کتابهای روانشناسی از آن دسته کتابها هستند که همیشه و همیشه مشتری خود را دارند. مردم در پی دستیابی به حال بهتر و روزگار خوش همواره در پی این دسته کتابها هستند.
امید و ناامیدی، افسردگی، تنشهای روزانه و راههای مقابله با آن و علاقهی افراد به ساختن زندگی بهتر برای خود، همه و همه از عواملی هستند که افراد مختلف جامعه را به سمت این گروه از کتاب های انگیزشی سوق میدهد و بااینکه خواندن تنها کافی نیست و اثرپذیری این مطالب علاوه بر زمانبر بودن نیاز به مداومت در خواندن مطالب گوناگون، یادداشتبرداری و در نهایت عملیاتی کردن مطالب دارد، باز هم از مشتاقان این کتابها کاسته نمیشود.
تغییر سرنوشت کاری بس دشوار است اما هنوز هستند کسانی که میل انجام چنین تغییر مثبتی در آنها بیدار باشد. این پست را برای همان دسته آدمها نوشتهام. آنهایی که زندگی را دوست دارند و یا به دنبال بهانهای برای این دوست داشتن هستند، آنها که سرنوشتشان برایشان مهم است و به دنبال توصیههای درست و حسابشده میگردند و آنها که فارغ از همه حرفها و برخلاف رشته تحصیلی و تخصص حرفهایشان، از علاقهمندان این حوزهاند؛ درست مثل خودم. این یادداشت پرفروش ترین کتاب های روانشناسی را به شما معرفی میکند.
زندگی خود را دوباره بیافرینید
تغییر زندگی کار چندان آسانی نیست. بهخصوص که جزءبهجزء آن با رشتههایی نهچندان ضعیف به الگوهای رفتاری هرکدام از ما گرهخورده است. برای ایجاد تغییری هرچند کوچک و خرد بایستی به درون خویش رفته، سرنخها را پیدا کنیم. باید به ابزار مناسب مسلح باشیم تا بتوانیم گرههای گاه کور این رشتهها را بازکرده و پیوندی نو برایشان خلق کنیم. این کار شدنی اما دشوار و زمانبر است.
مولفان این کتاب دو شناختدرمانگر هستند. «جفری یانگ» و «ژانت کلوسکو» در این کتاب ۱۱ الگوی مخرب رفتاری که تکرارشوندهاند را بررسی کردهاند. الگوهایی که تاثیر آنها در امروز و در تمام بخشهای فردی و اجتماعی زندگی ما تاثیرگذارند. آنها با بهرهگیری از رویکردهای «شناختدرمانی» و «طرحوارهدرمانی» روشی موثر را در بهبود مشکلات اشخاص و بیماران، در پیشگرفتهاند.
بینش بالینی این دو به همراه تسلط و اشرافی که بر این علم داشتند، سبب شده محصول کار، کتابی کاربردی و قابل استفاده افراد مختلف باشد چراکه همواره این تلهها هستند که عوض ما زندگی میکنند، بهجای ما تصمیم میگیرند و در مواقع مختلف و در برخوردها و گفتگوها، عکسالعمل نشان میدهند و اینها همه در حالی است که اگر به این دانش مسلط نبوده و از آن آگاهی نداشته باشیم کلا از چنین جریانی بیخبریم. با خواندن این کتاب روانشناسی پرفروش روشهای ردیابی تلههای شخصیتی خود را فراگرفته، نحوه رویارویی و کنترل آن و در نهایت رهایی از آنها را میآموزیم.
انسان در جستجوی معنا
انسان امروزی بهطور واضح و مشخص به این اصل رسیده است که برای ماندن و برقرار بودن به یک مفهوم، یک تعریف و یا معنایی مستحکم نیازمند است. او میداند که ادامه دادن زندگی و زندگی کردن و نهفقط زنده ماندن به این مهم گرهخورده است و در بسیاری از اوقات حتی به حضور موثر چنین چیزی در زندگی خویش اعتراف کرده است. چیزی که سبب ادامه دادن زندگی و تحمل تمام رنجها، مشقتها و ناراحتیها است.
این مهم میتواند شخصی از بستگان و آشنایان، توانایی فرد در انجام کارها و امور خود در مقیاس خرد و کلان و یا حتی خاطراتی در ذهن او باشند. دکتر «ویکتور فرانکل» کتاب رواانشناسی «انسان در جستجوی معنا» را با تکیهبر همین نگاه و بر بستر تعریفشدهی این نیاز انسان مدرن نگاشته است.
