاثیری وجود ندارد. افرادی نظرات خود را می گویند و وزارت امور خارجه هم در جواب اذعان می دارد که فلان شخص اظهارات شخصی خود را بیان داشته و این اظهارات مطروحه، تصمیم و استراتژی رسمی اتخاذ شده از سوی مراجع رسمی و اصلی کشور یعنی دولت، شورای امنیت ملی و رهبری نیست.
این اولین بار نیست که اظهارات آقای رضایی برای کشور هزینه سازی می کند. ایشان بارها از این حرف ها زده و هزینه آن را کشور و نظام پرداخته است. امروز هم برای همگان مبرهن است که نظام رهبری، وزیر امور خارجه و رییس جمهور دارد و حرف ها و آرا نامبردگان ملاک عمل است و باید جدی گرفته شود.
اگر من مسئول بودم جلوی افرادی که با اظهارات ناپخته، غیر کارشناسی و ناهماهنگ برای کشور هزینه سازی می کنند و با این قبیل اظهارات ملت نجیب ایران را با مخاطرات روبرو می سازند، می ایستادم و برخورد جدی می کردم. مگر آقای احمدی نژاد جلوی این افراد را نگرفت؟ او با این قبیل اظهارات مقابله کرد. آقای رییس جمهور این اختیارات را دارد که قاطع برخورد کند.
مشکل دیگری که ما در اجرا و اعمال سیاست های داخلی و خارجی داریم این است که می خواهیم همه چیز را گل و بلبل نشان بدهیم که این طور نیست.
_ رویکرد دولتی تندرو در ۱۴۰۰ چه نتایجی به بار می آورد؟
ما تجربه دولت احمدی نژاد را داریم. او زمام امور را با آن وضعیت اقتصادی رو به رشد و ۴۰ میلیارد دلار ذخیره ارزی تحویل گرفت. ایران پرونده ای در شورای حکام آژانس و شورای امنیت سازمان ملل نداشت ولی که وقتی دولتش به اتمام رسید، کشور با شش قطعنامه در شورای امنیت ذیل فصل هفت منشور ملل متحد که تهدید امنیتی برای دنیا و جهان بشمار می رود، تحویل داد. نزدیک به حدود ۷۰۰ یا ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی دورانش که معلوم نشد چگونه و در چه راهی هزینه شد !؟ در دولت احمدی نژاد در قانون و ثروت مردم تصرف کردند و در نهایت همه موارد و اشتباهات خانمان سوز را شاهد بودیم. اگر می خواهیم چنین اتفاقاتی دیگر تکرار نشود، باید تلاش کنیم تا مردم در انتخابات ۱۴۰۰ مشارکت کنند. اگر مردم و کنشگران سیاسی کشورشان را دوست دارند و می خواهند با کشوری روبرو نباشند که در قانون، حقوق و مسائل مالیه مردم تصرف می شود، باید دولتی انتخاب شود که بتواند در چارچوب منویات نظام و حاکمیت ملی، خود را توسعه بدهد. نمی توان قدرت بزرگ منطقه بود و هزینه های آن را نپرداخت. من عقیده راسخ دارم که مردم نجیب ایران خیلی بیش از دولت و دولتمردان هزینه دادند و حاکمان نیز این مورد اساسی را بپذیرند و بدانند اکنون وقت کار، تلاش و گشایش در زندگی مردم است.