عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: احتمالاً از عنوان این یادداشت قدری تعجب خواهید کرد. سعی کردهام برای انتقال نکات مورد نظرم از تمثیل استفاده کنم. برخی از افراد سعی میکنند که مسأله انتخابات را به تغییر راننده تقلیل دهند. به عبارت دیگر گویی که خودروی سالم و خوبی آماده و پر از بنزین وجود دارد، مسافران آن نیز همه سوار شدهاند، جاده و مقررات مناسب وجود دارد، فقط مانده یک راننده با صلاحیت پیدا شود و با این خودروی خوب، مسافران را به مقصد برساند. در این میان عدهای نیز پا به میدان گذاشته و خود را بهترین راننده معرفی میکنند.
فارغ از اینکه آیا هیچکدام از آنان راننده هستند یا خیر؟ و اگر راننده باشند، بهترین راننده هستند یا نه؛ باید گفت که راننده، مسأله اصلی انتخابات ایران نیست، بلکه مساله اصلی، نوع و کیفیت خودرو است. حتی میتوان گفت که راننده مسأله چندم آن است. اگر خودرو خوب باشد، رانندگان متوسط هم میتوانند ایمن برانند، و اگر خودرو ضعیف و ناکارآمد باشد، بهترین راننده هم قادر به رساندن مسافران به مقصد نیست.
خودرو در اینجا معرف چیست؟ اصل انتخابات، سلامت آن، در برگیری نامزدها، جدی بودن رقابتها، که همه اینها خود را در قالب میزان مشارکت واقعی نشان میدهد. اگر انتخابات موثر و با شور و نشاط و رقابتی برگزار شود، بخش عمده اهداف و ثمرات انتخاباتی محقق خواهد شد. شکلگیری چنین انتخاباتی به منزله رانندگی با یک خودروی بنز است که راننده متوسط و حتی ضعیف هم میتواند رانندگی متعارف و قابل انتظار و امنی را به نمایش بگذارد، ولی هنگامی که انتخابات ضعیف برگزار شود، مثل سال 1398، همچون یک ژیان زهوار در رفتهای است که اگر همیلتون یا همان قهرمان فرمول یک هم پشت آن بنشیند، نمیتواند، راهبری موثری داشته باشد.
بنابراین تمام کوشش انتخاباتی از سوی هر گروهی در ابتدا باید به بهبود جایگاه و اساس این انتخابات معطوف شود. اگر رقابتی خوب و کامل شکل بگیرد فردی که انتخاب میشود در اهمیت دوم و شاید چندم قرار دارد. اگر این خودرو خوب باشد، باید باک آن را با رای مردم پر کرد، با باک خالی جایی نمیتوان رفت، حتی اگر بهترین مارک خودرو باشد. این خودرو باید در جادهای بدون مانع حرکت کند، اگر قرار باشد در هر فاصله و طول مسیر ِ آن موانع گوناگونی تعبیه شود، دیگر نیازی به خودرو و راننده نیست. مسافران پیاده بروند بهتر است. همچون این دهه از اقتصاد کشور خواهد شد که به کلی از کشورهای دیگر عقب میافتیم.
هر کس کوشید که ذهن شما را از موضوع خودرو و شرایط جاده منحرف کند و فقط بر روی راننده تمرکز کند، احتمال بدهید که در صدد فریب شما است. اتفاقاً راننده کارآمد حاضر نمیشود خود را جانشین ویژگیهای مربوط به خودرو کند، چون چنین چیزی ممکن نیست. هر کس که تن به خودرویی ضعیف داد، به ناچار باید نتیجه گرفت که او خودش نیز ضعیف است و سطح رانندگی خودش را به اندازه همین خودروی ضعیف تعریف میکند.
انتخابات خوب و با معیارهای پذیرفته شده، چنان اینرسی قدرتمندی ایجاد میکند که کل جامعه را به جلو میبرد. انتخابات نباید به گونهای باشد که اگر نامزدها به صورت قرعهکشی هم انتخاب شوند، فرق چندانی با رأی دادن مردم نداشته باشد.
نفس مشارکت با کیفیت و کمیت بالا، حلال بسیاری از مشکلات است. این اتفاق هنگامی رخ میدهد که چارچوب تعریف شده برای انتخابات و پیششرطهای آن از طرف دستاندرکاران انتخابات به نحوی تعیین شود که رغبت کافی برای حضور مردم را ایجاد کند.
به نظرم این کار را نباید به تأخیر انداخت و مهمتر از آن نباید ریسک کرد و گمان نمود که مردم در یک انتخابات کمکیفیت و با رقابت صوری نیز شرکت خوبی خواهند کرد. چون به احتمال فراوان با پاسخ منفی جامعه مواجه میشوید و دیگر توان حل مشکل را نخواهید داشت.
صادقانه به دستاندرکاران حکومت عرض میکنم. پیام این یادداشت را جدی بگیرید. دور این که چه کسی نامزد شود یا نشود را خط بکشید. گول برخی عددسازیها را نخورید. تن به ریسک کاهش مشارکت اندک در انتخابات ندهید. فرصت را از دست نباید داد. گروهی قدرتطلب و بدون مسیولیت در پی ایجاد انتخاباتی در تراز سال 98 و حتی بدتر از آن هستند چون کاسبی آنها در چنین انتخاباتی است. از ما گفتن بود. خود دانید.