عصرایران؛ مازیار آقازاده - با "پاندمی" ویروس کرونا طی هفتههای گذشته، بشر با بزرگترین بحران جهانی خود دست و پنجه نرم میکند.
بسیاری امیدوارند با چند هفته قرنطینه سراسری و شکسته شدن زنجیره انتقال ویروس کرونا همه چیز تمام و ختم به خیر شود.
طی هفتههای گذشته بسیاری از مقامات سیاسی، "سلبریتیها" و مجریان تلویزیونی در سرتاسر دنیا وقتی میخواهند مردم را تشویق به خانه ماندن کنند، از همین ابراز امیدواری به "بازگشت به زندگی عادی" به عنوان یک مشوق استفاده میکنند و به مخاطبان خود بشارت میدهند که اگر 2-3 هفته دندان سرجگر بگذارند و از خانه بیرون نیایند، زنجیره انتقال ویروس کرونا از هم گسسته و این بیماری مهار میشود و آنها می توانند دوباره به زندگی عادی خود بازگردند.
جدای از اینکه هنوز ویروس کرونا شناخته شده نیست و معلوم نیست با تغییر فصل و گرمتر شدن هوا چه واکنشی نشان دهد و مشخص نیست جوامع بشری تا چه میزان قادر به کنترل پاندمی ویروس باشند، اما درباره نوید "بازگشت به زندگی عادی" بیان نکاتی چند خالی از فایده نیست:
1- بسیاری بر این گمانند شیوع جهانی ویروس کرونا زندگی بشر روی کره خاکی را به دو بخش پیشین و پسین تقسیم کرده و بشر پس از این اگر هم بخواهد نمیتواند به سبک زندگی سابق خود بازگردد.
برخی معتقدند پاندمی کرونا به صورت کامل مهار نخواهد شد و این ویروس احتمالا مهمان جوامع بشری خواهد ماند و فصل به فصل تجدید خواهد شد و بشر باید روش زندگی با این ویروس را تمرین کند.
البته این یک فرضیه است اما اگر صحت داشته باشد به این معناست که بشر احتمالا دیگر قادر به بازگشت به سبک زندگی گذشته خود نخواهد بود و از این پس باید با احتیاط بیشتری رفتار کرده و قید برخی رفتارها و تجمعات بزرگ و ارتباطات گسترده را بزند.
کرونا ریه های بشر را به شمارش انداخته اما طی همین 1-2 ماه گذشته ریه های زمین راحت تر نفس می کشد.
2- "بازگشت به زندگی عادی" قابل تفسیر است. بسیاری معتقدند زندگی پیش از کرونا یک زندگی عادی نبود ؛ دستکم اگر هم برای انسان دوپا عادی مینمود برای کره خاکی به هیچ وجه عادی نبود. پدیده گرمایش جهانی و تولید گازهای گلخانهای، پیشروی بیشرمانه بشر به عرصههای طبیعت، تخریب گسترده محیط زیست، جنگل زدایی و بیابان زایی، تولید بیرویه محصولات آلوده کننده محیط زیست، سوختهای فسیلی، آلودن آبها، برداشت بیرویه از منابع آبی زیر زمینی، فرسایش خاک و از همه مهم تر سرمایه سالاری و نابرابری و شکاف گسترده اقتصادی و اجتماعی در جوامع انسانی و... همه و همه روندی عادی در کره خاکی نبودند.
بشر پس از عصر صنعتی شدن طی 2 سده گذشته به ویژه در 1 سده گذشته دست تطاول بر محیط زیست کره خاکی دراز کرده و آن را آماج تاخت و تاز و تاراج قرار داده است. در بسیاری ازمناطق دنیا بشر به عرصه زیست حیوانات و جنگلها وارد شده و روز به روز عرصه را برای طبیعت و حیوانات تنگ و تنگتر کرده است. (در چین به دلیل جمعیت زیاد و سیاستهای توسعه بیتوجه به محیط زیست یکی از دلایل اختلاط نزدیک بین انسان و حیوانات وحشی شده که ویروس کرونا هم نتیجه چنین نزدیکی است که از حیوانی وحشی (خفاش یا پانگولین) به انسان منتقل شده است.)