او که تجربه حضور در اردوگاههای کار اجباری آشویتس و نیز تجربه از دست دادن پدر، مادر، همسر و برادرش را در همان دوره داشته است، با درک عمیقی از فشار، درد، رنج و فقدان، معتقد بود اختلالهایی که فرد دچار آنها میشود ناشی از عدم توانایی او در یافتن معنایی برای زندگی است. روشی که دکتر فرانکلین در این کتاب پیشگرفته تاکید بر آینده و توجه به آن در کنار معنا و هدفی است که چشمانداز پیش روی انسان تعریف میکند. او «ارادهی معطوف به معنا» را محرکی قوی برای انسانها برمیشمرد و به قدرت این انگیزه در پیش بردن روزگار افراد معتقد است. این کتاب جزو بسیاری از لیستهای معرفی کتاب پرفروش فارغ از ژانر قرار دارد.
نیمه تاریک وجود
همهی ما و باز هم تاکید میکنم همهی ما ضعفهایی داریم. چه آنها را پنهان کنیم و چه نکنیم، آن ضعفها وجود دارند. خیلیها احساسات منفی و ضعفها را پنهان میکنند و نقابی بر صورت خود میزنند. اما دبی فورد اعتقاد دارد این احساسات و ضعفها پنهان شده ما نیمه تاریک وجود ما هستند و ما برای داشتن آرامش و رشد شخصیت باید آنها را به طور دقیق بشناسیم و تحلیلشان کنیم.
دبی فورد در کتاب نیمه تاریک وجود سعی کرده راهکارها و تمرینهایی در این زمینه ارائه کند تا ما با انجام آنها به «یکپارچگی درونی» برسیم. این کتاب در لیست پرفروشهای نیویرکتایمز هم برای چندین هفته قرار گرفته است و یکی از پرطرفدارترین کتابها در زمینه روانشناسی و رشد شخصیت است. برای همین پیشنهاد میکنیم حتما نگاهی به توضیحات بیشتر این کتاب بیاندازید.
خرده عادت ها
خرده عادتها نام کتابی از مارک منسون است که در آن درباره تغییرات کوچکی که منجر به نتایج بزرگ میشود، صحبت میکند. در واقع مارک منسن بر خلاف دیگر کتابهای روانشناسی و موفقیت، به ما یاد میدهد سعی کنیم در زندگی قدمهای کوچکی برداریم و کم کم پیشرفت کنیم. در واقع به جای اینکه منتظر یک صبح شنبهای باشیم که کارمان را بدون هیچ عیب و نقصی شروع کنیم، بر اساس ایده «خرده عادتها» باید همین امروز کارمان را با هر عیب و نقصی که دارد، شروع کنیم.
کتاب خرده عادت ها اگر چه بیشتر از اینکه در دسته کتاب های روانشناسی قرار گیرد، در زمینه موفقیت و خودیاری قرار میگیرد، اما با این حال از دسته کتاب های روانشناسی چندان هم دور نیست. چرا که مارک منسن سعی کرده در این کتاب از مباحث روانشناسی هم در بیان ایدهاش و ارائه راهکارها کمک بگیرد.
وضعیت آخر
دکتر «تامس ای هریس» روانپزشک مشهور آمریکایی، در این کتاب به شرح و توضیح کارکرد ذهن انسان پرداخته و رفتارهای مختلف انسانی را واکاوی میکند. او این روند را بر اساس پژوهشهای واقعی پیش برده و به شرح و تفصیل آنها میپردازد. او در این کتاب تلاش کرده تا عوامل محرک روانی فرد را شناسایی کرده و بر اساس نوع رفتار، مسائل حلنشدهی پیشین را پاسخ گوید.
«هریس» با تکیهبر اصل «کودک»، «والد»، «بالغ» که «اریک برن» پایهگذاری کرده بود، در این کتاب روانشناسی پرفروش تلاش کرده به خوانندگان راهکارهایی برای پیشبرد زندگی خود در خلال اتفاقات روزمره ارائه دهد. او معتقد است افراد مختلف و نه لزوما بیماران، با داشتن ابزار مناسب که همان روشهای کاربری ارائهشدهاند تا حدی میتوانند خود از پس جریانهای مختلف زندگیشان بربیایند. او با بهرهگیری از روش «تحلیل رفتار متقابل» یا همان رویارویی با سه وجه مختلف یادشده فرد در موقعیتهای مختلف، با زبانی ساده و روان روشهایی کاربردی ارائه میدهد.
