مشاور پیشین باراک اوباما به همراه قائم مقام مشاور امنیت ملی در دولت جورج بوش پسر، خواستار تداوم فشارهای آمریکا بر ایران و چین در دولت جو بایدن شدند.
به نوشته فارس، «دنیس راس» مشاور دولت باراک اوباما در منطقه غرب آسیا و «خوآن زاراته» قائم مقام مشاور امنیت ملی در دولت «جورج بوش پسر» در یک یادداشت مشترک، خواستار حفظ فشار حداکثری واشنگتن ضد تهران شدند.
این دو ابتدای یادداشت خود در «لسآنجلس تایمز» را به حمله ششم ژانویه (۱۷ دی ماه) طرفداران دونالد ترامپ رئیسجمهور سابق این کشور به کنگره آمریکا اختصاص دادند و سپس به مسائل سیاست خارجی پرداختند.
دنیس راس مدیر برنامهریزی سیاستگذاری در وزارت خارجه دولت جورج بوش پدر، هماهنگکننده ارشد ویژه دولت کلینتون در مسائل منطقه غرب آسیا و مشاور ویژه برای منطقه خلیج فارس و جنوب غرب آسیا در دور اول ریاست جمهوری اوباما بود. این دیپلمات پیشین و ۷۲ ساله هم اکنون به عنوان مشاور اندیشکده «بنیاد واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک» فعالیت دارد.
خوآن زاراته، وکیل پیشین آمریکایی است که در دولت جورج بوش پسر قائم مقام مشاور امنیت ملی کاخ سفید برای مقابله با تروریسم بود. او هم اکنون رئیس مرکز «قدرت اقتصادی و مالی» در اندیشکده ضد ایرانی «بنیاد دفاع از دموکراسیها» (افدیدی) است.
آنها نوشتند: «شوک تعرض ششم ژانویه به کنگره و لکه ناشی از آن روی تصویر دموکراسی آمریکایی به این زودیها برطرف نخواهد شد. این باعث شده که در حال حاضر انگیزهها برای کنار زدن بقایای سیاستهای دولت ترامپ تشدید شود. در حوزه سیاست خارجی اما این موضوع که روسای جمهور جدید به دستورکارهای پیشینیان واکنش نشان دادهاند، اقدامی بدیع و انحرافی شدید نخواهد بود».
راس و زاراته مثالهایی درباره اقدامات روسای جمهور آمریکا برای کنار زدن دستورکار سلفای خود ذکر کردند و ادامه دادند: «غریزه برای ایجاد تغییر و تغییرات شگرف قابل فهم است و اغلب انجام چنین کاری درست خواهد بود».
به نوشته آنها، « آیزنهاور نیاز به این داشت که راهی برای پایان دادن به جنگ کُره پیدا کند. کندی باید بیداری در کشورهای در حال توسعه را که در قالب دو بلوک جنگ سرد قرار نمیگرفتند، مورد توجه قرار میداد. نیکسون وعده داد که جنگ ویتنام را پایان میدهد اما با این وجود، اغلب دولتها متوجه شدند که قضاوتهایشان درباره مواضع سیاست خارجی پیشینیانشان قادر به حصول به نتیجه مدنظرشان نیست».
به باور مشاور پیشین اوباما و مشاور امنیت ملی دولت بوش، «بیل کلینتون با عزم راسخ برای برهم زدن سیاست جورج هربرت واکر بوش (جورج بوش پدر) درباره یوگسلاوی سابق وارد منصب ریاست جمهوری شد و ۶ ماه بعد آن قدر مطمئن نبود که سیاست دولت بوش آنقدرها هم غلط بوده است. جورج دبلیو بوش (بوش پسر) توافق هستهای دوره کلینتون با کره شمالی را به خاطر تقلب کره شمالی برهم زد و میخواست درباره یک توافق جدید مذاکره کند اما کره شمالی در نهایت به ان توافق هم پایبند نبودند».
راس و زاراته ادامه دادند: «باراک اوباما احساس میکرد که او باید رویکرد بوش در زمینه تغییر رژیم در خاورمیانه را تغییر دهد اما به دنبال (تحولات موسوم به ) بهار عربی، او از مردمی که در میدانهای شهرها در تلاش برای سرنگونی رهبران کاخها تلاش میکردند، حمایت کرد. اوباما همچنین وعده داد که سیاستهای ضد تروریسم دوره بوش را از بین ببرد اما در نهایت او بسیاری از همان سیاستها از قبیل حملات هدفمند به رهبران تروریست و جمع آوری و شناساییهای گسترده را گسترش داد».
