۰۹ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۹ آبان ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۲۱۵۰۳
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۷ - ۱۳-۰۱-۱۳۹۹
کد ۷۲۱۵۰۳
انتشار: ۱۷:۲۷ - ۱۳-۰۱-۱۳۹۹

نبرد سخت/ قسمت سوم: کاش دکترش کمی گوش می کرد...

نيم ساعت بعد تماس گرفت: عباس آقا! فقط يك راه مونده، با مسؤوليت خانواده از پزشكش بخوايد كه بهش ويتامين سي تزريق بشه، اينجوري چيزي رو از دست نميديد ولي شانس برگشتش زياده.

عصر ایران - "نبرد سخت" يادداشت هاي كوتاه عباس پازوکی - نویسنده و روان شناس - از خاطرات واقعی و تجارب شخصي اش در روزهاي سخت كرونايي است که برای عصر ایران نوشته. او هم اکنون با علائم کرونا در خانه بستری و حالش رو به بهبود است.نبرد سخت/ قسمت سوم: کاش دکترش کمی گوش می کرد...

نبرد سخت/ قسمت اول: مهران و مادر بزرگ

نبرد سخت/ قسمت دوم: اول گوشی خاموش شد...

***

گوشي تو دستم بود اما نمي دونستم مي خوام چه كار كنم ، فقط نگاش مي كردم ، آها مي خواستم زنگ بزنم مادرم.

من: سلام، خوبي مامان؟

مامان: سلام مادر جان خوبم، كجاييد ؟ مگه قرار نبود چهارشنبه سوري بياييد خونه ي ما ؟!

من: نه، گوش كن بهت بگم چي شده.

مامان: چي شده؟ چرا يواش حرف مي زني؟

من: آمدم تو اتاق افسانه متوجه نشه، مادرش حالش بد شده رفته زير دستگاه.

مامان: گريه و ...

من: فقط بلند شو بيا اينجا، اگه چيزي شد مراقب بچه ها باشي.

مامان (با گريه ): باشه مادر، من الان راه مي افتم ميام.

چشماي خودمم ديگه پر از اشك شده بود، افسانه (خانمم) آمد در اتاقو باز كرد و با حالتي از عجز و التماس و نااميدي پرسيد: عباس! چرا گريه مي كني؟ مامان من كه خوبه، فقط رفته زير دستگاه. زودي خوب ميشه، چيزيش نبود مامانم .

ديگه وقت دلداري دادن نبود، اتفاقا فرصت خوبي بود كه افسانه خودشو براي واقعيت آماده كنه، هر چي گفت، سكوت كردم. تصميم گرفتم تاييد يا رد نكنم تا الكي اميدوارش نكنم.

بلند شدم وضو گرفتم، نماز خواندم و دعا كردم. بعد نماز با يكي از اقوام كه در دانشگاه علوم پزشكي يكي از استان هاست تماس گرفتم و گفتم الان بايد چه كار كنيم؟ قرار شد با چند متخصص مشورت كند و خبر دهد .

نيم ساعت بعد تماس گرفت: عباس آقا! فقط يك راه مونده، با مسؤوليت خانواده از پزشكش بخوايد كه بهش ويتامين سي تزريق بشه، اينجوري چيزي رو از دست نميديد ولي شانس برگشتش زياده.

منم كه قبلا فيلمي از يك متخصص ايراني درباره ي اثرات ويتامين سي ديده بودم بلند شدم راه افتادم سمت مطب دكتر.

وقتي رسيدم از صداي سرفه هاي جمعيتي كه تو مطب منتظر بودن فهميدم وارد خود مركز كرونا شدم اما چاره اي هم نبود، پس از كلي اصرار به خانم منشي و هماهنگي با دكتر قرار شد در حد دو دقيقه دكترو ببينم.

من: سلام آقاي دكتر! من داماد خانم حسيني دوست هستم...

دكتر: سلام، حال شما؟ يعني ميشي شوهر خواهر پروانه؟

من: بله

دكتر: ساعت يك و نيم تازه نشسته بودم نهار بخورم كه پروانه زنگ زد، جواب ندادم دوباره زنگ زد ... بابا منم آدمم، خسته مي شم ، گرسنه مي شم ، يك شهر سمنان هست يه دكتر كه وايستاده تو شهر ،خب ملاحظه كنيد.

