نه نیاز به هزینه دارد و نه مکان ویژه ای می خواهد، اما فعالیت بدنی متوسط به حدی پشت گوش انداخته شده است که تلفات آن در یک تا دو دهه آینده یقه و جان جامعه ایرانی را می گیرد!
به گزارش ایسنا، آمارها در حوزه «کم تحرکی» ایرانیان از یک هشدار جدی خبر می دهد، هشداری که عدم توجه به آن جز مرگ و میر نتیجه ای به دنبال نخواهد داشت و سهل انگاری در این خصوص باعث شده طی سال های اخیر شاهد وخیم شدن وضعیت سلامت مردم باشیم و ادامه این روند در سال های آینده فاجعه ای جبران ناپذیر را به دنبال خواهد داشت.
میانگین شیوع کم تحرکی در کشور به ۵۶ درصد رسیده است و در این بین کم تحرکی، عامل ۸۲ درصد از مرگ و میرها در ایران است و به طور حتم این وضعیت متناسب با شیوع ویروس کرونا تشدید می شود. این درحالی است که کم تحرکی در بین زنان ۶۴ درصد و سهم کم تحرکی در بین مردان ۴۶ درصد است.
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی سال گذشته میزان فشار خون را مورد پایش قرار داد، آمار بدست آمده در در این زمینه نشان می دهد که ۳۷ درصد از ایرانیان دچار فشار خون بالا هستند که این رقم بسیار خطرناکی است.
در عین حال ۴۶ درصد از مردم دچار کلسترول بالا هستند که این موضوع نیز شیوه تغذیه در کشور را به چالش میکشد و نشان میدهد مردم ایران در کنار فعالیت ورزشی ناکافی، الگوی تغذیهای نامناسبی دارند و این موضوع مزید بر علت است تا شاهد افزایش سرعت اضافه وزن و چاقی در کشور باشیم.
موضوع دیابت نیز با مقوله کم تحرکی و نوع تغذیه در ارتباط بوده و آمار نشان میدهد که ۱۰ درصد مردم دچار دیابت و ۲۵ درصد در مرحله پیش دیابت قرار دارند و اگر دسته دوم سبک زندگی خود را تغییر ندهند آن ها به ۱۰ درصد قبلی اضافه میشوند، در این زمینه کافی است درصد دیابتیهای کشور را کنار جمعیت ۸۳ میلیون نفری مردم ایران قرار دهیم و ببینیم حدود هشت میلیون و ۳۰۰ هزار نفر مبتلا به دیابت در ایران وجود دارد.
۲۰ درصد کودکان ایرانی نیز دچار چاقی هستند، وقتی کودک در سنین پایین به چاقی دچار میشود این اتفاق در طول زمان با او خواهد بود و به احتمال بسیار زیاد دوران جوانی و نوجوانی را با همین سبک زندگی ادامه میدهد و زمانی که به میانسالی میرسد، کارایی و بهرهوری پایینتری نسبت به کودکانی دارد که از وزن کمتری برخوردار هستند؛ این اتفاق در نهایت موجب می شود درصد ابتلا به بیماریهای غیرواگیردار افزایش یابد. همچنین ۲۳ درصد مردم ایران دچار افسردگی هستند و زمانی که فعالیتهای ورزشی کاهش یابد چه در حیطه جسمانی و در حوزه روحی و روانی اثرات منفی خود را به جای خواهد گذاشت.
اخیرا در جلسه شورای عالی سالمندان عنوان شد که سرعت پیر شدن جمعیت ایران از تمامی کشورهای دنیا بیشتر و سالمندی در ایران به سمت زنانه شدن در حال حرکت است و در سال های آینده عمده سالمندان ایرانی را زنان شکل می دهند و باید بدانیم اتفاقی که در حوزه سالمندی در ایران طی ۲۵ سال رخ داده در کشورهای پیشرفته صنعتی حدود ۱۰۰ سال طول میکشد.
همچنین در این جلسه بیان شد که سرعت میانسالی و کهنسالی در کشور سه برابر نرخ رشد جمعیت است و وضعیت کشور ما طی سال های اخیر به گونه ای بوده که سبک زندگی مردم به سمت کم تحرکی پیش رفته است، بنابراین در ۱۰ سال آینده با مقوله سالمندی مواجه هستیم؛ آن هم نه سالمند توانمند، بلکه سالمندی که با انواع بیماریهای ناشی از کم تحرکی مواجه است و کشور را با چالش جدی مواجه خواهد کرد.
در سال ۱۴۰۰ کشور وارد دوران میانسالی میشود و میزان جمعیت جوان کشور از سال ۱۳۹۱ که ۳۰ درصد میزان کل جمعیت بود، در سال آینده به ۲۱ درصد کاهش مییابد و به تدریج سن جمعیت کشور بالا میرود، این اتفاق در کنار سبک زندگی کم تحرک ترکیب خطرناکی را به بار خواهد آورد و ممکن است کشور را با بحرانهای سلامت در دهههای آینده مواجه کند.
