۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۰۲:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۱۰۷۴۵
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۴ - ۰۶-۱۱-۱۳۹۸
کد ۷۱۰۷۴۵
انتشار: ۱۳:۱۴ - ۰۶-۱۱-۱۳۹۸

صالحی‌امیری: پروژه تعلیق ورزش ایران کلید خورده/ سیاست ما در ماجرای فوتبال اول تهاجمی بود، بعد توافقی

نکته اول اینکه اتفاقات اخیر در حوزه ورزش پازلی از یک پروژه کلان از سوی استکبار جهانی است که در همین راستا استراتژی نظام و دولت ضمن توجه دقیق و پیگیری از طریق دیپلماسی، مقاومت در برابر چنین زیاده خواهی و بهانه تراشی‌های استکبار جهانی است.

اوضاع فعلی نشان می‌دهد که تحرکات و برنامه‌ریزی همه جانبه بوده و تمام مقوله‌ها را در برمی‌گیرد.

به گزارش عصرایران،سید رضا صالحی امیری رئیس کمیته ملی المپیک نوشت:

بررسی مسایل روز کشور نشان دهنده تحرکات جدید یک پروژه در سطح بین المللی است که از سالیان قبل آغاز شده و در سالهای اخیر به بالاترین حد خود رسیده است.

اوضاع فعلی نشان می‌دهد که این تحرکات و برنامه ریزی همه جانبه بوده و تمام مقوله‌ها را در برمی گیرد؛ در پازل اقتصادی شاهد تحریم حداکثری هستیم، در پازل سیاسی تلاش برای انزوای حداکثری صورت می‌گیرد، در پازل اجتماعی ایجاد یاس و نا امیدی در ملت در دستور کار قرار گرفته و سرانجام در پازل ورزشی شاهد تلاش برای ایجاد مشکلات مختلف و حتی تعلیق برای ورزش کشور در عرصه بین المللی هستیم که می‌بایست در چنین شرایطی ضمن هوشمندی، حفظ وحدت و همگرایی، از هرگونه رفتار حساسیت برانگیز در این زمینه خودداری شود.

نکته اول اینکه اتفاقات اخیر در حوزه ورزش پازلی از یک پروژه کلان از سوی استکبار جهانی است که در همین راستا استراتژی نظام و دولت ضمن توجه دقیق و پیگیری از طریق دیپلماسی، مقاومت در برابر چنین زیاده خواهی و بهانه تراشی‌های استکبار جهانی است.

نکته دوم کاهش عصبیت و شکاف موجود است.

لذا در راستای مصالح و منافع ملی کشور می‌بایست با یک دیپلماسی فعال در تمامی عرصه‌ها و رایزنی مطلوب برای کاهش شکاف و عصبیت و سوتفاهمات منطقه‌ای، بین المللی و بخصوص کشورهای همجوار؛ برنامه ریزی و پیگیری‌هایی اصولی جهت کاهش و سپس برطرف نمودن جدی این شکاف‌ها حرکت نمود.

من باور دارم که ما نمی‌توانیم بصورت دائمی با همسایگان در مناقشه و منازعه باشیم آنهم در موقعیتی که بخشی از این مناقشات ناشی از سوتفاهمات و دوری از یکدیگر و نبود زبان مشترک است.

لذا باید از طریق گفتگو، انعطاف و درک متقابل به توافق مشترک برسیم و از تمامی ظرفیت‌های موجود در راستای کاهش تنش گام بر داریم.

در واقع دیپلماسی که ما از آن صحبت می‌کنیم، دیپلماسی گفتگو برای برون رفت از چالش‌ها و شکاف هاست.

دیپلماسی یعنی درک مشترک، فهم مشترک، انعطاف پذیری، مشارکت جویی، همگرایی و نهایتا تفاهم مشترک که با تحریم، تعلیق و محرومیت ورزش قهرمانی بخصوص فوتبال یا هر رشته ورزشی با نیاز امروز جامعه و جوانان در تعارض است.

نسل جوان امروز به دنبال نشاط اجتماعی و افزایش غرور ملی و همگرایی در لوای ورزش است و از ما مسابقه و رقابت (ورزشی) را طلب می‌کند؛ به همین منظور تلاش حداکثری برای خروج از تعلیق و محرومیت در این زمینه یک عمل انقلابی است پس نتیجه دیپلماسی باید در راستای مصالح و منافع ملی کشور باشد.

اما چگونه باید منافع و مصالح ملی خود را تامین کنیم، باید به این موضوع نیز توجه داشته باشیم که دیپلماسی شیوه و استراتژی‌های مختلفی دارد که (1) یک شیوه تقابل است که محصولی جز جنگ نمی‌تواند داشته باشد، (2) دومی شیوه تهاجم و عملیات روانی است که ما هفته گذشته برای عقب نشینی از تصمیم اتخاذ شده برای فوتبال داشتیم

(3) شیوه بعدی تعامل و گفتگو در فضایی محترمانه است که هفته دوم اتفاقات پیش آمده برای فوتبال این شیوه را به کار بستیم و شیوه چهارم (4) لابی گری در سطوح مختلف و پذیرش میانجی است و شیوه پنجم (5) توافق جامع و حصول نتیجه با رضایت طرفین است.

باور دارم سیاست نظام یعنی وزارت خارجه، مجلس، وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک و فدراسیون فوتبال در اتفاقات پیش آمده، مبتنی بر استراتژی تهاجمی، گفتگو و توافق بود، اگر این پیش فرض را بپذیریم که استراتژی فوق در راستای مصالح و منافع ملی است اولین دستاورد کیفی و ارزشمند این توافق، ابطال فرضیه فقدان امنیت در ایران است.

اما نکته دومی که باید به آن توجه داشته باشیم تحقق مطالبه نسل جوان و مردم عزیز برای بازی در کشورهای طرفین است.

نسل جوان از ما فضای پر نشاط توام با آرامش و شادی می‌خواهد و این حق قانونی آن‌هاست و نکته حائز اهمیت سوم اثبات امنیت ایران برای برگزاری رقابتهای مقدماتی جام جهانی فوتبال در تهران است.

نکته آخر و مهمی دیگری که به باور من باید به آن توجه لازم و نگاه منطقی داشت این است که "توافق و تهاجم دو روی سکه دیپلماسی" است.

آن چه که ما در هفته نخست برای فوتبال بکار بردیم اجماعی بود برای تهاجم و آنچه که هفته دوم اتفاق افتاد اجماعی بود برای توافق در راستای منافع و مصالح ملی کشور، پس نکته مهمی که برای ما بسیار اهمیت داشت و دارد این بود که مبادا خواسته یا ناخواسته با تخریب خودی‌ها فضا را به نحوی مدیریت کنیم که هم مردم احساس نا امیدی کنند و هم نشاط اجتماعی را از جوانان بگیریم و هم بیگانگان احساس پیروزی کنند.

لذا خارج از همه معادلات و جلسات مختلفی که انجام شد آن چیزی که اتفاق افتاد در راستای منافع و مصالح ملی بود چرا که در حقیقت تهاجم و توافق دو روی سکه دیپلماسی است.

 

ارسال به دوستان