۱۷ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۷ آبان ۱۴۰۳ - ۲۰:۵۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۶۹۴۸۰
تعداد نظرات: ۴۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۰:۰۷ - ۱۹-۱۱-۱۳۹۹
کد ۷۶۹۴۸۰
انتشار: ۰۰:۰۷ - ۱۹-۱۱-۱۳۹۹

50 سال پس از سیاهکل؛ قهرمان، تروریست، دُن‌کیشوت یا قربانی؟

این نوشته به قصد اسطوره‌سازی از آن چریک‌ها و ادعای تأثیرگذاری بر انقلاب 57 نیست. در اوج انقلاب هم برای من جاذبه نداشت چه رسد به حالا که تشت کمونیسم روسی که نسبتی با دموکراسی و انسان‌گرایی ندارد از بام‌ها افتاده است

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- امروز – 19 بهمن – پنجاهمین سالگرد اقدام مسلحانه در سیاهکل (در استان گیلان) است که گروهی از چریک‌ها با افکار چپ مارکسیستی انجام دادند و هرچند به اهداف مورد نظر نرسید اما کمونیست‌های وطنی از آن به عنوان جنبش سیاهکل یا قیام سیاهکل یاد می‌کردند و به عنوان نخستین حرکت مسلحانه جدی در تاریخ معاصر شناخته می‌شود.

50 سال پس از سیاهکل؛ قهرمان، تروریست، دُن‌کیشوت یا قربانی؟

  اعضای گروه «کوه» که به گمان امکان شبیه‌سازی انقلاب کوبا به رهبری فیدل کاسترو به ارتفاعات و جنگل‌های سیاهکل رفته بودند تا مقدمات یک جنبش چریکی تازه را در فضای بستۀ سیاسی اواخر دهۀ 40 خورشیدی فراهم آورند، اقدام خود را در 19 بهمن 1349 انجام دادند و حاصل اگر چه جز به دام افتادن و شکست نبود اما صدایی بلند داشت. 

50 سال پس از سیاهکل؛ قهرمان، تروریست، دُن‌کیشوت یا قربانی؟

  اعضای اصلی گروه هم این جوانان بودند: «اکبر صفایی فراهانی، هوشنگ نیّری، دانش بهزادی، بنده‌خدا لنگرودی، محدث قندچی، اسحاقی، سماعی و فرهودی».

  گروه دیگری هم به عنوان گروه شهر با محوریت «امیر پرویز پویان، احمد زاده و مفتاحی» در تدارک مبارزۀ مسلحانه بود و فردی را به عنوان رابط دو گروه تعیین کرده بودند.

  رابط گروه اما لو رفت و تبلیغات ساواک هم نتیجه داد و روستاییانی که چریک‌ها به عنوان پایگاه اصلی اجتماعی خود روی آنها حساب می‌کردند به چریک‌های کمونیست به چشم کسانی نگاه می‌کردند که می‌خواهند زمین‌هایشان را بگیرند و به اشتراک بگذارند و خود مردم روستا آنها را گرفتند و تحویل ژاندارمری دادند!

  چریک‌ها ترجیح دادند به جای عملیات گسترده مورد نظر دست کم رفقای زندانی خود را آزاد کنند تا بعد برای کارهای بزرگ‌تر تصمیم بگیرند اما در عملیات تعقیب و گریز کشته یا دستگیر شدند و اینها اتفاق نیفتاد جز با همکاری کامل مردم روستاها که منجیان یا منجی پنداران خود را دست بسته تحویل ژاندارمری و پلیس می‌دادند!

  البته که تقصیر مردم نبود. محاسبات چریک‌ها اشتباه بود که نه جامعه را می‌شناختند و نه فضای روستاها را. دو هفته بعد در 26 اسفند نیز شماری از آنان اعدام شدند. حمید اشرف و 9 نفر دیگر هم بعدتر در درگیری در تهران کشته شدند.

  تردیدی نیست که 8سال بعد انقلاب ایران نه با قیام‌های مسلحانه و ترورهای پراکنده که با خیزش مردمی و با کمترین تلفات در سال 1357 به پیروزی رسید. در راه‌پیمایی‌های آن سال هم مردم چندان از قربانیان سیاهکل یاد نمی‌کردند و مقالات متعدد روزنامۀ کیهان که به دست نیروهای چپ افتاده بود و نقش کمونیست‌ها را پررنگ جلوه می‌داد نیز نباید در بررسی های تاریخی گمراه‌مان کند کما این که وزن اجتماعی آنها در انتخابات سال 58 مشخص شد.

