عصرایران؛ مجله تصويري سلاح- مطالعه لیست بدترین هواپیماهای تاریخ در نوع خود یک تجربه خاص به شمار می رود! محصولاتی که به رغم تلاش های انجام شده برای ارائه یک پرنده موفق و موثر، هرگز مورد توجه قرار نگرفتند.
فيشر P-75 ايگل پس از برنامه ريزي هاي مختلف و البته دقيق، قرار بود به يك موفقيت تمام عيار تبديل شود. عدد 75 در نام اين جنگنده از توپ فرانسوي 75 ميلي متري جنگ جهاني اول گرفته شد.
با وجود آينده درخشاني كه براي اين هواپيما انتظار مي رفت،سيستم موتوري مورد استفاده ايگل به هيچ وجه از كارايي مطلوبي برخوردار نبود و در مجموعه طراحي نا اميد كننده اي به شمار مي رفت. از آن جايي كه موتور فيشر P-75 ايگل فاقد قدرت كافي بر حسب اسب بخار بود، عملكرد كلي جنگنده نيز به شدت تحت تاثير قرار گرفته بود. اولین پرواز این هواپیما به سال 1943 مربوط می شود و در مجموع فقط 14 فروند از آن تولید شد.
مکدانل داگلاس DC-10 يك هواپيماي پهن پيكر سه موتوره است كه در اصل براي انجام پروازهاي دور برد طراحي شده بود. اين پرنده با حدود 55 تصادف كه تلفات زيادي نيز به همراه داشت، از جمله ضعيف ترين جت هاي توليدي تا به امروز محسوب مي شود. علاوه بر اين يكي از بزرگترين مشكلات مکدانل داگلاس DC-10، جهت باز شدن درب هاي بخش بار به سمت بيرون به شمار مي رفت كه دقيقا برخلاف هواپيماهاي معمولي بود. به دليل اين نقص و به دنبال بستن نادرست آن توسط خدمه، يكي از درب ها طي پروازي در سال 1972 به طور ناگهاني باز شد. اين حادثه باعث شد تا مهندسين نظامي درصدد طراحي مجدد هواپيما برآيند. گفتني است كه در سال 1974 نيز سانحه ای مشابه مجددا رخ داد.
علاوه بر موارد فوق در سال 1979 هنگام برخاست هواپيما از باند فرودگاه، يكي از موتورها از زير بال جدا شد! بعدها با توجه به بازسازي هاي متعدد و تغييرات صورت گرفته، اين هواپيما بسيار ايمن تر از گذشته شد.
YFM-1 Airacuda يك هواپيماي جنگنده سنگين آمريكايي است كه در اواسط دهه 1930 ميلادي توسط شركت بل ايركرفت ساخته شد. اين پرنده كه از طراحي آينده نگري برخوردار بود، در ادامه ويژگي هاي غير متعارفي را از خود نشان داد. اين خصوصيات عجيب و غريب نيز در نهايت به نواقص فني متعدد منجر شدند و YFM-1 Airacuda را تبديل به طرحي شكست خورده كردند. علاوه بر اين به علت محل قرار گيري سيستم هاي تسليحاتي هنگامي كه اپراتور اقدام به شليك مهمات مي كرد، تمام فضاي مورد نظر با دود پر مي شد!
از نظر ظاهري، ووت F7U كاتلس يكي از جالب ترين طراحي هاي ممكن را داشت. اين محصول در تاريخ 29 سپتامبر سال 1948 نخستين پرواز آزمايشي خود را به سرانجام رساند و اولين اپراتور آن نيز نيروي دريايي آمريكا بود. همانطور كه در تصوير نيز ديده مي شود، در اين هواپيما خبري از قسمت دم به فرم معمول نبود و طراحي بال ها نيز به طور يك تكه انجام گرفته بود.
با اين حال ووت F7U كاتلس از همان زمان اولين پرواز با مشكلات متعددي دست و پنجه نرم مي كرد. بله كاتلس پرنده اي سريع به شمار مي رفت اما گاهي اوقات نيز با چالش هاي مختلفي در آسمان رو به رو مي شد.
حداقل 3 پروتوتايپ از اين جنگنده چند منظوره دچار سانحه شد. در مجموع 25 درصد از پرنده هاي توليدي ووت F7U كاتلس به دنبال تصادفات مختلف از بين رفتند.
رآكتور هسته اي دستگاهي است كه به منظور آغاز و كنترل يك واكنش هسته اي زنجيره اي استفاده مي شود. اين دستگاه ها بيشتر در نيروگاه هاي اتمي وجود دارند و كار با آنها نيز بايد تحت شرايط خاصي صورت گيرد. حال تصور كنيد كه در دهه 50 ميلادي ايده اي مبني بر افزودن رآكتور هسته اي به يك هواپيماي نظامي ارائه شد!
