۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۲۳۸۱۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۷ - ۲۹-۰۱-۱۳۹۹
کد ۷۲۳۸۱۹
انتشار: ۱۰:۰۷ - ۲۹-۰۱-۱۳۹۹

سهم معلمان از سود و زیان صندوق ذخیره فرهنگیان چیست؟

چندسالی می‌شود که درباره حيف و ميل پول معلمان در "صندوق ذخیره فرهنگیان" مطالب زیادی در رسانه‌ها و فضای مجازی منتشر می‌شود.

وب سایت نواندیش در مطلبی به قلم " محی‌الدین طباطبایی" نسبت حقوقی بین معلمان و صندوق ذخیره فرهنگان را مورد واکاوی قرار داده است.

در این مطلب آمده است: چندسالی می‌شود که شایعه حيف و ميل پول معلم در لسان و رسانه، دهان به دهان و دست به دست می‌شود.رابطه بین معلمان و موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان چگونه است و اصلا معلمان چه تعریفی در این موسسه دارند؟ برای روشن شدن آنچه تا به امروز از سر تعمد یا ناآگاهی به گونه‌ای مبالغه‌آمیز طور دیگری بیان شده است، نگاهی به شنای خلاف جهت آب این چند بند خالی از لطف نیست.


در باب یک رابطه

بعد از آنچه درباره موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان، بسیار رسانه‌ای و نقل محافل شد، برای واکاوی رابطه پول معلم با آنچه در بانک سرمایه آنهم به‌واسطه کار بانکی آن گذشت، بهتر است همه چیز را از کمی پیش‌تر و با طرح چند پرسش آغاز کنیم. شاید پرسش‌هایی که هیچ‌گاه نه مردم که حتی رسانه‌ها نیز از خود نپرسیدند این‌ها باشد که رابطه بین معلمان و موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان از نظر حقوقی چیست؟ آیا این قشر فرهنگی و تلاشگر که هر ماه مبلغی از حقوق خود را در موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان تودیع می‌کنند، سهامداران آن موسسه هم محسوب‌شده و مواد قانون تجارت شامل آنان نیز می‌شود؟ آیا اتفاقاتی که در سال‌های گذشته به بهانه تضیع حقوق معلمان رقم خورد و سبب‌ساز التهاباتی نیز بود، اساساً اجحاف در حقوق این عزیزان شمرده می‌شود؟


معلمان در صندوق ذخیره فرهنگیان سهام ندارند


نتیجه بررسی در مورد ابهامات فوق به یک جمله معطوف می‌شود؛ «خیر، معلمان در شرکت‌های موسسه صندوق ذخیره سهامی ندارند» یا به عبارتی دیگر «شرکت‌های موسسه یادشده از پول معلمان تشکیل نشده است» اگر سهام موجود در یک شرکت را دارایی بدانیم و دارایی را یک حق، و آن حق را برابر مالکیت بخواهیم تعریف کنیم، آنگاه می‌توان به استناد مفاد ماده 30 قانون مدنی ادعا کنیم که مالکیت حق استفاده و بهره‌برداری و انتقال یک چیز به هرصورت است، مگر آنکه قانون آن را در مواردی استثناء کرده باشد. حال مطابق با تعریف بالا آیا می‌توان ادعا کرد معلمان می‌توانند نسبت به مالکیت سهام موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان یا شرکت‌های وابسته به آن اعمال نظر کنند؟ اما پیش از رسیدن به پاسخ این سوال، بهتر است به تعریف شرکت و سهامدار بپردازیم. ماده ۵۷۱ قانون مدنی می‌گوید: شرکت عبارت است از اجتماع حقوق مالکان متعدد در شیء واحد بنحو اشاعه. همچنین ماده ۱ اصلاحی قانون تجارت مصوب ۲۴/۱۲/۱۳۴۷ اعلام می‌کند: شرکت‌ سهامی، شرکتی‌‌ست که سرمایه آن به سهام تقسیم شده و مسوولیت صاحبان سهام محدود است به مبلغ اسمی آن. یعنی شخصیت سهامداران، تابع تعداد سهام آنان است نه چیز دیگر. خوب معلمان که سهام ندارند.


