عصرایران؛ مصطفی داننده- این روزها بازار دادگاههای فسادهای مالی حسابی داغ است. هر روز خبر تازهای از فساد و بازداشت یک مدیر به گوش مردم میرسد. خبرهایی که اتفاقا خوب است و نشان میدهد عزم جدی برای برخورد با فسادهای اقتصادی که مردم را شاکی کرده است، وجود دارد.
در این میان سوالی ایجاد میشود که چرا در جامعه شاهد ظهور چنین فسادهایی هستیم؟ جامعهای که در آن از صبح که بیدار میشوی تا شب که بخوابی از اخلاق و رعایت حق دیگران حرف زده میشود!
بله، این فسادهای گسترده نشان میدهد که هنجارها در جامعه به ویژه در برخی مقامات تغییر پیدا کرده است. در سالهای نه چندان دور خدمت به مردم یک فضیلت بود. خدمتی که در آن مسؤولان به دنبال پر کردن جیب خود نبودند اما حالا برخی فقط برای این به کرسی مدیریت تکیه میزنند که جیب خود را پر کنند و به شهرت برسند.
زمانی شهید بهشتی در وصف مسؤولان گفته بود:«ما شیفتگان خدمتیم، نه تشنگان قدرت» اما حالا...
انتخابات مختلفی را که در این سالها برگزار شده است ببیند. فردی برای عضویت در شورای یک شهر کوچک چنان خرجی میکند که برخی فکر میکنند او عزم ریاست جمهوری دارد. یا برای رسیدن به کرسی سبز مجلس، یک نامزد میلیاردها تومان خرج میکند تا توسط مردم نماینده مجلس خطاب شود.
وقتی هدف عوض شود باید هم هر روز شاهد شنیدن خبر بازداشت فلان مدیر یا بهمان مسؤول باشیم. باید هم عکس متهمی را در هیاتهای مذهبی ببینم بعد او را در دادگاه با لباس راه راه مشاهده کنیم. برای اینگونه مدیران، دین هم یک ابزار برای رسیدن به ثروت و قدرت بیشتر است.
دومین ویژگی این مدیران این است که آنها هیچ حسی به وطن ندارند. وطن برای آنها تنها یک اسم است و تمام. مگر میشود کسی دلش برای ایران بتپد بعد وقتی به مقامی میرسد برای پیشرفت ایران گامی برندارد.
برای این دسته از مدیران، وطن یعنی جیب پر پول. آنها فقط برای جیب خود کار میکنند و کاری به کشور و مشکلات آن ندارند. بله، برخی از مدیران ما وطن پرست نیستند و هیچ دغدغهای نسبت به نام ایران ندارند.
آنها به مدیریت میرسند که جیب خود، فامیل، آشنایان و دوستان خود را پر کنند و اصلا برایشان مهم نیست آینده ایران با تصمیمهای آنها چه خواهد شد. برایشان مهم نیست، جوانان این سرزمین با دیدن رفتار آنها سرخورده میشوند و تصمیم به ترک وطن میگیرند.
یکی از مهمترین مشکلات کشور ما برخی مدیران هستند که هدفشان عوض شده است و از خدمت به قدرت رسیدهاند و دغدغهای به نام ایران ندارند.
تمام کشورهایی که امروز آنها را پیشرفته میدانیم مدیران داشتهاند که دلشان برای وطنشان میتپید و میدانستند پیشرفت وطن یعنی پیشرفت آنها و رونق گرفتن زندگیشان.