هواپيماي آموزشي كانوير NB-36H محصولي بود كه در پاسخ به ايده مذكور توسعه يافت و در واقع با پرواز خود در آسمان مي توانست مسبب فاجعه اي تكرار نشدني شود. روند پرواز اين پرنده به اندازه اي خطرناك بود كه تنها 47 بار در آسمان ديده شد و هر بار نيز يك تيم پشتيباني هوايي كامل آن را همراهي مي كردند.
PZL M-15 Belphegor تنها هواگرد دوباله توليد انبوه در تاريخ محسوب مي شود. اين محصول كه در واقع توسط كارخانه اي لهستاني طراحي شد، يك نمونه وحشتناك به شمار مي رفت. PZL M-15 در سال 1972 به عنوان نوعي هواگرد كشاورزي ساخته شد و هدف اوليه از توسعه آن سم و يا كود پاشي مزارع شوروي بود.
اما اگر نگاهي گذرا به گذشته داشته باشيم، متوجه خواهيم شد كه قطعا استفاده از موتور جت براي يك هواگرد كشاورزي مناسب نخواهد بود! اين جت ها همچنين خرج بيشتري را نسبت به هواپيماهاي قبلي روي دست اپراتورها مي گذاشتند و به طور كلي تغييري بدون توجيه عملياتي و همچنين اقتصادي به شمار مي رفتند.
یاکوولف Yak-38 تك هواپيماي جنگنده عمود پرواز نيروي هوادرياي شوروي سابق بود كه از نظر برد عملياتي و امكانات تسليحاتي حرف چنداني براي گفتن نداشت. اين پرنده بدون هيچ گونه سلاحي تنها مي توانست فواصلي به اندازه 1287 كيلومتر را پرواز كند. علاوه بر اين در آب و هواي بسيار گرم نيز یاکوولف Yak-38 فقط به مدت 15 دقيقه در آسمان دوام مي آورد.
بل X-1 يك پروژه تحقيقاتي فراصوت بود كه به صورت مشترك توسط كميته رايزني ملي هوانوردي آمريكا (ناساي كنوني)، نيروي هوايي و ارتش اين كشور در دستور توسعه قرار گرفت. محصول نام برده نخستين هواگردي بود كه توانست در سال 1947 ديوار صوتي را بشكند. اين عمليات باعث شد كه در ادامه شمار زيادي از كشورهاي مختلف به فكر طراحي يك هواپيماهاي آموزشي پر سرعت فرو روند.
اما هواپيماي راكتي بل X-1 با يك مشكل اساسي رو به رو بود. آيا كسي حاضر است با مخزن سوختي كه حين حركت دچار نشت مي شود، پرواز كند؟ علاوه بر اين خلبان تنها در صورتي قادر به برخاست از باند فرودگاه بود كه بتواند سرعت هواپيما را به 482 كيلومتر بر ساعت برساند!
مك دانل XF-85 گابلين پروتوتايپي از يك هواپيماي پارازيتي بود كه به تنهايي قابليت پرواز از باند فرودگاه را نداشته و مي بايست به وسيله يك حامل بزرگتر به عنوان پرتابگر جا به جا شود. در واقع هواپيماي اصلي، XF-85 گابلين را در ميانه پرواز در آسمان رها مي كند تا بتواند به پرنده هاي دشمن حمله كند. اين پرنده طي جنگ جهاني دوم و توسط كارخانه مك دانل طراحي و ساخته شد.
ايده پروژه فوق بسيار عالي به نظر مي رسيد اما با مشكلي جدي رو به رو بود. در شرايط جنگي، گابلين از نظر قدرت تسليحاتي حرف چنداني براي گفتن نداشت. اين موضوع در نهايت باعث توقف كامل طرح مورد نظر شد.
لاکهید ایکس اف وی كه به سالمون مشهور است، يك هواپيماي تجربي دم نشين (با توانايي نشست و برخاست عمودي بر قسمت دم هواپيما) بود و توسط شركت هوافضاي آمريكايي لاکهید کورپوریشن توسعه يافت.
در دهه 50 ميلادي، ارتش آمريكا ايده هاي عجيب و غريبي از طراحي و توليد پرنده هاي نظامي ارائه داده بود. بسياري از اين پروژه ها به واسطه بودجه جنگي تخصيص يافته توسط دولت، عملياتي شدند. لاکهید ایکس اف وی يا همان سالمون نيز سرنوشت مشابهي داشت. هدف از ساخت اين پرنده كه از نظر ظاهري مشابه موشك بود، نشست و برخاست عمودي محسوب مي شد. چنين طراحي براي خلبان با مشكلات متعددي همراه بود. علاوه بر در چندين مورد، تكه تكه شدن قطعات موتور به صورت خود به خودي گزارش شده بود.
مطالب مجله تصویری سلاح را در این لینک دنبال کنید.