از اواخر سال گذشته و با شیوع بیماری کرونا کسب و کارها با مشکلات زیادی مواجه شدند و چک های زیادی پشت سرهم برگشت خورد. تا جایی که دولت و بانک مرکزی برای حمایت از مشاغل و اصناف ناچار شد مهلت برگشت چک را سه ماه عقب بیندازد. بر این اساس صاحبان چک هایی که سررسیدشان ابتدای اسفند ۹۸ تا پایان اردیبهشت ۹۹ بود در صورت برگشت، مشمول محرومیت قانون صدور چک نشدند. آمار می گوید اسفند ۹۸ حدود یک میلیون و ۳۶ هزار فقره چک به ارزش تقریبی ۱۷۷ هزار میلیارد ریال در کشور برگشت خورده بود.
به گزارش ایران؛ با پایان اردیبهشت البته خیلی ها که سه ماه برای نقد کردن چک منتظر مانده بودند با حساب های خالی مواجه شدند. برخی از آنها راه قانون را در پیش گرفتند و سراغ دادگاه رفتند و برخی هم سراغ کسانی که کارشان «وصول مطالبات» بود. این عنوانی است که با آن برای خود تبلیغ می کنند اما در بازار نام دیگری دارند؛ شرخر. مطالبه گری یا آن طور که بازاری ها می گویند؛ شرخری، شغلی است که با کرونا حسابی رونق گرفت؛ آنها این روزها هم مشتریانی از اصناف برای نقد کردن چک های شان دارند هم از مشتریانی از طرف زنانی که برای گرفتن مهریه خود به مشکل برخورده اند.
«پیگیری مطالبات شما در کمترین زمان ممکن، صددرصد تضمینی، حق الزحمه پس از پایان کار.» حالا با یک جست و جوی ساده در سایت های مختلف می توان نمونه های زیادی از این آگهی ها را دید. به یکی زنگ می زنم؛ این مطالبه گر شرایط جالبی برای وصول چک برگشتی مطرح می کند: «۳۰ درصد مبلغ چک را آخر کار بعد از نقد شدن می گیرم. هزینه رفت و آمد و خورد و خوراک هم پای شماست. اگر هم پول نداد هرچی جنس توی مغازه داشته باشه بار می زنیم. طرف بدهکار است و باید پولش را بدهد. اگر هم گردن کلفتی کند درس خوبی می دهیم.»
با صدای بم خشداری از مبلغ چک و اینکه طرف مقابل پول دارد یا نه می پرسد و اینکه چقدر گردن کلفت است و آخر سر هم قیمت می دهد. می گوید این روزها خیلی ها برای مطالبه چک برگشتی تماس می گیرند اما او هر چک و سفته ای را هم قبول نمی کند: «اگر ۱۰ روز از تاریخ چک بگذرد و نتوانی نقدش کنی دیگر سرد شده و بوی خوردنش می آید. ما هم کار خودمان را بلدیم. تیم داریم و اگر به قیمت کتک خوردن هم باشد نقدش می کنیم. البته فقط بالای ۷۰ تومن، کار خرده پا قبول نمی کنیم. اول باید ببینیم کسی که چک بی محل کشیده پول دارد یا نه؟ اگر نداشته باشد که سراغش نمی رویم ولی اگر داشته باشد و گردن کلفتی بکند، از راهش وارد می شویم.»
این به اصطلاح مطالبه گر می گوید، شکر خدا این روزها حسابی کار و بارش خوب است و با تبلیغات بیشتر هم شده است. برعکس سعید که می گوید اصلا اهل تبلیغ و آگهی دادن نیست. او را با واسطه پیدا می کنم و می داند که قرار است حرف هایش چاپ شود: «مطالبه چک برگشتی اصول و روش خودش را دارد. البته با این اوضاع کرونا زندگی خیلی ها بواسطه چک بی محل بهم ریخته. کار ما هم از خرداد ماه برای وصول چک هایی که مربوط به اسفند پارسال و اردیبهشت بود شروع شد. بعضی ها زنگ می زدند و مهلت می خواستند اما بعد از پایان مهلت هم نمی توانستند حساب شان را پر کنند.
اغلب کسانی که با من تماس می گیرند یا صاحب شرکت و کارخانه هستند یا نمایشگاه ماشین. همین چند وقت پیش صاحب یک کارخانه یک چک ۱۸۰ میلیون تومانی تحویلم داد که ۲۰ روزه نقدش کردم چک برای اسفند پارسال بود. یک چک ۷۵ میلیونی هم بود که برای یکی از فروشنده های برنج نقد کردم.»
