پس از عبور از تعطیلات عید نوروز و پس از آن، تعطیلات ناشی از شیوع کروناویروس، از 17 خردادماه تقریبا شرایط در کل کشور، به حالت عادی برگشته و اگرچه همچنان به طور متوسط روزانه 2000 نفر در کشور به کروناویروس مبتلا میشوند و در استان خوزستان نیز شاهد پیک دوم کروناویروس هستیم و روزانه به طور متوسط 700 ابتلای جدید گزارش میشود، ولی به نظر میرسد در بسیاری مناطق کشور زندگی به حالت عادی برگشته، در حالی که وزارت بهداشت همچنان بر رعایت پروتکلهای بهداشتی و حفظ فاصله اجتماعی تاکید میکند.
جامعهشناسان عوامل مختلفی را در بیتوجهی برخی افراد نسبت به رعایت پروتکلهای بهداشتی و حتی استفاده از ماسک موثر میدانند؛ از عوامل اقتصادی گرفته تا نقش اعتماد اجتماعی در همراهی با تصمیمات دولت، به عنوان عوامل موثر در بازگشت به شرایط عادی بیان شدهاند، ولی با توجه به اینکه مطالعه دقیقی در این مورد انجام نشده است، نمیتوان با قطعیت به عامل خاصی رسید.
بر اساس آخرین نظرسنجی مرکز افکارسنجی جهاد دانشگاهی (ایسپا)، اوج نگرانی شهروندان تهرانی از ابتلا به کرونا، مربوط به اوایل اردیبهشت، زمانی که دولت پس از چند هفته تعطیلی تصمیم به بازگشایی مجدد کسب و کارها گرفت، است و بعد از آن، از میزان نگرانی شهروندان کاسته شده است. به نظر میرسد در دیگر استانهای کشور نیز شاهد این کاهش نگرانی هستیم!
بر اساس اعلام متخصصان بیماریهای عفونی، خطر سرایت کرونا در ناوگان حمل و نقل عمومی، بسیار زیاد است و ضرورت دارد مراقبتهای ویژهای در این بخش را شاهد باشیم. در اسفند، فروردین و اردیبهشتماه، شاهد کاهش ترددهای بینشهری و سفرها بودیم، این در حالی است که در خردادماه و با کاهش محدودیتها، بر حجم سفرها نیز افزوده شد. شرکتهای هواپیمایی نیز پروازهای خود را افزایش دادند و قیمت بلیتها نیز که با کاهش ترددهای بین شهری، کاهش یافته بود، دوباره افزایش یافت.
خبرنگار ایسنا در سفری هوایی از اهواز به تهران، از مشاهدات خود نوشته که در ادامه میخوانیم:
ساعت 5 صبح به فرودگاه اهواز رفتم. انتظار داشتم که در بدو ورود به سالن، تبسنجی انجام شود و از ورود افراد مبتلا به کروناویروس جلوگیری شود، ولی همه چیز عادی بود و خبری از تبسنجی نبود و مسافران در عبور از گیت ورودی، بازرسی بدنی میشدند که بعید میدانم با پروتکلهای بهداشتی همخوانی داشته باشد. این کار را میتوان با وسایل الکترونیکی انجام داد تا سطح تماس کاهش یابد، ولی همچنان به شکل سنتی، مامور بازرسی از دستهای خود برای بازرسی استفاده میکردند!
کانترهای پذیرش مسافر در فرودگاه اهواز، بدون محافظ پلاستیکی، در حال پذیرش مسافران بودند و یکی از ماموران پذیرش نیز ماسک نداشت! پس از دریافت کارت پرواز، برای رفتن به سالن انتظار فرودگاه، در صف بازرسی قرار گرفتم؛ صفی که حداقل فاصله فیزیکی نیز در آن رعایت نشده بود و مسافران شانه به شانه هم، در صف ایستاده بودند.
در گیت بازرسی دوم نیز افراد وسایل خود را درون سبدهایی قرار میدادند که این سبدها نیز دست به دست میشد و خود میتواند عاملی برای انتقال کروناویروس باشد.
برای سوار شدن به هواپیما نیز اتوبوس آمد و مسافران سوار شدند. انتظار داشتم اتوبوس با حداقل نفرات حرکت کند، ولی تعداد افرادی که سوار شد، تفاوتی با روزهای عادی نداشت! بسیاری از مسافران، ماسک و برخی نیز دستکش و شیلد داشتند؛ ولی به نظر میرسید اعتقادی به فاصله فیزیکی ندارند. چند کودک نیز در پرواز بود که پدر و مادرشان ماسک داشتند، ولی کودکان آزادانه و بدون حفاظت فردی، تردد میکردند.