استناد مع‌الفارق


حال آیا در موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان و شرکت‌های وابسته به آن، سهامی به نام معلمان ثبت شده است؟ با نگاهی به ترکیب سهامداران شرکت‌های وابسته به موسسه صندوق یادشده ملاحظه می‌شود که اساساً گروهی که معلم باشند و سهامدار عمده هم باشند در ترکیب سهامداران وجود ندارد. به عنوان مثال در بانک سرمایه که یکی از شرکت‌های وابسته به چند شرکت تحت پوشش موسسه صندوق ذخیره است، نامی از فرهنگیان به میان نیامده است. بنابراین این ادعا که سهام این شرکت یا دیگر شرکت‌های وابسته موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان متعلق به معلمان است و با پول معلمان خریداری شده است، استناد مع‌الفارق است. این موضوع به مانند آن است که بگوییم، چون تسهیلات داده‌شده از سوی بانک ملی به شرکت سایپا از محل سپرده، سپرده‌گذاری شرکت مپنا بوده است پس شرکت مپنا سهامدار شرکت سابپا است.


آیا صندوق ذخیره فرهنگیان یک شرکت سهامی است؟


حال در ادامه به بررسی ماهیت شکلی موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان و تعیین رابطه حقوقی معلمان در این صندوق می‌پردازیم. اما پیش از این طرح چند سوال برای روشن شدن اذهان افکار عمومی خالی از لطف نیست. در پاسخ به این پرسش که آیا صندوق ذخیره فرهنگیان یک شرکت سهامی است؟ باید گفت، خیر؛ مطابق با مفاد ماده 1 اساسنامه صندوق ذخیره فرهنگیان، موسسه دارای شخصیت حقوقی مستقل و استقلال مالی است که در قالب تبصره 63 قانون برنامه دوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ج.ا.ا. تاسیس شده و در چارچوب قانون تجارت و سایر قوانین جاری کشور و با رعایت مفاد این اساسنامه فعالیت می‌کند. طبق تبصره 63 قانون برنامه دوم توسعه اقتصادی، وزارت آموزش و پرورش موظف است نسبت به تأسیس صندوق ذخیره فرهنگیان اقدام کند، فرهنگیان نیز می‌توانند ماهانه حداکثر تا ‌مبلغ پنج درصد (5%) حقوق و مزایای خود را به حساب صندوق واریز کنند. ‌دولت نیز موظف است همه ساله معادل مبلغ فوق را که به همین منظور در بودجه سالانه منظور می‌شود، به صندوق مزبور واریز کند. سهم‌الشرکه ‌فرهنگیان در هنگام بازنشستگی و ازکارافتادگی یا بازخریدی به آنان و در صورت فوت به وارث آنان مسترد می‌شود. بنابراین صندوق، شرکت سهامی نیست و مفهوم بند دو گفته‌شده در بالا در مورد شرکت سهامی به آن تعلق نمی‌گیرد، چون به موجب مفاد قانون برنامه دوم ایجاد شده است و سهامداری وجود ندارد.


صندوق ذخیره فرهنگیان؛ شرکت یا موسسه؟


آیا سرمایه شرکت را معلمان به عنوان موسسان شرکت و درچارچوب قانون تجارت واریز کردند؟ پاسخ این پرسش هم خیر است؛ اساساً به استناد ماده یک اساسنامه، ماهیت صندوق ذخیر فرهنگیان، موسسه است و نه شرکت و این موضوع را در ابتدای اساسنامه به صراحت بیان کرده است. واریز سرمایه موسسه مطابق با مفاد قانون تجارت نبوده بلکه با توجه به مفاد اخیرالاشعار و مفاد ماده 6 اساسنامه، سرمایه موسسه مبلغ 30 میلیون ریال است که تماماً توسط شرکت سرمایه‌گذاری فرهنگیان ثبت‌شده به شماره 93939، شناسه ملی 10101380313 تامین گردیده است. ملاحظه می‌شود موسسه، شرکت نیست و سهامدار ندارد، پس می‌توان نتیجه گرفت، حتی سهامداری که غیر مستقیم در شرکت دیگری سهم داشته باشد هم وجود ندارد.