ساختمانها و برجها و بلوکهای سیمانی جای درختها را گرفتهاند و تاسف بارتر اینکه بشر نام این روند تجاوز به طبیعت را در بسیاری از مواقع " توسعه" گذاشته است.
طرح : روح الله میرمحمدی/ جام جم
بشر بدون توجه به محیط زیست و اولویت دادن به بحث حفظ تعادل و پایداری زیستی طبیعت، اولویت را به مباحث اقتصادی کوتاه مدت و سود و زیان اقتصادی خود داده است و نتیجه همین شده است که در بسیاری از مناطق دنیا به سرعت برق و باد جنگلها در حال نابودی و بیابانها در حال افزایش هستند.
اگر منظور از "بازگشت به زندگی عادی" همین روندی باشد که طی 1 سده گذشته شاهد آن بودهایم باید گفت که شاید اتفاقا ویروس کرونا برای نسل هفتم خود جهش یافته که این روند را متوقف کند.
3- از زمان شیوع ویروس کرونا آسمان شهرهای بزرگ دنیا صاف و آبیتر شده و تولید گازهای گلخانهای به مراتب کاهش یافته و به بیانی زمین در حال نفس کشیدن است.
حالا ما امیدواریم به زندگی عادی خود بازگردیم و روز از نو روزی از نو را از سربگیریم. مگر میشود؟!
از کجا معلوم که اگر تجدیدنظری در سبک زندگی خود ندهیم و با طبیعت مهربانتر نشویم طی سالهای آتی خانواده تاجدار این ویروس (کرونا) با "ورژنی" جدیدتر و مهلکتر از نسل هشتم خود به انتقام از ما بر نخیزد؟
باید تجدید نظر کرد. باید از سرعت زندگی کمتر کرد. باید از مصرف بیرویه کاست، باید تولید گازهای گلخانهای را کاهش داد باید به جای ساخت ساختمان یا دستکم در کنار ساخت ساختمان درخت هم کاشت باید برای تامین تغذیه بشر به فکر راههای بهتر و پایدارتری بود و دهها و صدها باید دیگر که به نظر میرسد پس از تلنگر کرونا باید آنها را جدی گرفت. کره زمین انبان و ذخیره ای بی پایان در مقابل دست تطاول بشر ندارد و ظرفیت این کره خاکی هم محدود است. باید این واقعیت را بپذیریم.
بشر با ویروس کرونا به نهایت عجز و ناتوانی خود در طبیعت پی برده است و بیم آن است که پس از فروکش کردن تهدید کرونا بار دیگر فراموش کند و به سبک زندگی سابق خو بازگردد؛ سبک زندگی که میگفت بشر و نیازها و خواستهای کوتاه و میان مدت او در اولویت است؛ سبکی که میگفت نسل آینده که هنوز نیامده چندان مهم نیست و باید برای نسل کنونی امکانات فراوان و زمینه مصرف بیرویه فراهم ساخت، سبکی که در نابرابری کامل و عیان 1 درصد از جمعیت مردم دنیا به اندازه بیش از نیمی از دیگر مردم دنیا صاحب ثروت و مکنت هستند و سبکی که...
آرزوی "بازگشت به زندگی عادی" اگر چنین است بهتر است چنین آرزویی نداشته باشیم، بهتر است تلنگر کرونا را جدی بگیریم و در سبک زندگی خود تجدید نظر اساسی صورت دهیم و نسلهای آتی بشر و محیط زیست را در جدول اولویتهایمان بالا بیاوریم.
بیشتر بخوانید:
عبور جهان از دالان تاریک کرونا/ چه در انتظارمان است؟
سال 98؛ سال مصیبت تغییرات اقلیمی برای ایران