برای سوار شدن به هواپیما نیز مسافران در راهروی ورودی هواپیا تجمع کردند. با خود فکر کردم تا بخواهیم جای خود را پیدا کنیم، احتمالا کرونا ما را پیدا خواهد کرد. به هر مسافر در ورود به هواپیما، بسته کوچکی حاوی یک عدد ماسک و یک جفت دستکش پلاستیکی داده میشد و با توجه به اینکه بیشتر مسافران ماسک داشتند، بسته را میگرفتند و در جیب یا کیفشان میگذاشتند.
ردیفها، سه نفره بود و خبری از یک صندلی فاصله نبود. به اندازه ظرفیت کامل هواپیما، کارت پرواز صادر شده بود و مثل همیشه مسافران کنار هم نشستند! مسافری اعتراض کرد و پاسخی نشنید. مسافر دیگر میگفت موقع دریافت کارت پرواز، اعتراض کرده و به او گفتهاند همین یک پرواز اینگونه است!
درها بسته شد و سر مهماندار اعلام کرد که بابت استفاده از ماسک، از مسافران ممنون است و تاکید کرد که فضای داخلی هواپیما "به تناوب" ضدعفونی شده و جای نگرانی نیست. همچنین شرمنده بود که به دلیل تاکید وزارت بهداشت و ستاد ملی کرونا، از ارائه سرویس به مسافران معذور است!
مسافری با لبخند گفت: "ستاد ملی کرونا درباره یک صندلی فاصلهگذاری چیزی نگفته است؟"
نکته جالب اینکه پس از برخواستن هواپیما، تعدادی از مسافران ماسک خود را برداشتند و یا روی چانه کشیدند. ظاهرا زود به شرایط عادت میکنیم!
به تهران رسیدیم و طبق معمول پیش از توقف کامل هواپیما، مسافران برای نجات خود از این محیط آلوده! در راهرو هواپیما به صف شدند و چهره در چهره هم، منتظر باز شدن درها ماندند! 10 دقیقهای طول کشید تا هواپیما توقف کرد و درها باز شد و مسافران باز هم سوار اتوبوس شدند. میزان ازدحام در اتوبوس درونفرودگاهی در فرودگاه مهرآباد کمتر بود و پس از سوار شدن حدود 20 نفر، اتوبوس حرکت کرد.
از فرودگاه خارج شدم و برای رفتن به محل کار، تاکسی گرفتم. باجه تاکسی فرودگاه، 5 هزار تومان کارت کشید و گفت مابقی مبلغ را به راننده بدهید. پرسیدم نقد بدهم؟ گفت بله!
سوار تاکسی شدم و راننده نیز تقاضای وجه نقد کرد و وقتی از او خواستم شماره کارت بدهد تا به حساب او واریز کنم، کنار عابربانکی توقف کرد و خواست که پول نقد بگیرم و به او بدهم. گفتم مگر نه اینکه برای رعایت بهداشت بهتر است از پول نقد استفاده نشود؟ و او گفت که خیر ما نقد میگیریم!
شب شد و زمان برگشت، امیدوارم بودم در ورودی فرودگاه مهرآباد تبسنجی انجام شود که البته خبری از آن نبود. تنها تفاوت این بود که کانترهای پذیرش مسافر در فرودگاه مهرآباد، با محافظ پلاستیکی پوشانده شده بود و مدام از بلندگوی سالن اعلام میشد که بابت رعایت فاصله یک متری و استفاده از ماسک از مسافران سپاسگزارند!
روند سوار شدن به هواپیما و ردیفهای سه نفری و باقی جزییات سفر در بازگشت نیز تفاوتی با سفر رفت نداشت، فقط اینکه در بازگشت دیگر خبری از ماسک و دستکش اهدایی شرکت هواپیمایی هم نبود و از همان بسته بهداشتی پرواز رفت، در پرواز برگشت استفاده کردیم!
سوار تاکسی شدم و به سمت منزل رفتم. رادیو روشن بود. مجری تاکید میکرد که واحدهای صنفی متخلف در اجرای پروتکلهای بهداشتی، تعطیل شدهاند. راننده گفت: "حقشان است!"