  اما اینها یک سوی ماجراست. چرا که در سال‌های اخیر باب شده که برخی به تمسخر قیام سیاهکل می‌پردازند و آن را عملیاتی آوانتوریستی (ماجراجویانه) توصیف می‌کنند که هیچ توفیقی نداشت و تنها موجب فشار بیشتر ساواک به زندانیان سیاسی شد و این که کافی است وضعیت زندانیان سیاسی قبل از 49 با بعد آن مقایسه شود. رفتارها خشن شده بود و از این پس به منتقدان به چشم تروریست‌های مسلح نگریسته می‌شد.

  با این همه، اگر سیاهکل، عملیاتی کور و بدون برنامه‌ریزی دقیق بود و مردم نیز همکاری نکردند چرا طی این 50 سال دربارۀ آن بسیار گفته و نوشته شده است و مهم تر از آن چرا اقتدار ساواک را زیر سؤال برد و نماد شد؟ نه برای مذهبی‌ها که دست‌کم برای چپ‌ها که کم هم در زندان و قرار و عملیات کشته ندادند.

  مرگ آن جوانان که رؤیاهایی در سر داشتند و می‌پنداشتند روستا به روستا مردم به آنان می‌پیوندند البته تأسف‌بار است و شگفت‌آورتر این که در سال 1360 کمونیست‌های آمل هم می‌خواستند از جنگل قیام کنند و یک لحظه با خود نیندیشند که وقتی در رژیم پهلوی موفق نشدند و مردم به سینۀ کمونیست‌ها دست رد زدند این اتفاق چگونه در جمهوری اسلامی ممکن بود؟ 

  دربارۀ 19 بهمن 1349 آسان است که در جای گرم و نرم و پای کامپیوتر آرمان‌های جوانانی را که می‌توانستند با اتمام تحصیلات در بهترین دانشگاه‌های ایران آیندۀ مناسبی را برای خود رقم بزنند به سُخره بگیریم یا تصور کنیم موجوداتی مثل نیروهای داعش و القاعده در رزوگار ما بوده‌اند حال آن که می‌دانیم دغدغۀ مردم داشتند و اگر وسیله را به غلط برگزیدند اصل دغدغه را نمی‌توان انکار کرد.

  برای آن که بدانیم جنس آنان با تروریست های امروزی تا  چه حد متفاوت بود آنچه روزنامۀ کیهان دو سال بعد و در مرداد 1351  دربارۀ «احمد زیبرم» که چریکی چون آنان بود نوشت گویاست: «او که به خانه‌ای در نازی‌آباد پناه برده بود وارد خانه که شد به زن خانه گفت: چادرت رابه من بده. پول چادر را هم داد و گفت زود به زیر زمین برو تا حین تیراندازی به شما و فرزندت آسیب نرسد.».

  محمد بلوری روزنامه‌نگار کهنه‌کار ایرانی در خاطرات خود آورده که یکی از تأثیرگذارترین گزارش های او همین بوده و چون با تبلیغات ساواک دربارۀ چریک‌ها منافات داشت با مدیر کیهان تماس گرفتند و گفتند کمونیست‌ها به روزنامه نفوذ کرده‌اند و کار به احضار به خانۀ شمارۀ 10 و بازداشت و محرومیت و مدتی ممنوع‌القلمی هم کشید. البته بیشتر به این خاطر که رادیو بغداد که در آن زمان علیه رژیم شاه برنامه پخش می‌کرد بارها به آن استناد کرد. احمد شاملو هم شعر «میلاد آن که عاشقانه بر خاک مُرد» را با الهام از آن سرود.

