۰۶ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۳۲۸۰۹
تاریخ انتشار: ۲۰:۴۵ - ۲۲-۰۳-۱۳۹۹
کد ۷۳۲۸۰۹
انتشار: ۲۰:۴۵ - ۲۲-۰۳-۱۳۹۹

احیای دریاچه ارومیه؛ تحقق وعده الهی یا وعده دولت روحانی؟

آیا 36 کیلومتر تونل ، مقابله با حفر چاه های غیر مجاز، همراهی برخی از جوامع محلی و پیرامونی دریاچه و اطلاع‌رسانی و لایروبی بیش از 200 کیلومتر رودخانه‌های منتهی به دریاچه موثر نبوده‌اند؟

عصرایران؛ احسان محمدی- در کشوری که هواداری از یک تیم فوتبال، حذف یک گوینده خبر، واردات گوشت یخ‌زده، تشویق/تهدید به ازدواج، نحوه همسرداری و زاد و ولد به «سیاست» ربط داده می‌شود، قضاوت کردن در مورد هر موفقیت و شکستی حتی در حوزه محیط‌زیست که قاعدتاً باید به دور از زنده‌باد و مُرده‌بادها باشد، هم اسیر حب و بغض‌های سیاسی است. درگیر مناقشه‌ی‌ پایان ناپذیر چپ و راست. اصلاح طلب و اصولگرا. روحانی و احمدی‌نژاد و ایران و خارج! نگاه‌های مطلق سیاه و سفید محض.

دریاچه ارومیه در ده سال گذشته به یک غول سفید و هراسناک تبدیل شد که چند کشتی در آن به نمک نشستند. متخصصان از «سونامی نمک» گفتند که می‌تواند زندگی میلیون‌ها ایرانی را مختل کند. موضوع از یک نوستالژی به یک تهدید ملی تبدیل شد. آنها که قبل از علنی شدن خشکی دریاچه به ارومیه سفر کرده بودند در آلبوم‌های قدیمی عکسی سوار بر قایق از این دریاچه داشتند. دریاچه‌ای که به سرعت رو به زوال می‌رفت و این روند را نمی‌شد زیر هیچ فرشی پنهان کرد.

حسن روحانی سال 1392 در فیلم کوتاه تبلیغاتی‌اش چند دقيقه را به لزوم احیای این درياچه اختصاص داد. این شاید نخستین‌بار بود که در فیلم تبلیغاتی نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری یکی از کاندیداها به یک معضل محیط‌زیستی اشاره می‌کرد.

28 مرداد 1392 در اولین نشست هیات دولت به ریاست روحانی، مصوب شد کارگروه نجات دریاچه ارومیه با مسئولیت وزیر نیرو و عضویت وزرای جهاد کشاورزی، رییس سازمان حفاظت محیط زیست و نماینده معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی ایجاد شود.

او دولت خود را «دولت محیط‌زیستی» لقب داد. عنوانی که بعدها بارها از سوی فعالان محیط‌زیست و حامیانش در روند کارزار انتخابات مورد نقد قرار گرفت. احیای دریاچه‌ای که به شدت رو به مرگ می‌رفت امری محال به نظر می‌رسید.

حتی پرویز کردوانی پیشنهاد داد دریاچه خشک و یک پارک حیوانی-گیاهی در آن احداث شود. او گفت:«یک لایه ۱۰ سانتیمتری ماسه و شن، ۹۰ درصد ماسه و ۱۰ درصد شن تا باد نبرد. تخم گیاهان را هم قاطی کنید با این ماسه و شن. منطقه ۳۰۰ میلیمتر بارندگی دارد، در مدت ۵ سال تبدیل می‌شود به پارک گیاهی عالی. بعد از آن آهو و بز و کل رها کنند. پس می‌شود بزرگترین پارک حیوانی و گیاهی».

روحانی چهار سال بعد در ورزشگاه شهید آهن‌دوست ارومیه با استقبال 8 هزار نفری مردم این شهر با شعار «دریاچه ارومیه احیا باید گردد» روبه‌رو شد و گفت: «دولت آینده، دولت شعور است نه شعار. دریاچه ارومیه را احیا خواهیم کرد و نخواهیم گذاشت خشک شود. شما گفته بودید که دریاچه را با اشک چشمتان پر می‌کنید. من به فدای چشمان همه آذربایجان هستم. بدانید که من به شما قول می‌دهم اگر بار مسئولیت اجرایی بر دوش من قرار گرفت در اولین روز دولت، دریاچه ارومیه در دستور کار خواهد بود».

بار مسئولیت بر دوش او گذاشته شد. ستاد احیای دریاچه ارومیه که تلاش می‌کرد خود را از هیجانات سیاسی دور نگهدارد و اصرار داشت که عملکردش «علمی و فنی است نه سیاسی و شعاری» برنامه‌هایش را پی گرفت و البته کماکان احیای دریاچه با یک تردید عمومی همراه بود. منتقدان روحانی این شعار او را یک «وعده افسانه‌ای» عنوان کردند.

بارندگی‌های سیل‌آسای بهار 98 گرچه خسارت‌بار بود و به صورت مشخص در لرستان، گلستان و خوزستان ضربه مهلک دیگری را بر بدنه دولت روحانی وارد کرد اما آب را به رگ‌های خشکیده دریاچه‌ها و تالاب‌ها برگرداند. حالا در خرداد 1399 و در حالیکه اندک اندک برخی از یاران روحانی آماده پیاده شدن از قطار از او هستند و به نظر می‌رسد روزهای دشوارتری هم از راه برسند، رییس‌جمهور در جلسه هیات وزیران با اعتماد به نفس از موفقیت‌آمیز بودن روند احیای دریاچه ارومیه سخن گفت و افزود:«90 درصد گرد و غبار دریاچه ارومیه در دولت‌های یازدهم و دوازدهم مهار شد و این عظیم‌ترین کار محیط‌زیستی در تاریخ کشور است».