براساس آماری که وجود دارد حدود ۶۱ درصد روستاییان و ۶۲ درصد جمعیت شهری دچار وزن بالا و چاقی هستند. نکته قابل توجه این است که بر اساس این آمار تفاوت معناداری بین جمعیت روستایی و شهری کشور وجود ندارد و سبک زندگی به گونهای کم تحرک شده است که تفاوت چندانی در دو محیط مشاهده نمیشود، در حالی که قبلا زندگی روستایی پویاتر بود و فعالیت های جسمانی بیشتری انجام میشد، اما حال شاهد هستیم که پیشرفت تکنولوژی موجب شده است تا پویایی و فعالیت در زندگی روستایی کاهش یابد و میزان چاقی و وزن بالا به ۶۱ درصد در روستا برسد و تنها یک درصد آمار در این زمینه با جامعه شهری تفاوت داشته باشد.
طبق آخرین آمار اعلام شده از سوی فدراسیون ورزش های همگانی تعداد افراد چاق در سال ۵۹ در کشور حدود ۲ میلیون نفر بوده است و در سال ۹۴ به ۱۱ میلیون نفر رسیده که حاکی از رشد ۵ برابری طی مدت مذکور است، همچنین تعداد افراد دارای اضافه وزن نیز در کشور طی سال ۵۹ معادل پنج میلیون نفر بود که در سال ۹۴ به ۱۸ میلیون نفر رسید که این آمار نشان میدهد که رشد تعداد افراد دارای اضافه وزن ۳.۵ برابر شده است.
طبق اطلاعات مرکز ملی آمار ایران در سال ۹۶، معادل ۵۱.۱ درصد از مردم ایران فعالیت ورزشی دارند و در مقابل آن ۴۹.۹ درصد مردم کشور اساسا ورزش نمیکنند، ممکن است سوال پیش آید این نرخ رشد بیماری و نرخ رشد کم تحرکی چگونه با این ۵۱ درصد همخوانی دارد؟ تحلیل صورت گرفته از سوی فدراسیون ورزشهای همگانی نشان میدهد تنها ۲۳ درصد از ۵۱ درصد از مردمی که ورزش میکنند به میزان لازم و کافی ورزش میکنند و اگر در مجموع نگاه کنیم تقریبا از جمعیت کل نیز احتمالا همان ۲۳ درصد هستند که به میزان مناسب از نظر روز و ساعات تعریف شده فعالیت ورزشی دارند که این نوع ورزش ها باعث کاهش عوارض کم تحرکی خواهد شد و سلامت را برای آن ها به دنبال خواهد داشت.
در عین حال باید اعلام کرد حدود ۷۰ درصد مردم ایران یا ورزش نکرده یا به میزان کافی ورزش نمیکنند تا اینگونه بتوان تاثیرات مثبت خود را در سلامت فردی و اجتماعی کشور نشان داد. ورزش مناسب برای هر رده سنی متفاوت است، به طور مثال از سوی سازمان بهداشت جهانی اعلام شده است که میزان مناسب ورزش برای افراد بزرگسال ۱۵۰ دقیقه در هفته با شدت متوسط است اما در کودکان روزی یک ساعت بازی توصیه میشود، بنابراین متناسب با شرایط سنی در صورتی که شرایط سلامت روح و جسم مدنظر قرار گیرد میزان مناسب ورزش تعریف شده است.
باید بدانیم که بیش از ۸۰ درصد مرگ و میرهای کشور ناشی از بیماریهای غیرواگیردار است که عمدتا نتیجه کم تحرکی است و با درصدی اغماض میتوانیم اعلام کنیم که حدود ۸۰ درصد مرگ و میر کشور به دلیل کمبود فعالیتهای فیزیکی در جامعه رخ میدهد که آماری بالاتر از تلفات مرگ و میر ناشی از شیوع ویروس کرونا خواهد بود. این موارد و میزان رشد بیماریها نسبت به میزان رشد جمعیت نشان میدهد که جمعیت ایران به سمت میانسالی و سالمندی حرکت می کند و اگر این نرخ رشد بیماری با سرعت بالای افزایش سن کنار یکدیگر قرار گیرند شاهد ترکیب عجیبی خواهیم بود و در صورت عدم اصلاح آن طی ۱۰ سال آینده با جمعیت میانسال بیماری روبرو می شویم که مشکلات پیچیدهای را برای کشور به ارمغان خواهد داشت.
متاسفانه وضعیت عمومی سلامت مردم ایران مطلوب نیست و در کشور ما میانگین کم تحرکی مردم ایران طی ۱۳ سال گذشته معادل ۳۳ درصد بوده است و همچنین طی سال گذشته بر اساس آمار میزان کم تحرکی در مردم ایران معادل ۵۶ درصد بود و حتی کم تحرکی در برخی استانها به بیش از ۷۰ درصد رسیده است. به طور حتم اگر سیاستها را تغییر ندهیم به شدت باید احساس خطر کرد و در ۲۰ سال آینده با رنج و درد و چالشهای اساسی در حوزه سلامت ایرانیان روبرو می شویم چراکه آمار حوزه سلامت نشان می دهد در دو دهه آینده با سیل کم تحرکی در کشور مواجه خواهیم بود و تمامی ظرفیت های کشور از این طریق با چالش مواجه می شود.