من كه نمي دونستم دكتر داره از چي حرف مي زنه : حق باشماست اما من در جريان مكالمات ايشون نيستم ،من اهل اينجا نيستم مهمانم سمنان، اگر اجازه بديد فقط دو دقيقه وقتتون رو بگيرم؟

دكتر: بفرماييد، البته من درك مي كنم شرايط سختي داريد ولي خوب اين جوري كه نمي شه.

اصلا دكتر نمي ذاشت من حرفم رو بزنم انگار يه فرصت پيدا كرده بود براي گله و شكايت و منم ثانيه ها برام مهم بود، ديگه پريدم وسط حرفش: ببخشيد آقاي دكتر، الان حال مادر خانمم چطوره؟

دكتر: حالش خوب نيست ، سطح هوشياري پايينه، اكسيژن خون كمه ... فقط دعا كنيد كه تا ٤٨ ساعت آينده بهتر بشه اگه دستگاه جواب داد بهتون ميگم يه فيلتر ريه هست ٢١ ميليون بخريد بياريد، يه سري آمپولاي گرونم هست كه حالا بايد ببينيم چي ميشه.

من: آقاي دكتر! امكان تزريق ويتامين سي هست ؟ چون ...


دكتر: آمدي به من ياد بدي چه كار كنم؟ من خودم استاد دانشگام ، كار منو به من ياد نده ...

من: قصد جسارت ندارم فقط دارم ...

دكتر: اصلا به من نگيد چه كار كنم ، من خودم طبق پروتكل عمل مي كنم.

من: آقاي دكتر! ...

دكتر: ببخشيد من سرم شلوغه...

دست از پا درازتر با از دست دادن آخرين اميدم از اتاقش آمدم بيرون ، با خودم فكر مي كردم چي مي شد حرف ما رو گوش مي كرد؟ چيزي از دست مي داديم؟ اون بنده خدا داره با مرگ دست و پنجه نرم مي كنه ، ما هم كه خانوادشيم رضايت داريم، تو هم كه از روش خودت نااميدي ، ايني هم كه ما مي گيم تجربه ي علمي چند تا متخصصه ... .

ادامه دارد... 

ارسال به دوستان
خطر هک شدن میلیون‌ها گوشی سامسونگ؛ فوری گوشی خود را به‌روزرسانی کنید از جابز میوه‌خوار تا ماسک همه چیزخوار؛ رژیم غذایی عجیب مدیران فناوری عالیشاه: زمین غدیر اهواز زمین کشاورزی است! رایزنی وزرای خارجه ایران و قطر دادستان کرمان: صدور حکم اعدام برای پزشک کرمانی صحت ندارد استقلال خوزستان، کابوس سرخابی‌ها؛ بوژوویچ به صدر جدول نزدیک‌تر شد فشارها روی ژوائو بیشتر می‌شود؛ مهاجم پرسپولیس همچنان در حسرت گلزنی است بازنشر نوشتاری از یک سرخپوست به بهانه حمایت غرب از جنایات اسرائیل موسیمانه: استقلال با برنامه به مصاف تراکتور می‌رود روسیه: حمله اسرائیل به ایران با همکاری آمریکا انجام شد/آمریکا هیچ تلاشی برای منصرف کردن اسرائیل از حمله به ایران نکرد عسگری: تصمیمات داوری در بازی پرسپولیس و استقلال خوزستان درست بود سرمربی استقلال خوزستان: بازیکنان بهترین هدیه را در روز جهانی مربی به من دادند گاریدو: دو پنالتی واضح پرسپولیس گرفته نشد؛ داور بازی را تحت تاثیر قرار داد پرسپولیس از داور بازی با استقلال خوزستان شکایت کرد وزیر کار: آئین‌نامه حذف افراد پردرآمد از یارانه هفته آینده ابلاغ می‌شود
نظرسنجی
پیش بینی شما از برنده انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ؟