 جدای اینها اگر اینها تروریست و آدم‌کُش بودند و باید به سبب خون هایی که ریخته بودند مجازات می‌شدند چرا بیژن جزنی را کشتند که مدت‌ها قبل از قیام سیاهکل دستگیر شده بود و شعر می‌گفت و نقاشی می‌کرد و تاریخ می‌نوشت و اتهام هیچ قتل و حتی هیچ اقدام تروریستی دیگری را نتوانستند ثابت کنند و دفاع او در دادگاه چنان حقوقی وغیر ایدیولوژیک بود که نتوانستند بیش از چند سال حبس برای او و همفکران او ببُرند.  با این حال زندان آنان که تمام شد روی تپه‌های اوین، او و 8 زندانی دیگر را ناجوانمردانه کشتند و به دروغ ادعا کردند حین فرار کشته شده‌اند و تیتر روزنامه شد.

50 سال پس از سیاهکل؛ قهرمان، تروریست، دُن‌کیشوت یا قربانی؟

  با این اوصاف دربارۀ 19 بهمن 1349 و آنچه در جنگل‌های شمال ایران اتفاق افتاد می‌توان گفت محاسبات‌شان نادرست بود اما فضای اختناق را شکستند. عملیات به شکست انجامید اما در ذهن مردم تروریست‌ها و آدم‌کش‌های مزدور بیگانه تصور و تصویر نشدند.

  ریشۀ انقلاب ایران را با موتوری که علی شریعتی روشن کرد و با رهبری امام‌ خمینی و نقش آفرینی روشن‌فکران البته نمی‌توان قیام سیاهکل دانست اما:

  اگر شکستی کامل و کاری بی‌حاصل بود که هیچ تأثیری نداشت چرا گفته می‌شود فیلم «گوزن‌ها»ی مسعود کیمیایی که نقطۀ عطف سینمای ایران است (شاخ‌های گوزن استعاره از درخت و جنگل/ بازی فرامرز قریبیان را هم به یاد آورید) یا ترانۀ «جمعه» با صدای فرهاد مهراد و ترانه‌ای که شهیار قنبری سرود و ترانۀ جنگل (سرودۀ ایرج جنتی عطایی و آهنگ‌سازی بابک بیات) با صدای داریوش اقبالی تحت تأثیر آن اتفاق بوده است؟50 سال پس از سیاهکل؛ قهرمان، تروریست، دُن‌کیشوت یا قربانی؟

  ترانۀ‌سُرا در مصاحبه‌ای گفته است این که اینها به کمک روستایی‌ها رفته بودند و آنان را تحویل ژاندارمری دادند مرا به غلیان آورد.

  اگر سیاهکل در نطفه خفه شده بود چرا کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور با گرایش چپ، غیر قانونی اعلام شد و دانشگاه ها را یک هفته تعطیل کردند؟

  از این منظر می‌توان گفت هم ساواک و دستگاه تبلیغانی شاه که چریک‌های سیاهکل را یک مشت تروریست وطن‌فروش و لایق کشتن و اعدام توصیف می‌کرد، هم برخی نوشته‌های این سال‌ها که از آنان دُن‌کیشوت‌های ابلهی تصویر می‌کند که به جنگ آسیابان رفته بودند، هم چریک‌های فدایی خلق که در اوج انقلابی که به نام خدا و با الهام از رهبری دینی درگرفته بود تاریخ و انگیزه و انگیختۀ کمونیستی می‌ساختند هیچ یک حاقِ واقع را نگفته‌اند.

  حاقِ واقع به گمان این قلم این است:

  حرکت آنان، سکوت را شکست و هیمنۀ ساواک را به چالش کشید. تا کسی آن فضا را درک نکرده باشد نمی تواند دریابد که سلاح در دست گرفتن چه میزان فداکاری می‌خواسته است.

  از سوی دیگر بی‌شک بر فضای فکری و هنری و دست کم روشن‌فکری تأثیر گذاشت و چنان بیم و نگرانی به جان ساواک انداخت که از بازگشت بیژن جزنی به جامعه ترسیدند و روی تپه های اوین او را کشتند و اگر فعالیت چریک‌ها تروریستی بود، کشتن چند زندانی پس از سپری کردن محکومیت‌شان را چه می توان نامید؟ انگ تروریسم آیا تنها آنان را می‌برازد و قاتلان آنها را نه؟!

  اشتباه نشود. این نوشته هرگز برای اسطوره‌سازی از آن چریک‌ها و ادعای تأثیرگذاری‌شان بر انقلاب 57 نیست. در اوج انقلاب هم برای من جاذبه نداشت چه رسد به حالا که تشت کمونیسم روسی که نسبتی با دموکراسی و انسان گرایی ندارد از بام‌ها افتاده است و چریک‌های کمونیست که سهل است روش مجاهدین خلق هم به نتیجه نمی‌رسید.