اثر مرکب
تصمیمهای کوچک و بزرگی که هرروز میگیریم، آینده ما را نشان میدهند. همین یک جمله میتواند ایده کلی این کتاب را به ما بگوید. در واقع چیزی که از اثر مرکب یاد میگیریم این است که دقیقا همان لحظهای که تصمیم میگیریم بین یک ویدیو اموزشی و یک کلیپ طنز در اینستاگرام یکی را انتخاب کنیم، همان موقع است داریم آینده خودمان را پی ٰریزی میکنیم. دارن هاردی در این کتاب میگوید، ممکن است در انتهای روز فرقی با دیگران نکنیم، حتی ممکن است پس از یک هفته، یا یک ماه، یا یک سال هم فرقی نداشته باشیم. اما دقیقا ممکن است بعد از ۵ سال تغییراتی را در زندگی ببینیم که خودمان شگفت زده شویم. فقط کافی است در هر روز تصمیمهای درستی بگیریم.
با این حساب، اگر دنبال میانبرهای موفقیت هستید، اگر به دنبال درآمدهای میلیونی از طریق راههای ساده و زودبازده هستید، این کتاب را نخرید و نخوانید! چرا که در همان چند صفحه اول حسابی مایوس میشوید. اما اگر اهل تلاش و ساختن موفقیت برای خودتان از راه درست و واقعی هستید و اگر تصمیم گرفتید دست از رویاپردازیهای بیپایه و اساس بردارید و دل به واقعیتهای زندگی دهید، «اثر مرکب» برای شما بهترین گزینه است.
اصلگرایی
وقتی آخر شب به کارهایی که در طول روز کردیم، دقت میکنیم، میفهمیم همه روز را میتوانیم در یک یا دو خط خلاصه کنیم. بد تر اینکه ممکن است بعد از چند سال دقت کنیم و بفهمیم نکته جدیدی یاد نگرفتیم و یا تجربه جدیدی نداشتیم. بخشی از اینها به این دلیل است که به هر جلسهای میرویم، سر هر قرارا ملاقاتی میرویم، هر مسئولیتی را قبول میکنیم. برای همین همیشه سرمان شلوغ است و فرصتی برای کار بهینه و معنادار نداریم.
در کتاب اصلگرایی این موضوع به گوشزد میشود که باید بر اساس هدف و رسالت شخصی سعی کنیم اصلیترین کارهایی که باید انجام بدهیم را پیدا کنیم و با تمرکز فقط همانها را انجام دهیم. اصلگرایی به ما کمک میکند در مسیر رشد و توسعه فردی قدم بگذاریم و امور بیربطی که فقط وقت ما را پر میکنند رها کنیم. این کتاب را علی بندری در پادکست بیپلاس معرفی کرده و برای همین طرفداران زیادی این روزها پیدا کرده است.
۵ زبان عشق
هنر برقراری ارتباط با دیگران موهبتی است که میتواند در هر سطحی از زندگی به ما کمک کند. اما در رابطه عاشقانه، موضوعی به مراتب مهمتر میشود. در موضوع عشق، ما با کسی سر و کار داریم که مدتی طولانی در کنار ماست، کسی که قرار است منبع آرامش و الهام ما باشد و در عین حال ما هم برای او همین نقش را ایفا میکنیم.
برای همین خواندن کتاب ۵ زبان عشق مهم میشود. چرا که در آن دکتر گری چاپمن سعی کرده شیوههای مختلف عشقورزی و دریافت عشق را در انسانها به ۵ دسته کلی تقسیم کند. البته هر کسی ممکن است ترکیبی از این شیوهها را داشته باشد. با خواندن این کتاب متوجه میشویم همانقدر که به رسمیت شناختن خلوت انسانها عاشقانه است، گپ و گفت هم عاشقانه است.