معلمان به مثابه یک عضو


رابطه بین معلمان و موسسه صندوق چگونه است و معلمان اصلاً چه تعریفی در موسسه دارند؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت که آنان صرفا سپرده‌گذار هستند؛ معلمان تنها در موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان عضو سپرده‌گذار هستند و هیچ حاکمیتی ندارند. مطابق با تعاریف ارائه‌شده در بند یک و دو، معلمان نه تنها در بانک سرمایه حتی در موسسه ذخیره فرهنگیان نیز هیچ حق مالکیتی ندارند، بلکه تنها یک مشتری محسوب می‌شوند که به‌صورت سپرده‌گذار در آن عضو هستند (نه سهامدار و نه شریک) وقرار است موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان به استناد مفاد ماده دو اساسنامه ذی‌مدخل با تولید و افزایش سرمایه و ثروت در راستای تقویت توان مالی و معیشتی فرهنگیان عضو در دوران بازنشستگی و حتی‌المقدور در حین خدمت، ارائه خدمات و تسهیلات عادلانه و فراگیر درچارچوب مدل صندوق بازنشستگی مکمل به آنان اقدام کند. ملاحظه می‌شود که نه تنها موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان شاکله یک شرکت سهامی را ندارد، بلکه اصلاً سهامداری ندارد و تمامی معلمانی که در آن هستند به استناد مفاد اساسنامه موسسه که بارها از کلمه عضو استفاده می‌کند، تنها آنان را اعضای موسسه می‌داند که به ازای حق عضویتی که ماهانه به موجب تبصره 63 واریز می‌شود، مشمول عضویت هستند و در صورت عدم پرداخت، عضویت از آنان سلب می‌شود.


سهم معلم از سود و زیان صندوق


موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان وظیفه دارد در مقابل حق عضویت پرداخت‌شده در طی سال‌های خدمت و پرداخت مبلغ عضویت معلمان، با احتساب سود آن در طی سال‌های خدمت یکجا در هنگام بازنشستگی یا ترک موسسه به عضو مربوطه پرداخت کند. این یک قرارداد یک‌جانبه است که نرخ سود در آن قید نمی‌شود و تنها براساس قبول عضو مربوطه صورت می‌گیرد. این روش در بسیاری از نهادها و موسسات دیگر نیز استفاده می‌شود که در واقع نوعی سپرده‌گذاری پس‌انداز به صورت پرداخت سپرده اقساطی است که ماهانه توسط عضو پرداخت می‌شود و بازپرداخت این پس‌انداز، تنها با خروج از موسسه صندوق میسر می‌شود. در این حالت، اعضاء نسبت به زیان موسسه تعهدی ندارند، بنابراین نسبت به میزان سود پرداختی نیز اعتراضی نخواهند داشت. اعضاء موسسه نه در این موسسه و نه در هیچکدام از سرمایه‌گذاری‌ها و مشارکت‌های موسسه ادعای مشارکت و مالکیت ندارند، به همین‌خاطر در سود و زیان شرکت‌های وابسته به موسسه نیز دخیل نیستند.


پول معلم به صورت امانت در دست موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان است. بنابراین معلمان و اعضاء محترم موسسه به‌طور مثال نه در زیان 20 هزار میلیارد تومانی بانک سرمایه در سال 97 شریک هستند و نه در سود 400 میلیارد تومانی پتروشیمی خراسان در سال 96، بلکه آنان سپرده‌گذارانی هستند که به عنوان عضو، فقط سودی را دریافت می‌کنند که موسسه سرمایه‌پذیر آنان به صورت سالیانه درصدی را برای پرداخت به اعضاء در نظر می‌گیرد. در عوض اعضاء از پرداخت هرگونه زیان مبرا هستند و زیان به بارآمده از ناحیه هرشرکت زیرمجموعه موسسه به عهده موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان خواهد بود. آرمان کارآفرین، مشترک آتیه نوین، ارزش آفرینان دی، اعتماد کارگزاری بانک ملی ایران، اعتماد ملل و اندوخته پایدار سپهر را می‌توان از جمله دیگر صندوق‌های مشابه صندوق ذخیره فرهنگیان خواند.


سرآخر...

حال شاید در چنین شرایط اقتصادی وخیمی، ایجاد یاس و ناامیدی، فرافکنی، دروغ‌پراکنی، سوءاستفاده از ناآگاهی مردم و هر چیز از این جنس را نه تنها بدترین نوع فساد بلکه باید جنایتی بزرگ خواند. امید می‌رود با درایت قوه قضائیه و همراهی رسانه‌ها در راستای القای واقعیت و حذر از جوسازی و اغراق، تیرگی‌ها و قاتلان امید از این ورطه رخت بربندند.

 

ارسال به دوستان