  کافی است به یاد آوریم که رهبران زنده‌ماندۀ این سازمان که 30 دی 1357 و به عنوان آخرین گروه زندانیان سیاسی از زندان آزاد شدند تنها یک روز بعد و در پیامی خطاب به رهبر فقید انقلاب و در متنی یک صفحه‌ای با امضای «از طرف مجاهدین رها شده از بند: مسعود رجوی ـ مسعود خیابانی» و با عنوان «محضر مبارک مجاهد اعظم حضرت آیت‌الله خمینی» تصریح کردند: «ما آزادی خود را مدیون مجاهدات و جان‌فشانی‌های خلق رزمنده و ستم کشیدۀ ایران در پرتو الهامات آن زعیم استوار و سازش‌ناپذیر هستیم.» این دو همان روز (اول بهمن 1357) در پیام خود به یاسر عرفات رهبر سازمان آزادی بخش فلسطین هم نوشتند: «... در میهن خون‌بارمان، جنبشی بزرگ به راه افتاده و قائد پرافتخار آن -امامِ مجاهدِ اعظم خمینی- بارها بر قطع هرگونه رابطه با اسرائیل پای فشرده است».

  غرض، بیان سه نکته دیگر است:

  اول این که نسل تازه بداند 50 سال پیش کسانی در قالب گروه‌های مختلف و برخی با روش‌های نادرست جان خود را کف دست گذاشته بودند تا به گمان خود برای امت، ملت، خلق یا هر مفهوم دیگر کاری کنند. هر چه بودند و هر چه کردند برای منافع شخصی نبود. 

  در هر داوری این واقعیت را نباید نادیده انگاشت و دلیل این که اتهامات سیاسی و مطبوعاتی را به دادگاه‌هایی با حضور هیأت منصفه می‌سپارند این است که دغدغه اجتماعی داشته‌اند و باید دید وجدان عمومی هم آنان را مجرم می‌داند یا نه.

     وجه سوم و آخر هم این است که آری، سیاهکل شکست خورد و به هیچ جا هم نرسید. هیچ کار مسلحانه‌ای به جایی نمی‌رسد آن هم از نوع کمونیستی.

  هنر اما آن حرکت را زنده نگاه داشت. فیلم کیمیایی و صدای فرهاد ...

  افسوس که هنر در فضای استبدادی به جای ستایش زندگی باید به مرگ بپردازد و اگر چنین است چرا قربانی را سرزنش کنیم؟

بازخوانی آن رخداد را از منظری دیگر هم می‌توان نگریست. یک چهرۀ مشهور سیاسی می‌گفت من در سن فرزند جوان خودم که بودم می‌خواستم جهان را تغییر دهم. پسرم اما به تغییر محله مان هم فکر نمی‌کند. تمام دنیای او فضای مجازی است!  

 

----------------------------------------------

  5 مطلب متأخر از همین نویسنده دربارۀ تاریخ معاصر:

*5 بهمن روز جمهوری است نه روز بنی‌صدر! / 12 قاب از اولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران

*محمد رضا‌شاه، ممّد گالیور و سید جلال تهرانی در قاب 26 دی 57

*چرا اسطورۀ تختی با «خودکشی نه قتل» نشکست؟

*16 آذرِ خاموشِ امسال/ 16 شَرَر از 16 آذرهای فروزان

*یاد میرزا کوچک‌خان در 99مین سالگرد/ چه‌گوارای ایرانی مشروطه‌خواه بود نه تجزیه‌‌طلب