پس اگر عاشق هستید و میخواهید عاشق بمانید، این کتاب برای شماست. حتی اگر شکستهای مختلفی در رابطههای عاطفیتان داشتهاید، این کتاب به شما کمک میکند. ۵ زبان عشق کتاب معروفی در جهان است و در لیست پرفروش های سایتهای بسیاری قرار دارد. این کتاب در کنار کتاب هنر عشق ورزیدن اریک فوروم میتواند راهنمای مناسبی برای دوران عاشقی باشد.
در باب اعتماد به نفس
در باب اعتماد به نفس اثری کوتاه ولی مهم از آلن دوباتن مبتکر و پایهگذار مدرسه زندگی است. آلن دوباتن در این کتاب فراتر از کتابهای موفقیت و خودیاری معمولی رفته و به جای ارائه راهکارهای خوشبینانه سعی کرده ماهیت و چیستی اعتماد به نفس را توضیح دهد. در کنار آن سعی کرده توضیح دهد چرا ما گاهی احساس کمبود اعتماد به نفس میکنیم و اساسا وجود احساس اعتماد به نفس به ما چه کمکهایی میکند. هدفش از نوشتن این کتاب این است که فرد دوباره به درون خودش برگردد و خودکاوی کند و خودش راه حل منحصر به فرد خودش را پیدا کند.
چگونه در این دنیای مزخرف انسان بمانیم؟
وقتی اسم مراقبه به زبان میآید، تصویری که در ذهن شما شکل میگیرد چیست؟ فردی که روی یک متکی نشسته، چشمانش را بسته، کف دستانش را روی هم گذاشته و آنها را جلوی صورتش قرار داده؟ راستش مراقبه فقط همین نیست. در واقع اگر هنوز از درون با رنجهایمان مواجه نشده باشیم و آنها را حل نکرده باشیم، حتی اگر عمیقترین نفسها را بکشیم، باز هم به آرامش نمیرسیم.
در کتاب چگونه در این دنیای مزخرف انسان بمانیم تیم دزموند به ما راهکارهایی ارائه میکند که احساس زنده بودن بکنیم و در لحظه زندگی کنیم. رنجها را در آغوش بکشیم و آنها را به عنوان بخشی از زندگیمان بپذیریم.
اشتباهات یک زن
کتاب اشتباهات یک زن دربارهی همه اشتباهاتی است که زنان در رابطه با مردان انجام میدهند. نویسنده این کتاب برای نوشتن این اثر از همه تجربههای شخصی خودش استفاده کرده. مواردی مانند نقض حریم خصوصی زن توسط مرد و تغییر دادن مردها توسط زنان در این کتاب بررسی شده است. با خواندن این کتاب متوجه میشویم که چرا گاهی رابطه زنان و مردان به خوبی پیش نمیرود و ریشه خیلی از دعواها و مشکلات چیست. ممکن است هنگام خواندن این کتاب یاد خاطرههای دردناک خود در رابطه با مردان بیفتید.
مادر خوب مادر بد
پرورش یک انسان دیگر کار آسانی نیست. بخشی از مهارتها را افراد بهصورت غریزی دارند و در تربیت کودک خود از آن بهره میگیرند، برخی دیگر را اما باید آموخت. درون ما سرشار از احساسات مختلف است. برخی را میشناسیم، به وجودشان آگاهیم و در مقابله و یا در همراهی با آنها میدانیم باید چگونه باشیم و چه رفتاری از خود بروز دهیم. برخی دیگر را اما نه. برایمان احساساتی غریبهاند که در مواجهه با آنها نمیدانیم باید چه کنیم؟ دست و پایمان بسته میشود و در تنگنا میافتیم. راه اما بسته نیست. میتوان آموخت.
میتوان از دانش و علم روانشناسی مدد گرفت و به ابزار مناسب تجهیز شد. کتاب «مادر خوب، مادر بد» در تلاش است تا به احساسات متناقض میان مادر و فرزند بپردازد. به همان احساساتی که مادرها را بر سر دوراهی قرار میدهد و گاه وجودشان را سرشار از عذاب وجدان میکند. چه مادر باشیم و چه بیآنکه مادر باشیم پرورش کودکی بر عهدهمان باشد، خواندن این کتاب کمک شایانی برای آگاه شدن به این احساسات مختلف و مدیریت و کنترل آنهاست. این کتاب روانشناسی پرفروش یکی از بهترین گزینهها برای خواندن هستند.