سعید می گوید، آدم شناخته شده ای است و نیازی به آگهی دادن ندارد. او همچنین درباره اصول کارش می گوید: «اولین چیزی که در وصول چک مدنظر قرار می دهم استعلام صاحب چک و اطرافیان اوست؛ اینکه طرف پول دارد یا نه؟ اطرافیانش پول و ماشین دارند یا نه؟ اگر به این نتیجه برسم که صاحب چک واقعا پولی ندارد سراغش نمی روم. اگر گردن کلفت باشد درصد من هم از مبلغ چک بیشتر می شود. عرف بازار ۳۰ درصد است اما اگر شرایط نقد کردن چک سخت باشد بیشتر می شود. هزینه رفت و آمد و پول بنزین را هم می گیرم. در مرحله اول سعی می کنم با زبان خوش صاحب چک را راضی کنم اگر راضی نشد کاری می کنم که غلاف چاقو یا خود چاقو را که به کمر بسته ام ببیند. در ادامه هم با تهدید و بست نشستن مقابل خانه یا محل کار وادارش می کنم که پول چک را بدهد. البته اگر بخواهد به قول معروف، سیبیل من را چرب تر کند، بی خیال می شوم. یعنی اگر قرار باشد برای نقد کردن چک ۳۰ درصد بگیریم و صاحب چک برای رهایی از دست من پنج درصد بیشتر بدهد قبول می کنم و کنار می کشم.»
او درباره سخت ترین چکی که نقد کرده می گوید چکی در کرج بوده است: «صاحب چک ماشین گرانقیمتی از یک نمایشگاه اتومبیل در تهران خریده بود ولی حسابش خالی بود و ماشین را هم پس نمی داد. وقتی با چند نفر از دوستانم به محل کارش رفتیم درگیر شدیم و من و دو نفر چاقو خوردیم. یک ماه بیمارستان بستری بودم ولی بالاخره چک را نقد کردیم.»
در روزهای پیک دوم کرونا که آمار قربانی های این بیماری روند صعودی داشت، فیلم کوتاهی از صف مطالبه مهریه در یکی از مجتمع های دادگاه خانواده در فضای مجازی منتشر شد که بازتاب زیادی پیدا کرد؛ از یکسو قیمت سکه و طلا بالا رفته بود، از یکسو اوضاع بد اقتصادی و از سوی دیگر حق قانونی مطالبه مهریه، وضعیت را حسابی بغرج کرد و در این میان بودند زنانی که دنبال مطالبه گر رفتند.
پرستو قاسمی منصف وکیل دادگستری که تجربه زیادی در پرونده های دادگاه خانواده دارد می گوید این که قیمت طلا و سکه بالا رفته و مهریه سنگین تر شده و... یک موضوع است اما مهم این است که خیلی از زنان با وجود دوندگی طولانی بازهم نمی توانند حق قانونی شان را بگیرند: «در گذشته زنان می توانستند مهریه را طی دادخواستی که به دادگاه می دادند مطالبه کنند و تامین خواسته بگیرند و معمولا هم زودتر به نتیجه می رسیدند اما این روند در دادگاه متوقف شده و درحال حاضر مطالبه مهریه فقط از طریق اجرائیات ثبت امکان پذیر است. در این اداره پس از دادخواست زوجه وضعیت مالی زوج بررسی می شود که اگر خانه یا حساب بانکی و ماشین دارد آن را به عنوان مال زوج توقیف کنند. اما پروسه طولانی و حجم زیاد دادخواست باعث می شود که زوج همه اموال خودش را به نام اطرافیان یا دوستان بکند و به این ترتیب زن نمی تواند مهریه اش را مطالبه کند. با قانون وحدت رویه ای هم که گذاشتند اگر زن بخواهد به خاطر معامله صوری همسرش به قصد فرار از پرداخت مهریه شکایت کند، باید منتظر بماند تا دادگاه حکم صادر کند. بعد از آن زن می تواند در ادامه دادخواست مهریه اش را بدهد. همین روند طولانی باعث می شود بسیاری از زنان با وجود سال ها دوندگی نتوانند حق قانونی شان را بگیرند.»
این وکیل دادگاه خانواده به ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی هم اشاره می کند و می گوید: «بر اساس این ماده به محض وقوع عقد ازدواج زن مالک تمام مهریه است اما وقتی به پروسه مطالبه مهریه می رسد با چالش هایی روبه رو می شود که نمی تواند مهریه اش را دریافت کند. خیلی از آنها برای مطالبه نیم سکه که با آن بتوانند در این شرایط اقتصادی زندگی شان را اداره کنند ساعت ها مقابل اداره اجرائیات می ایستند تا بتوانند دادخواست بدهند.»
مطالبه گرها یا آن طور که می گویند شرخرها معمولا از طرف خانواده زنان مطلقه استخدام می شوند تا با همان شرایطی که سعید توضیح داد، یعنی نشان دادن غلاف چاقو، نشستن دم در خانه و محل کار و درنهایت بزن بزن، مهر زن را به دست آورند البته آنها چنان که ادعا می کنند، این همه بی معرفت هم نیستند چون آن طور که خودشان می گویند اول از دارایی طرف استعلام می گیرند و درصورت ناتوانی دلسوزانه بی خیالش می شوند.