کیفیت پایین:
کیفیت خوب:
عصر ایران؛ محسن ظهوری ـ «تو که از این پس شاه خواهی بود. مردی که دروغگو باشد یا آنکه تبهکار باشد، دوست آنها مباش.»
این را به دستور داریوش اول هخامنشی، ۲۵۰۰ سال پیش بر فراز کوهی نوشتند که امروز به آن لقب بزرگترین سنگنبشته جهان دادهاند. جایی در ارتفاع حدودا ۴۰ متری، بر سینه کوهی در حوالی شهر کرمانشاه که حالا «بیستون» نام دارد و موضوع این قسمت از «ایران به روایت آثار» است.
«ایران به روایت آثار» مجموعه گزارشی ویدئویی است که هر هفته شنبهها و سهشنبهها در عصر ایران منتشر میشود. قسمت بیستوهشتم این مجموعه را میتوانید روز سهشنبه هشتم مهرماه ببینید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در قسمت قبل منتشر شد:
ایران به روایت آثار؛ قسمت بیست و ششم: بیمارستان سینا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«بیستون» یکی از قدیمیترین زیستگاههای بشر در ایران بوده. جایی که در غار آن، آثاری از ابزارهای دست ساخت انسانهای شکارچی در ۴۰ تا ۷۰ هزار سال پیش یافتهاند. مکانی که در طول تاریخ برای ساکنان منطقه اهمیت داشته و در روزگاران قدیم، «بَغِستان» یعنی جایگاه خدایان نام داشته. کوهی در کنار دشتی حاصلخیز با شاهراهی باستانی که از کنارش میگذرد و سنگنبشتهای بزرگ بر سینهاش. کتیبهای به ارتفاع حدود ۸ متر با ۲۲ متر طول که نقشی در وسط آن حک شده؛ نقشی از پیروزی.
داریوش با یکمتر و ۸۰ سانتیمتر قد، با سبیل و ریشی بلند و آراسته، با تاجی بر سر و ردایی بر تن، پایش را بر سینه مردی گذاشته. شاه در دست چپ کمانی دارد و دست راستش را به حالت دعا به سوی اهورامزدا دراز کرده؛ هماو که بر فراز این تابلو در حال پرواز است و دست راستش به حالت دعاست و با دست چپ حلقهای را بهسوی داریوش گرفته که تا سلطنت و قدرت را به او بدهد.
پشت داریوش یک کماندار و نیزهدار به نشان سپاهیان او ایستادهاند و در روبهروی او ۹ اسیر دستبسته میبینیم. هر کدام آنها شاهی هستند از سرزمینی که بر داریوش شوریده و شکست خوردهاند. ماجرای این نقش عظیم به سه خط پارسی باستان، عیلامی و بابلی، بر این تابلوی بزرگ حک شده. اینکه چطور داریوش به سلطنت رسیده و در اولین سال سلطنت خود درگیر شورشهای زیادی شده:
«این است آنچه من به خواست اهورامزدا در همان یک سال پس از آن که شاه شدم کردم. ۱۹ جنگ کردم. به خواست اهورامزدا من آنها را زدم و ۹ شاه گرفتم.»
داریوش، «گئومات» را هم یکی از شاهان به حساب آورده، همان کسی که به گفته او غاصب سلطنت بود و از میان برداشته شد. هماو که در این نقش جنازهاش را زیر پای داریوش میبینیم. به این ترتیب در این تابلو، ۱۰ شاه اسیر میبینیم نه ۹ شاهی که داریوش نامشان را آورده.
اما این سنگنبشته در یک زمان حک نشده. به دستور داریوش حدود دو سال بعد هم بر آن نقش و نوشتهای افزودهاند؛ این شاه سکایی را اضافه کردهاند که بعد از نقر کتیبه شورش کرده، بعلاوه نوشتهای درباره چگونگی شورش و شکست او. اما چرا برای داریوش مهم بوده که چنین کتیبهای را در این مکان حک کند؟
داریوش هخامنشی فرزند کوروش و جانشین او نبود. به گفته خودش در این کتیبه، نسبش از پدربزرگِ پدربزرگش به کسی میرسد که کوروش از نسل اوست. پس به محض رسیدن به سلطنت، با شورشهای زیادی در شاهنشاهی وسیع هخامنشیان روبهرو میشود؛ از سمت کسانی که او را مشروع نمیدانند و خواهان استقلالاند. او سالهای نخست سلطنت را برای ایجاد مشروعیت و سرکوب شورشها صرف میکند و برایش مهم است که این دستاوردها به گوش همه مردم سرزمین تحت فرمانش برسد. پس بیستون را که در میان شاهراه بابل به اکباتان قرار داشت و از اصلیترین مسیرهای بازرگانان بود، برای نمایش توانمندی و مشروع بودن سلطنتش انتخاب میکند.
از طرفی بیستون از قدیم نزد مردم مقدس بود و در کنار آن آداب قربانی کردن بهجا میآوردهاند. داریوش میدانسته که دیدن خطوط این کتیبه در این فاصله دور از دسترس، برای مردم در گذر غیرممکن است، پس نقوش را بزرگ و قابل دید حک کرده که پیامش توسط تصویر منتقل شود و متن را هم کسی بخواند که سواد دارد و احتمالا میتواند در نوشتن تاریخ کمک کند.
به این ترتیب، او روزنامه بزرگی از حوادث دوره نخستین سلطنتش درست کرد و آن را در دید عموم گذاشت. سنگنبشتهای که نه فقط برای میراثی برای ایرانیان که میراث جهان قلمداد میشود.
ممنون عصر ایران