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۴۱
در انتظار بررسی: ۱۴
غیر قابل انتشار: ۵۵
ناشناس
Belgium
۰۰:۴۰ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
7
63
داریوش اقبالی آهنگ (گل بارون زده) را هم بیاد خسرو گلسرخی خواندند
ناشناس
Belgium
۰۰:۴۴ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
14
35
انتهای فیلم گوزنها را هم عوامل ساواک سانسور کردند تا پیام اصلی اش منتقل نشود همانطوریکه فیلم خسروهریتاش را سانسور و بعد دوسال توقیف کردند تا پیامش که ضد شاه و فرزندش بود منتقل نشود
ناشناس
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
۰۱:۵۹ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
15
44
درود جناب خدیر. ممنون که روشنگرانه حقایق رو بیان کردید.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۳:۰۴ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
9
113
در بهترین دانشگاه ها درس می خواندند یا به خارج فرستاده می شدندتا به درد مردم و مملکت بخورند اما چریک می شدند!قبول کنید تاثیر بسیار در حرکتهای مذهبیون داشتند و به نظر من اگر توده ای ها و چپی ها نبودند آتش مذهبی ها برای انقلاب روشن نمی شد...ضمن احترام به شخصیت پاک و نیت درست شان اما بسیار کم سواد و بدسواد بودند، نه جامعه ایران را درست می شناختند و نه مارکسیزم را و ضررهای بسیاری به ایران زدند مخصوصا در حوزه ذهنیت جمعی ایرانیان در دهه ۵۰
پاسخ ها
ع.ع
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۳۱ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
اگرچه به دکتر شریعتی خدابیامرز نقد دارم ، اما اگر او و افکار و نوشته هایش نبود ، تمام جوانان توده ای و چپی می شدند.
ناشناس
| Netherlands |
۱۴:۱۸ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
درود فضای بسته بعد از کودتا و سرخوردگی مردم، روشنفکران جامعه را به سمت خشونت کشاند عبرتی برای همه ما که حرکت مسلحانه و خشونت بار عاقبت خوبی نداشته و جامعه را به قهقرا می برد
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۵:۰۶ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
0
66
بازخوانی آن رخداد را از منظری دیگر هم می‌توان نگریست. یک چهرۀ مشهور سیاسی می‌گفت من در سن فرزند جوان خودم که بودم می‌خواستم جهان را تغییر دهم. پسرم اما به تغییر محله مان هم فکر نمی‌کند. تمام دنیای او فضای مجازی است!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۵:۳۴ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
22
34
درود بر شما، چه به موقع. نیم قرن گذشت. افسوس که مسعود و موسای نمک نشناس مسبب چه فجایع تلخی در آغاز دهه 60 شدند !
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۶:۵۵ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
70
27
موتور انقلاب رو دکتر شریعتی روشن کرد! این دیگه از اون حرفهاست...
علی
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۱۴ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
44
47
اونها قهرمان انند
پاسخ ها
ازاده
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۵۱ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
به نظر من اونها قهرمان نادان بودند.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۳۶ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
تروریست اجیر شده بودن
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۵۸ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
38
53
باید یاد و خاطره این افراد را نگاه داشت که در ظلمت و تاریکی استبداد و دیکتاتوری با فدا کردن جان خود شمعی را بر افروختن. هر چند کار آنها ناپخته و خام بود ولی اینکه این افراد جان خودشان را فدای رهایی از استبداد کردن هیچ شکی نیست و خود اینها قربانبان دیکتاتوری بودند
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۵۷ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
قیام مسلحانه را تروریسم می نامند. قیام فرهنگی را انقلاب.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۵۸ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
49
8
همیشه واسم سوال بوده چرا سایت شما در کنار این مطالب که فقط عده بسیار محدودی به اون توجه میکنند مطالب جالب و خواندنی اینقدر کم داره
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۲۶ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
9
74