دریاچه ارومیه

پیش از این هم سفیر بریتانیا در ایران نوشته بود:«ایران نیز یک خبر خوب برای جهان دارد: احیای دریاچه ارومیه دلیلی برای جشن گرفتن است و همه ما امیدواریم که روند احیای این دریاچه ادامه داشته باشد».

مشابه همین سخنان را توئیتر رسمی سفارت سوئیس ذکر کرد:«خرسندم که بهبود شرایط موثر دریاچه ارومیه را شاهد هستیم: اندازه آن از پانصد کیلومتر مربع به بیش از سه هزار کیلومتر مربع افزایش داشته. بارش‌های مطلوب، ورودی بیشتر سدها، مدیریت کارآمد منابع آب: عوامل مثبت پرشمار+پتانسیل‌های افزون‌تر».

عکس‌ها و ویدئوها هم نشان می‌دهد که دریاچه از زوال فاصله گرفته و مردم شادمانه در کنار آن به تفریح مشغول هستند و این سخن فقط یک تقلا برای نشان دادن تحقق وعده های انتخاباتی نیست. اما این موضوع هم منتقدان خودش را هم دارد. یک فعال اصولگرا در واکنش به سخنان روحانی در توئیتر نوشته است:«احیای دریاچه ارومیه یکی از وعده‌های الهی بود که پس از چند سال خشکسالی، و بر اثر بارش‌های دو سال اخیر رخ داد و نه وعده رئیس‌جمهور! مجلس انقلابی باید به چگونگی هزینه‌کرد این 100 هزار میلیارد ریال پول بیت‌المال توسط دولت و نتایج این هزینه‌کرد ورود کند».

در جامعه سیاست‌زده‌ای که هیجان جای خرد را گرفته است و روزنامه‌نگاری سیاه هم به آن دامن می‌زند، داوری در مورد یک اقدام محیط‌زیستی مثل احیای دریاچه ارومیه هم از حاشیه‌های سیاسی به دور نمی‌ماند. دفاع از این اقدام چنان پرهزینه است که فرد متهم می‌شود قصد پنهان کردن ضعف‌های دولت در زمینه‌های اقتصادی و اجتماعی را دارد و برای این کار هم سبیل‌اش را چرب کرده‌اند، اما حمله به دولت و هر دستاوردی در کشور این روزها «لایک» دارد و چه کسی است که مقابله وسوسه قهرمان‌شدن مجازی مقاومت کند؟

حتی روحانی هم نمی‌تواند منکر نقش موثر بارندگی‌های دو سال اخیر در نفس کشیدن مجدد دریاچه ارومیه باشد اما آیا اقداماتی نظیر احداث 36 کیلومتر تونل برای انتقال آب به دریاچه، مقابله جدی با حفر چاه های غیر مجاز، همراهی برخی از جوامع محلی و پیرامونی دریاچه و اطلاع‌رسانی و فعالیت های تبلیغی و هشداردهنده فعالان محیط ‌یست، لایروبی بیش از 200 کیلومتر رودخانه‌های منتهی به دریاچه، اتصال  25کیلومتر از رودخانه‌های سیمینه و زرینه و مهاباد به پیکره اصلی دریاچه ارومیه، مهار سیلاب‌ها و هدایت آنها به سمت دریاچه، تغییر سبک کشاورزی به سمت آبیاری‌های نوین، تغییر نوع کشاورزی از چغندر و ذرت به کلزا، گیاهان دارویی، زعفران، گل‌محمدی و ... که مصرف آب کمتری دارند و ... موثر نبوده‌اند؟ اگر دولتی که زیر فشار خردکننده منتقدان داخلی و بین‌المللی است و در زمینه اقتصادی کارد به استخوانش رسیده، این پروژه را رها می‌کرد امروز می‌شد روی دریاچه ارومیه قایقی راند؟

منتقدان حق دارند که پاسخ‌های روشن بخواهند و البته زمان برای اثبات این نکته که هزینه‌ها هیچ فایده‌ای نداشته و با اولین خشکسالی دریاچه به سال‌های نمکین قبل برمی‌گردد یا نه، اما حتی اگر با روحانی، عیسی کلانتری، وزیر نیرو، اعضای ستاد احیای دریاچه ارومیه و ... مخالف هستیم، بد نیست سری به دریاچه ارومیه بزنیم و آن را با عکس‌هایی که قبلاً دیده‌ایم مقایسه کنیم. اگر حالش بهتر است شجاعت به خرج بدهیم و همانطور که در روزهای خشک شدنش در فضای مجازی سوگ‌نامه می‌نوشتیم که فریاد‌رسی نیست، همه چیز رو به نابودی است و هیچ امیدی به دریاچه ارومیه وجود ندارد و به حال خودش رها شده است، حالا حتی بی‌اشاره به روحانی و دولتش هشتگ بزنیم:#حال_خوب_دریاچه_ارومیه! 

دریاچه ارومیه صدها سال است که بی‌توجه به دولت‌هایی که می‌آیند و می‌روند، نفس می‌کشد، حیاتش حیات ایران است، لواسان نیست که بشود به نام کسی سند زد، سرمایه یک ملت است نه هیچ دولتی. حتی اگر با هم اختلاف‌نظر داریم، پایمان را از روی گلوی مسائل محیط‌زیستی برداریم و آنها را به گوشت قربانی پوززنی‌ها و مچ‌خواباندن‌های سیاسی نکنیم.

ارسال به دوستان