محمد فراهانی*- دوشنبه شب، حدود ساعت 11 بود که خبرهای اولیه از تیراندازی در پایتخت اتریش و اطراف یک عبادتگاه یهودیان منتشر شد. پس از گذشت دقایقی معلوم شد این یک حادثه معمولی نبوده و فیلم ها و تصاویری که در شبکه های اجتماعی منتشر میشدند، حاکی از یک حادثه مهم داشت.
آنطور که پلیس و وزارت کشور اتریش اعلام کرده اند، در این حادثه حداقل چهار نفر کشته شدهاند و تا زمان نگارش این یادداشت، یکی از مهاجمین که گفته میشود با گروهک تروریستی داعش در ارتباط بوده کشته شده و یک مظنون دیگر هنوز دستگیر نشده است . پلیس از مردم شهر وین خواسته در خانه هایشان بمانند و فرزندانشان را به مدرسه نفرستند.
در این مطلب قصد نداریم به ابعاد حمله تروریستی که در پی حوادث پاریس رخ داد بپردازیم. موضوع مورد بحث، پوشش رسانه ای این بحران توسط مقامات اتریشی است.
دوشنبه شب گذشته در حالیکه در دقایق ابتدایی حادثه، رسانه ها و حساب های کاربری در حال انتشار انواع اخبار و تصاویر مربوط به حادثه بودند، بلافاصله پلیس وین در توییتر فعال شد و به اطلاع رسانی پرداخت.
پلیس وین دائما هشدارهای لازم به شهروندان در رابطه با این حادثه را منتشر میکرد و از مردم میخواست در خانه هایشان بمانند. پلیس تاکید میکرد شهروندان به هیچ عنوان تصاویر و فیلم های مربوط به حادثه را منتشر نکنند. حتی پلیس لینکی در اختیار قرار داد تا شهروندان بتوانند تصاویر و فیلم های خود را در آن بارگذاری کنند و به جای وحشت پراکنی، به نیروهای امنیتی برای کنترل اوضاع کمک کنند.
نکته بسیار جالب، انتشار مطالب به زبان های مختلف و حتی فارسی حساب کاربری پلیس وین در توییتر بود. پلیس وین در توییتر توانست در حوزه اطلاع رسانی، اوضاع را در دست بگیرد و با انتشار پیام های مختلف به منبع اول خبر تبدیل شود.
نکته مورد توجه دیگر، اطلاع رسانی مقامات اتریشی بود. بر خلاف ایران که هرگاه حادثه ای رخ میدهد، هر مقام مسئولی اعم از نمایندگان مجلس گرفته تا فرماندار محلی، احساس وظیفه میکند تا درباره حادثه اظهار نظر کند و امار و ارقام متناقض ارائه میکنند، در حادثه مهمی که شب گذشته در پایتخت اتریش رخ داد، به غیر از پلیس، تنها وزیر کشور بود که در این رابطه اقدام به اطلاع رسانی میکرد و شما از هیچ مقام دیگری خبری دریافت نمیکردید.
در حالیکه گفته میشود، حادثه شب گذشته پایتخت اتریش ابعاد بزرگی داشته و حتی گفته میشود یکی از مهاجمین، کمربند انفجاری خود را هم منفجر کرده است، اما مقامات این کشور با کنترل کامل رسانهای حادثه، توانستند اوضاع را در اختیارخود قرار دهند و به جای تمرکز روی حاشیهها، به اصل موضوع و مقابله مهاجمان پرداختند.
به طوری که، پس از گذشت ساعتی از حادثه و در حالیکه درگیری نیروهای امنیتی اتریشی با مهاجمان همچنان ادامه داشت، موج اخبار مربوط به حادثه به یکباره کاملا فروش کرد و در چند ساعت دیگر هیچ خبری از این حادثه منتشر نشد.
حتی تصاویر و بعضا فیلم هایی که از مهاجمان و تیرخلاصی که منتشر شده بود از توییتر حذف و اکانت های مربوطه محدود شدند.
حال این رفتار رسانه ای را مقایسه کنید با انچه در ایران در بحبوحه حوادث رخ میدهد، برای مثال به خاطر داریم که در حادثه تروریستی رژه ارتش در اهواز، انواع تصاویر غیر قابل انتشار در رسانه های رسمی کشور منتشر میشد و هر مقام مسئولی تلاش داشت آخرین آمار شهدا و وضعیت حادثه را به نام خود ثبت کند. یا در حمله تروریستی به ساختمان مجلس شورای اسلامی، نمایندگان مجلس هر کدام به تنهایی به یک منبع خبری تبدیل شده بودند و روایت خود را از حادثه بیان میکنند.
وضعیت شبکههای اجتماعی و کانال های تلگرامی هم مشخص است، بدون تحقیق درباره منبع، گوی سبقت را در کپی کردن خبرها از یکدیگر ربوده و با تمام توان به گسترش ناامنی روانی در جامعه میپردازند.
ایران از خلا فرماندهی رسانه ای در زمان بحران رنج شدید میبرد و تاکنون هم اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است. متاسفانه نهاد سخنگو در حوادث مشخص نیست و هر سازمانی به نقل خود در حوادث بیانیه ای صادر میکنند؛ اورژانس و هلال احمر جدا، نیروی انتظامی جدا، فرمانداری ها و استانداریها جدا، نمایندگان مجلس هم اصلا منابعی برای خودشان هستند.
امیدواریم هیچگاه حادثه ای رخ ندهد تا به یک فرماندهی رسانه ای منسجم در کشور نیاز داشته باشیم، اما این رویه غلط باید حتما اصلاح و هرج و مرج رسانه ای و دعوای رسانه ها برای گرفتن خبر از منابع مختلف، به یک وحدت رویه مشخص تبدیل شود و مردم را از سرگردانی و در نهایت پناه بردن به شبه رسانههایی که کارشان انحراف افکار ایرانیان است، رها سازند.
* سردبیر خبرگزاری میزان