ما در همسایگی مون یه جوون کمونیست بود که خیلی فعالیت می کرد. این بیچاره ها خسر الدنیا و الاخره شدن و بعد انقلاب هم یه جورای دیگه گرفتار شدن. الان هم سوئده و از اون دوران فقط سیبیلاش براش مونده. از یه طرف می دونستم بچه خوبی یه و خیلی پاکه. از طرف دیگه با افکارش موافق نبودیم. برای انقلاب هم خیلی زحمت کشید اما از دانشگاه انداختنش بیرون. جالبه که با کارهای منافقین هم خیلی مخالف بود ولی کلا زندگی رو باخت. کاش یه عفو عمومی بدن امثال اون که واقعا دست شون به خون آلوده نیست و فعالیت ضد حکومتی ندارن و فقط قربانی افکارشون شدند بتونن برگردن و به جای این ایدیولوژی ها فقط از ایران بگیم. سر ایران که با هم اشتراک نظر داریم یا سر ایران هم باید تو سر هم بزنیم؟!!
جهان
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۳۳ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
5
41
سلام
به نظرم اشکال به این عبارت که : " موتور انقلاب را شریعتی روشن کرد " نابجاست ! ما هم تحت تاثیر کتابهای مرحوم دکتر شریعتی در سن بیست و یکی دو سالگی داعیه ی تغییر جهان را داشتیم و نویسنده مقاله منصفانه به واکاوی تاریخی آن سالها پرداخته است.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۰۶ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
4
39
این که یه عده جوان به جای این که برن از این جنگلای فوق العاده قشنگ لذت ببرن فکر اسلحه باشن یعنی یه جای کار می لنگیده. جاسوس که نبودن. میخواستن کار سیاسی یا اجتماعی بکنن. خب چرا راه رو به روشن بسته بودن؟ چرا به حرفشون گوش نمی دادند؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۵۸ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
0
14
نام جلیل انفرادی را از قلم انداخته اید
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۴۰ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
7
23
یک تحلیل محافظه کارانه
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۰۲ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
دیگران که همین رو هم نمی نویسند. عالی بود آقای خدیر. هزار نکته داشت. کلی چیز یاد گرفتم. مهمتر از همه اینکه باید جوانمرد باشیم.
حسین
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۴۷ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
0
25
"افسوس که هنر در فضای استبدادی به جای ستایش زندگی ای باید به مرگ بپردازد" جمله فوق العاده ای است.
پاسخ ها
علی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۴۷ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
دوست عزیز، در فضای اختناق و استبداد مرگ همان اصل زندگیست، و نوشته شدن این مقاله همان زنده بودن بعد از مرگ آنها را نشان می دهد. والا خیلی از دوستان آن جوانان زندگی کردند و مردند و آب از آب هم تکان نخورد
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۵۹ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
8
26
حرکت آنان، سکوت را شکست و هیمنۀ ساواک را به چالش کشید. تا کسی آن فضا را درک نکرده باشد نمی تواند دریابد که سلاح در دست گرفتن چه میزان فداکاری می‌خواسته است.
صرفه نظر از گرایش فکری جدا آنها جوانان بی باک و پاکی بودند
محمد
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۰۹ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
7
19
زیبا قلمی بی قصد غرض بود . شیر مادرش حلالش .
بله اگر چه شکست خوردند ول تخم پیروزی و شکست هیمنه رژیم شاه را بنیاد نهادند .
روحشان شاد
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۱۴ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
9
12
وجه سوم و آخر هم این است که آری، سیاهکل شکست خورد و به هیچ جا هم نرسید. هیچ کار مسلحانه‌ای به جایی نمی‌رسد آن هم از نوع کمونیستی.
فرهاد
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۳۲ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
4
5
درود جناب خدیر
ناشناس با پرچم ایران،
Sweden
۱۵:۳۶ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
28
9
مشتی اکابری قلم استیجاری این متن رو گذاشتن جلو یه سفسطه گر و بی مایه که بنویسه
عصر ایران بدون توهین نمی توانید نظرتان را بگویید؟ این چه عادتی است که به جای طرح نظر دربارۀ آنچه گفته شده به نویسنده می پردازیم؟ معمولا این گونه نظرات را منتشر نمی کنیم چون حاوی توهین است ولی در این فقره خود نویسنده منتشر کرده است تا هم این نظر دهندۀ محترم در روش خود تجدید نظر کند و هم مشخص شود چه جامعۀ متنوعی داریم!
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۷:۴۵ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
بی مایه خود این آقا یا خانمه که درباره ی این همه موضوع هیچ نظری نداره. فکر می کنم یه عده ثابت اند و فقط فحاشی بلدن و متاسفانه در هر دو سو هم هستند. فقط فحش بلدند