به نوشته این دو، «دونالد ترامپ با وعده برهم زدن همه سیاستهای دارای امضای اوباما به دفتر بیضی شکل (اتاق کار رئیسجمهور آمریکا در کاخ سفید) یورش برد و از توافق آب و هوایی پاریس، مشارکت ترنس-پاسیفیک و توافق هستهای ایران خارج شد. علاوه بر آن، سیاست "اول آمریکا"ی او بسیاری از قواعد سیاست خارجی آمریکای پس از جنگ جهانی دوم را رد میکرد؛ قواعدی که برای ائتلافها، رهبری و تعهدات ایالات متحده در قبال دیگر کشورها مسائلی اساسی و محوری بودند».
در ادامه یادداشت آمده است: «حتی اگر ترامپ حمله به دموکراسی (آمریکا) را با تئوریهای توهم توطئه خود درباره سرقت در انتخابات ریاست جمهوری تحریک نکرده بود، هنوز هم کارهای زیادی برای درست کردن اوضاع وجود داشت. اول اینکه، رئیسجمهور بایدن باید بی نقصی و درک از دموکراسی آمریکا را احیا کند. دوم، ضروری است که حمایت از ائتلافهای بلندمدت (آمریکا) نشان داده شود و ارزشهای دموکراتیک ترویج داده شود در حالی که همزمان با صدای بلند علیه رژیمهای استبدادی حرف زده شود. سوم، ایالات متحده باید برای ایجاد ائتلافها به منظور مقابله با همهگیریها، تغییرات اقلیمی و چالشهایی که مرز نمیشناسند، آماده باشد».
راس و زاراته در ادامه این یادداشت خواستار تداوم تلاش آمریکا برای نزدیکی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی شدند و به دولت بایدن توصیه کردند که سیاست دولت ترامپ در زمینه توافقات سازش بین کشورهای عربی با رژیم اشغالگر قدس را حفظ کند.
آنها سپس به مواضع دولت سابق آمریکا و کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران اشاره کردند و خواستار تداوم فشار بر ایران شدند.
این دو مقام سابق در دولتهای جورج بوش پسر و باراک اوباما نوشتند: «خروج به طور کامل دولت ترامپ از توافق هستهای ایران (برجام)، کاری اشتباه بود و به ایران برای سرعت دادن به برنامه هستهای خودش بهانه داد اما با این وجود، قطعا کارزار "فشار حداکثری" اهرمی را ایجاد کرده که نباید آن را کم اهمیت شمرد».
آنها با اشاره به تصمیم ایران برای ازسرگیری غنیسازی ۲۰ درصدی اورانیوم ادعا کردند « این کار بدین خاطر انجام نشد که ایالات متحده را به تعجیل در بازگرداندن به توافق هستهای وادارد بلکه به خاطر این صورت گرفته که (ایران) میخواهد به رفع تحریمها دست یابد. البته ایران نباید مجانی به این (کاهش تحریمها) دست یابد».
تداوم مواضع تقابلی آمریکا با چین، بخش دیگری از یادداشت راس و زاراته در توصیه به دولت جو بایدن را تشکیل میدهد.
به ادعای آنها، «رویکرد تقابلی دولت ترامپ با چین اکنون میان اعضای کنگره از هر دو طیف (حزب جمهوریخواه و دموکرات) منعکس شده است. همهگیری کووید-۱۹ (ویروس کرونا) نگرانیها درباره تسلط چین بر زنجیرههای تامین (کالا و خدمات) و رویههای تجاری غیرمنصفانه آن بیشتر کرده است».
طبق نوشته این دو مقام سابق آمریکایی، «حتی خود بایدن هم گفته است که او برای برداشتن تعرفههای اعمالی ترامپ بر صادرات چین به ایالات متحده عجلهای ندارد. سرقت گسترده چین در مالکیت معنوی، توسعهطلبیاش در خارج از مرزهایش و نقض حقوق بشر در هنگکنگ و سین کیانگ باید به کانون اصلی تمرکز دولت ترامپ و متحدانمان تبدیل شود».
دنیس راس و خوآن زاراته در پایان مطلبشان نوشتند: «شروع هر دولتی اغلب زمانی برای تغییر دادن مسیر (دولت قبلی) است اما توسل به نوسانات احساسی و انگیزشی در سیاست خارجی به ندرت کاری درست هستند. بایدن باید توانایی خودش را برای رهبری جهانی و التیام بخشی به دموکراسی آمریکا در نتیجه حمله ششم ژانویه (به کنگره آمریکا) و تاثیرات ناشی از همهگیری (ویروس کرونا) نشان دهد. بایدن در ترسیم دستورکار سیاست خارجی خود باید به صورتی جدی حفظ مولفههایی از رویکرد سلف خود که ارزش حفظ کردن دارند، مورد بررسی قرار دهد».