جواد رنجبر درخشی لر*
دو سال پیش، در زمانی بی کرونا و محدودیت، در کاخ نیاوران، در چارچوب برنامهای فرهنگی، به کودکان کار از شاهنامه گفتم. دستاورد باور نکردنی بود. نور امیدی دیدم وارونه تمام سیاه نماییها. باورهای امیدوارانهام برای ایران استوارتر شد. آن روز بچههای پخته و پیر شده از درد روزگار از شنیدن داستان شاهان و پهلوانان شاهنامه به شور آمده بودند. در همه زمان نشست چون کودکان فرهیخته بودند و وقت رفتن سپاسگزاری کردند و صندلیها را یکی یکی سرجا گذاشتند.
در دو سال گذشته کم و بیش، به اندازه توان به کودکان کار، بیشتر از راه آموزگارانشان، شاهنامه یاد دادهام. بخشی از طرحم با نام "با کودکان شاهنامه بخوانیم."
شاهنامه که سند هویت ملی ماست و شاهکاری در حماسه سرایی در سطح جهان و بیهمتا در زبان فارسی است، شاید بهترین کتاب کهن ایرانی برای کودکان باشد. بدون یک واژه توهینآمیز و نامتناسب برای سن کودکان. سرشار از نکتههای اخلاقی و تربیتی. ارتقا دهنده روحیه و شجاعت کودکان. آن ها را با زندگی واقعی و شکست و پیروزی آشنا میکند. همچنین شاهنامه میتواند پایهگذار خردمندی در کودکان باشد. شاید هیچ متنی را نتوان یافت که همانند شاهنامه خرد را ستوده باشد و بر آن تاکید کرده باشد. و از اینها مهمتر شاهنامه درس وطن پرستی به کودکان میآموزد. درسی که همه ما در این روزگار سخت به آن نیاز داریم.
پرسشی برجسته که برای بسیاری پیش میآید این است که شاهنامه را چگونه باید به کودکان آموخت؟ متنی که خواندن آن حتی برای بزرگسالان دانشگاه رفته هم آسان نیست چگونه با دانش کم کودکان فراگرفته میشود؟
آموزش شاهنامه به کودکان روشهای ویژهای دارد. استفاده از نثر، استفاده از آموزگاران کارآزموده کودک، بهره برداری از نقاشی و هنرهای جانبی دیگر برای دریافتن بهتر نوشته و تمرین و تکرارهای روشمند.
تجربه ما در کلاسهای "با کودکان شاهنامه بخوانیم" این است که کودکان، شاید به دلیل این که شاهنامه متنی برآمده از روحیات خاص ایرانی است، به آن واکنش بسیار خوبی نشان میدهند. آن را زود فرا میگیرند و از آموزههای آن به خوبی بهره میبرند. شاهنامه کودکان را با نوعی وقار کودکانه بار میآورد.
بیگمان عدهای خواهند گفت که در این روزگار سختی و معضلات پیچ در پیج چه جای آموزش است، آن هم به کودکانی که خود در دل سختیها استند؟
حرف نسنجیدهای نیست اما از نگاه کلاننگری برنمیخیزد. نگاه کلان و فراگیر به مشکلات و راههای درمان و چاره این است که همزمان با تلاشهای سیاسی و اقتصادی و اداری به فرهنگ و آموزش هم بپردازیم. نمیتوان فرهنگ را معطل اقتصاد و سیاست گذاشت. شاید زمان آسایش از مشکلات هرگز فرا نرسد.
بنابراین به عنوان یک کار فرهنگی ناب و تجربه شده میتوان از راه نهادهای حمایت کننده شاهنامه خوانی برای کودکان کار را گسترده کرد. حتی این روزها با بهره از ابزارهای اینترنتی. این کار یک نفره پیش نمیرود.
* دانش آموخته علم سیاست و شاهنامه پژوه