ناشناس همیشه در صحنه حساس کنونی با پرچم ایران،
| Sweden |
۱۹:۱۶ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
40 سال اظهار نظر و دیالوگ کافی نبوده و نیست جلوی ارائه مشتی متون زاویه دار / جهت داده، توهین رو با واقعیت اشتباه نگیرید، اگه وجدان و سواد کافی دارید.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۳۱ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
23
14
خدا لعنت کند یکسری اشخاص وطن فروش وابسته به شوروی و انگلیس و مزدور ، خرابکار و توده ای و منافق که هیچ اقدام مثبتی برای مردم نکردند و جز ترور کور و اغتشاش چیزی رو به این مملکت ندادند و بسیاری از بدبختی ها و مشکلات امروز ما وابسته به اقدامات اون مزدوران به ارث گذاشته شد
پاسخ ها
علی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۵۲ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
بهتر است به جای افترا و الفاظ کهنه شجاعت جوانانی را تحسین کنی که در فضای خفقان دیکتاتوری ستم شاهی جرات حرکت به خود دادند اگر چه بیشتر ما مخالف تفکراتآنها هستیم. بخواهی انسان آزاده و دمکرات باشی باید منصف باشی
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۰۶ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
6
6
دست مریزاد
ستار
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۱۸ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
8
9
واقعا افتخار میکنم که که یکی از خوانندگان عصر ایران هستم.
دایناصور
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۳۰ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
0
2
با سلام
بارها کامنت گذاشتم اما منتشر نفرمودید. اگر نوشته های بنده از نظر اخلاقی یا کلمات مورد استفاده مشکلی دارد یا غیر قابل انتشار است حداقل لطف فرموده با ایمیل هم که شده به بنده اطلاع دهید تا حداقل متوجه ایرادات و اشکالات نوشته ها و نظراتم باشم. البته فقط یک بار تذکر شما کافی است , بنده متوجه خواهم اشکال نوشته هایم چیست. همین.
عصر ایران شمار کسانی که اختیار یا امکان نظرات را دارند محدود است و در اکثر موارد به این دلیل است.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۰۰ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
10
10
کمونیست مُردوبه تاریخ پیوست تمام شد،...
م.ج
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۰۹ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
7
13
مقاله ای خوب با نگاهی متفاوت بود و تقریبا با تمامی مقاله تون موافقم الا پاراگراف آخر. به نظرم اتفاقا نوع نگاه نسل حاضر به وقایع سیاسی و اجتماعی خیلی نجات بخش تر و گره گشاتر است نسبت به نسل های قبل انقلاب و انقلاب ( البته با تمام احترامی که برای نسل های گذشته قائلم و متوجه شرایط خاص زمانه هم هستم). معتقدم نگاه های بسیط و آرمان زده از قبیل تغییر دنیا، نجات مسلمانان دنیا و یا صدور انقلاب و... نه تنها کمکی به شرایط اجتماعی سیاسی جامعه ایران نکرد بلکه سبب فاصله با نسل های بعدی شد(تغییر دنیا که پیشکش) من نگاه نسل جوانی که دنبال تغییر دنیا نیستن و تنها خواسته اشون زندگی بهتر هست ( خواسته هایی مثل اختیار در پوشش یا رفتن زنان به استادیوم )بیشتر می پسندم چون به واقعیات خیلی نزدیک تر هست و به دور از هر آرمانگرایی غیر واقعی
سلیمی
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۵۱ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
3
2
درود بر جناب خدیر. تحلیل تاریخی و با نگرش جوانمردانه. یعنی انصاف را باید رعایت کنیم حتی با مخالف.
ناشناس
United States of America
۲۳:۰۲ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۹
14
17
متوسط سن چریکهای سیاهکل 25 سال بود .من به عقایدم در 25 سالگی بشدت میخندم .این 25 ساله ها هم بسیار عقاید مضحکی داشتند . چه گوارا ی چریک آدمکش را می پرستیدند چونکه کشته شده بود اما همدست و رفیقش فیدل کاسترو که زنده ماند و آدمهای زیادی کشت و با تبدیل شدن بیک استالین و مائو ، یک ملت را به اسارت و انزوا برد ، بی تفاوت بودند .اینهم از خنده دار بودن 25 سالگی است .جالب اینکه این 25 ساله های نادان (با هزاران تعبیر و تفسیر های روشنفکرانه انچنانی ) قبل از عملیات سیاهکل ، اقدام به سرقت مسلحانه از دو بانک هم کرده بودند و 89999 دلار از بانک ملی ونک تهران مسلحانه دزدیده بودند .
وحید
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۴۸ - ۱۳۹۹/۱۱/۲۰
0
1
محمود دولت آبادی در کتاب روزگار سپری شده مردم سالخورده هم به کشته شدن 9 نفر اشاره دارد .
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۳ - ۱۳۹۹/۱۱/۲۰
4
2
واقعا قلمت جادویی هست افرین بر تو