همه شهر خُمارند؛ خمار ترک ناخواسته اینترنتی که همهمان به آن عادت کردهایم. برای جوانترها سختتر است؛ همانهایی که دوره بیاینترنتی را ندیدهاند؛ مثل ما که دوره بیبرقی را درک نکردهایم. مگر میشود برق نباشد! عزیزی میگفت بعد از مدتها کتاب به دست گرفتم و چه لذتی دارد مطالعه کتاب!
این روزها هر جای شهر که میروی، آدمها را در حال گفتوگو و مباحثه میبینی؛ برخلاف روزهای دیگر که همه سر در موبایل داشتند و جسمشان اینجا بود و روحشان در فضای مجازی غوطهور بود. همه ما مثل معتادان تازه ترککرده، مرتب و ناخودآگاه دستمان به صفحه موبایل میرود و تازه یادمان میافتد که شبکه جهانی را قطع کردهاند.
جایگزینهای زیادی هم برای مشغولیتهای فضای مجازی و اینترنتگردی نداریم. لابد این تنبیه جمعی، برای اعاده امنیت عمومی لازم بوده؛ ولی یادمان انداخت که چقدر خودمان، زندگیمان و کسبوکارمان وابسته به اینترنت شده است. اینکه این خوب است یا بد، محل بحث است. گرچه گذشتهگرایان دوست دارند همه مواهب علم و فناوری را کنار بگذارند و زندگی پاک و سالم و بدون غلوغش و طبیعی را پیشه کنند؛ اما چنین خیال بهظاهر زیبایی، امکان ظهور و بروز در عالم واقعیت ندارد. در عالم وهم و خیال خوب است؛ اما وقتی عملی شود، همه دچار مشکل میشویم.
بودند کسانی که فناوری را ترک کردند و گوشه دنج عزلت را برگزیدند و به خیال خود به اصل خویشتن بازگشتند؛ اما واقعیت این است که ارتجاع و بازگشت به عقب، حلّال مشکلات انسان امروزی نیست.
زندگی بشر رو به تکامل است و سمتوسوی آن، فتح قلههای کمال انسانی باید باشد. هرکسی با هر عقیده و جهانبینیای، هدفی را دنبال میکند. پیشرفتهای فناورانه همه ما را در رسیدن به اهداف عالی زندگیمان کمک کرده است.
نیازی به گفتن نیست که روزگاری همه بلندگوها دست زورمندان بود و طبقه ضعیف، جایی برای ابراز وجود نداشت. امروز به لطف فناوری، هر شخصی، همسنگ بزرگترین بنگاههای رسانهای جهان، فرصت ابراز وجود دارد. سرعت ارتباط، حجم ارتباط و کیفیت ارتباط همه در خدمت ارتقای نقشآفرینی توده مردم بوده است. ما هرچه بخواهیم، میتوانیم در فضای مجازی بیان کنیم و اگر مطلب قابل اعتنایی باشد، به سرعت برق و باد در سرتاسر گیتی انتشار مییابد. قابلیتهای بیحدوحصر انسان امروزی، به لطف فناوری و بهویژه شبکه جهانی اینترنت، توانسته به منصه ظهور برسد.
امروز دیگر جهان فقط در چنگ پولداران و زورداران نیست. ما هم فرصت ابراز وجود یافتهایم و بشریت ناگزیر به سمت برابری پیش میرود. آنهایی که شادمان از قطع اینترنت هستند، به هوش باشند که توفیقات مقطعی اینچنینی، تلخکامیهای بزرگ در پي دارد. تنبیه جمعي به قول دورکیم، جامعهشناس مشهور، مختص جوامع توسعهنیافته است و یک جامعه توسعهیافته از احکام ترمیمی و تشویقی بهره میبرد.
کسی که انسانها را از حق ارتباط که جزء حقوق اساسی بشر است، محروم میکند، خود را در لیست سیاه نوباوگان و جوانانی قرار میدهد که صاحبان فردايند. عزیزانی که چنین راهحلهایی را پیشنهاد میدهند، بدانند که در چهار دهه گذشته هیچگاه بستن و محرومکردن و نظایر آن، قرین موفقیت نبوده و همواره جواب عکس داده و فاصلهها را بیشتر کرده است.
دادن چنین راهحلهایی، ساده است و اصولا ما ایرانیها چنین راهحلهایی را دوست داریم. مثلا تقاطعی شلوغ است و پلیس و شهرداری، اولین تزشان بستن آن تقاطع است. مشکل حل میشود و دیگر شلوغی در آن تقاطع و خیابان دیده نمیشود؛ اما ازدحام بزرگتری در چند متر آن طرفتر ایجاد میشود؛ با این تفاوت که رانندگان عصبی شده و بدوبیراه میگویند و اعتمادشان زایل شده است.
بیایید این روزهای بهیادماندنی ایران را برای همدیگر تلخ نکنیم. تا بازشدن اینترنت، از گفتوگو با همدیگر لذت ببریم. وقتی وصل شد، هر روز زمان مشخصی را برای کنارگذاشتن اینترنت و لذتبردن از ارتباط واقعی و گفتوگو با دوستان و خانواده تعیین کنیم. همه باید بدانیم که اینترنت قابل قطعشدن و جبر فناوری قابل بازگشت نیست؛ بنابراین زندگیمان را طوری برنامهریزی کنیم که این پیشرفتهای بشری، در راستای رشد انسانی و رسیدن به کمال واقعیمان قرار بگیرد. اگر توانستیم لذت بزرگي از زندگی با همین دستاوردها ببریم، هنر کردهایم.
منبع: روزنامه شرق