۰۷ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ۰۶:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۶۹۴۶۷۲
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۰ - ۲۹-۰۷-۱۳۹۸
کد ۶۹۴۶۷۲
انتشار: ۱۵:۵۰ - ۲۹-۰۷-۱۳۹۸

چرا برای من؟

دخترک که از درس جبر نمره نیاورده بود و بهترین دوستش هم او را ترک کرده بود پیش مادرش رفت و گفت: "همش اتفاق های بد می افته!"

مادر که در حال کیک پختن بود از او پرسید که آیا کیک دوست دارد؟

و دخترک جواب داد: "البته! من عاشق دست پخت شما هستم."

_______________________________________________________________________________

بیشتر بخوانید: داستان های کوتاه

_______________________________________________________________________________

مادر مقداری روغن مخصوص شیرینی پزی به او داد دخترک گفت: "اه..! حالم رو به هم می زنه!"

مادر تخم مرغ خام پیشنهاد کرد و دختر گفت: "از بوش متنفرم!"

این بار مادر رو به او کرد و پرسید: "با کمی آرد چطوری؟" و دختر جواب داد که از آن هم بدش می آید.

مادر با چهره ای مهربان و متین رو به دخترش کرد و گفت: بله شاید همه این ها به تنهایی به نظرت بد بیایند ولی وقتی آنها را به اندازه و شیوه مناسب با هم مخلوط کنیم یک کیک خیلی خوشمزه خواهیم داشت!

خداوند نیز این چنین عمل می کند؛ ما خیلی وقتها از پیشامدهای ناگوار از پروردگارمان شکایت می کنیم در حالی که فقط او می داند که این موقعیت ها برای آمادگی در مراحل بعدی زندگی لازم است و منتهی به خیر می شود. باید به خداوند توکل کرد و اطمینان داشت که همه این موقعیت های به ظاهر ناخوشایند معجزه می آفرینند.

مطمئن باش که خداوند تو را عاشقانه دوست دارد چون در هر بهار برایت گل می فرستد و هر روز صبح آفتاب را به تو هدیه می کند. پروردگار هستی با اینکه می تواند در هر جای این دنیا باشد قلب تو را انتخاب کرده و تنها اوست که هر وقت بخواهی چیزی بگویی گوش می کند و تو باید صبور باشی و این مراحل را طی کنی..

ارسال به دوستان