چگونه یک فرد را مثل یک کتاب بخوانیم
از «زبان بدن» چه میدانیم؟ هیچ حواسمان هست که هنگام صحبت، کار، مراودههای سادهی دوستانه، تعاملات اجتماعی مختلف، تجارت و… بهجز زبانمان با دیگر اعضای بدنمان نیز در حال فرستادن اطلاعات مختلف به فرد مقابلمان هستیم؟ همین موضوع ساده میتواند دستمایه کتابی مفید باشد. «جرالد آی. نیرنبرگ» و «هنری اچ. کاسرو» نویسندگان کتاب «چگونه یک فرد را مثل یک کتاب بخوانیم» در این اثر به همین موضوع پرداختهاند. اهمیت خواندن این کتاب و در کل داشتن اطلاعاتی از این دست آنجا مشخص میشود که نهتنها بر حرکات و سکنات خود بهخوبی آگاه میشویم که در تمامی رودرروییهای روزانه، چه شخصی و چه غیر از آن، میتوانیم با آگاهی از این ویژگیها و داشتن اطلاعاتی که فرد ناخودآگاه به ما داده است؛ طرف مقابل خود را بهتر درک کنیم، از صحتوسقم حرفهایش مطمئن شویم و یا حتی بیآنکه به زبان بیاورد بتوانیم در برخی مواقع پشتیبان خوبی برای او باشیم. داشتن این اطلاعات بهقدری شیرین و لذتبخش است که بیشک در ادامه به سراغ منابع دیگری که در این زمینه نوشتهشدهاند و یا فیلمهایی که با این موضوع ساختهشدهاند، خواهید رفت.
خوشبینی آموختهشده
در مواجهه با اتفاقات مختلف زندگی خود چه میکنیم؟ وقتی به نقطهای میرسیم که انگار ته خط است، وقتی به بنبستی میرسیم که دیگر زورمان به آن نمیرسد، راهکار چیست؟ بالاخره باید راهی پیدا کرد و از آن موضع رها شد. یکراه بهره بردن از سخنرانیها و یا خواندن کتابهایی است که آنها را بهاصطلاح «انگیزشی» مینامند. گزینه بدی نیست اما همیشه جوابگو نیست چراکه گاه توان گرفتاری ما بیشتر از میزان آن انرژی برانگیختهشده است! راه دیگر این است که از پیش خود را برای چنین وضعیتی آماده کرده باشیم. بایستی به دانش و علم مربوط به آن مسلح بوده و در زمان مناسب از آن بهره جوییم. توانایی انسان در تغییر نحوه تفکرش امری ثابتشده است. بهرهگیری از این توان امکان تغییر در نگرش و مواجهه درست و مناسب با اتفاقهای پیش رو را مهیا میسازد.
«مارتین سلیگمن» در کتاب روانشناسی پرفروش «خوشبینی آموختهشده» تلاش کرده تا چنین مهارتی را به ما بیاموزاند. او این اثر را بر پایه تحقیقات بیشماری که در طول سالها داشته نگاشته است و همین امر موثق بودن دادهها و موثر بودن این روش در مواقع خاص را تایید میکند.
واقعیت؛ ده دلیل برای اینکه دربارهی جهان اشتباه فکر میکنیم
در مورد جهان چه تصوری داریم؟ درباره آن چه فکر میکنیم؟ آیا دانش ما پاسخگوی نیازمان به دانستن در مورد جهان پیرامون هست؟ این کتاب با نام اصلی «واقعیت»، از پرفروش های فهرست نیویورکتایمز و آمازون بوده است. «هانس رزلینگ»، «اولا رزلینگ» و «آنا رزلینگ رونلاند» در این کتاب از جهان ما بهگونهای سخن گفتهاند که بهتر از چیزی است که ما تصور میکنیم. آنها ۱۰ دلیل برای اثبات این حرف خویش ارائه کردهاند. علم پیشرفت کرده، بیماریهای بسیاری درمان شدهاند و… درحقیقت و بر مبنای دلایل ارائهشده جهان در روند گذار خود تا به امروز جایی بهمراتب بهتر برای زندگانی نوع بشر شده است؛ بسیار بهتر از چیزی که در مخیله ما میگنجد و یا در تصورمان میآید. شاید این کتاب را نتوان به راحتی در فهرست روانشناسی قرار داد، اما به هر حال ما را با لایههای پنهانی از تصور و باورهایمان روبرو میکند.
منبع: طاقچه