عصرایران؛ احسان محمدی- حتی با وجود یک گلزن مادرزاد مثل ارسلان مطهری باز هم استقلالیها حق دارند نگران غیبت احتمالی شیخ دیاباته باشند. اخبار مربوط به حضور یا عدم حضور او هنوز تایید و تکذیب میشود. اینکه واقعاً به بازی با پرسپولیس نمیرسد یا این یک حربه تاکتیکی برای سلب آرامش و تمرکز از یحیی گلمحمدی است تا روز اعلام لیست نهایی بازیکنان باز هم در هالهای از ابهام قرار دارد اما او تا همین جای فصل هم بازیکن متفاوتی نشان داده است.
وقتی در فرودگاه مهرآباد، نظافتچی به او پشت پا زد، به این فکر کردم که اگر دیاباته با آن هیکل و هیبت واکنش نشان میداد ما چه گریبانی چاک میکردیم که به کارگر زحمتکش ایرانی توهین کرده است، اما تنها برگشت و نگاه غضبناکی کرد و رفت. رفتاری که از او در خلال بازیهایش هم دیدهایم. آرام و باوقار است و رابطه خوبی با هواداران دارد. جز لحظهای که بعد از گلزنی پنجههایش را نشان می دهد و فریاد میکشد، کمتر از او خشم و خشونت دیدهایم.
دیوید بکام بازیکن بزرگی بود. یک ستاره هالیوودی در زمین فوتبال که همه چیز داشت. از سیمای جذاب تا فیزیک مناسب برای جنگیدن در لیگ جزیره، از هوش سرشار و دید خارقالعاده تا زدن ضربات کاشته که یکی از کلیدهای فتح قلب هواداران است. انگلیسیها او را مثل ملکه دوست داشتند. اما بعد از جامجهانی 1998 فرانسه در برههای منفور شد. شبیه سربازی خائن به وطن.
دقیقه 47 بازی با آرژانتین بعد از یک درگیری غیرضروری و ضربهای که به دیهگو سیمئونه در میانه زمین زد، کیم میلتون نیلسون داور دانمارکی کارت قرمز را به بکام نشان داد و او از زمین اخراج شد. انگلستان طبق سنتی معمول در ضربات پنالتی بازی را واگذار کرد و آن تیم پرامید از جام خارج شد.
برخی از هواداران انگلیسی که این رفتار ستارهشان را غیرمسئولانه تشخیص داده بودند جلوی چند کافه، آدمکهای بکام را به دار آویختند! حرکتی نمادین که نشانه اوج خشم و نفرت از یک نفر است آن هم در سرزمینی که مجازات اعدام، به جز در مورد "خیانت به کشور"، از سال 1971 لغو شده است.
مرز میان سر سائیدن به عرش یا فروکوفته شدن بر فرش در فوتبال خیلی باریک است. وقتی این اتفاق برای دیوید بکام میافتد، حساب دیگران با کرام الکاتبین است. شیخ دیاباته در بازیهای ابتدایی فصل غول بیدست و پایی عنوان میشد «بلد نیست به گربه هم لگد بزند». «از فیزیکش معلومه فوتبالیست نیست و از رشته پرتاب وزنه آمده!»، «توطئه وزیر پرسپولیسیه که لابه لای بار به استقلالیها انداختهاند».
گفتند و نوشتند که بیکیفیت است و هدف آنها که به این خرید تن دادهاند، خیانت به استقلال است و ... اما حالا گویندگان آن جملات حاشا میکنند و جز با تحسین و هیاهو در مورد شیخ استقلال حرفی نمیزنند. مرز میان زنده باد و مُرده باد، میان قهرمان و خائن در این کشور باریک است. آدمها را صبح روی دوش میگیریم و عصر بر زمین میکوبیم و برعکس!
مهاجمی که فیزیکش آدم را یاد امیل هسکی انگلیسی، رشیدی یکینی نیجریهای و کارستن یانکر آلمانی میاندازد، حالا محبوب قلب هواداران استقلال است. او این آتش بازی را از تبریز شروع کرد وقتی با هتتریکاش کمک کرد تا استقلال به سوی صدر خیز بردارد و پس از آن با رشتهای از گلزنیها به خوبی کیفیتش را به رخ همه حریفان داخلی و آسیایی کشید.
او بخشی از این موفقیت و مهارت را مدیون فضاسازی مهدی قائدی است. استراتژی زوج خط حمله با یک بازیکن فیزیکی و درگیرشونده و یک بازیکن با قدرت تمامکنندگی و تکنیکی روی زمین سالهاست در فوتبال ایران جواب میدهد. ترکیب پیوس – مرفاوی، پیوس- دایی، دایی – خداداد عزیزی و ... را بسیاری از هواداران به خاطر میآورند.
غیبت دیاباته از جذابیت های شهرآورد تهران کم میکند. اگر فوتبال زیبا را دوست داریم آرزو کنیم او هم باشد تا لذت بیشتری از یک بازی جذاب ببریم.
__________________
بیشتر بخوانید: