اصغر قندچی موسس شرکت 'ایران کاوه' بود که بعدا به سایپا دیزل تغییر نام یافت
به گزارش عصر ایران، اصغر قندچی که پدر صنعت کامیون در ایران لقب گرفته روز دوشنبه 7 مرداد 98 در ۹۱ سالگی در تهران درگذشت.
او که از اسفند ۱۳۹۷ به دلیل عفونت شدید در بیمارستان بستری شده بود، ماههای آخر عمر خود را در بخش آی سی یو سپری کرد تا اینکه هفتم مرداد از دنیا رفت.
قندچی بیش از ۷۰ سال پیش مونتاژ و تولید کامیون را در ایران شروع کرد و موسس شرکت 'ایران کاوه 'بود که بعدا به سایپا دیزل تغییر نام یافت.
به گزارش بی بی سی، با راهاندازی کارخانه کامیون سازی ایران کاوه، تولید کامیونهای "ماک" آمریکایی در ایران شروع شد؛ تولید با چند کامیون در هفته شروع شد و پس از مدتی به هفت کامیون در روز رسید.
اصغر قندچی از کودکی به عنوان کارگر در گاراژهای تعمیر اتومبیل در ایران کار کرده بود و با انواع خودروها بویژه خودروهای سنگین آشنا بود و در آهنگری تبحر داشت که در ساخت قطعات خودرو به یاریش آمد. او در نوجوانی کارگاه خودش را راه اندازی کرد:
"از ۱۶سالگی برای خودم دکانی باز کردم در اندازه 3 متر در 3 متر و بعد یواشیواش محل کارم را توسعه دادم به 15 متر و 30 متر و 100 متر و 500 متر، تا به 250 هزار متر مربع رسید و بعد هم تعطیل شد. از کار روی سواری کوچک شروع کردم تا اتوبوس و کامیون. من کارم را با کپیکاری از نمونههای خارجی آغاز کردم و با هوش و پشتکاری که داشتم یاد گرفتم که نمونههایی مثل قطعات خارجی و حتی بهتر از آنها را بسازم."
کامیونهای ماک بیش از ۷۰ سال است در جادههای ایران میتازند
پس از چند سال او از ضایعات قطعات جنگ جهانی دوم استفاده کرد تا کامیونهای ماک را که خراب شده بودند تعمیر کند؛ در این کار از موتورهای انگلیسی "کامنز" که آن زمان برای چاه آب استفاده میشد، بهره گرفت.
رضا نیازمند، معاون وزیر وقت اقتصاد در اوایل دهه چهل خورشیدی در این باره به روزنامه دنیای اقتصاد گفته بود: "ماکهایی که از آمریکا میآمد در جادههای گرمسیری ایران جوش میآورد. قندچی تغییراتی در کاربراتور ایجاد کرد تا این مشکلات رفع شود. همچنین ماکهایی که از آمریکا میآمد شاسیهای کوتاهی داشت که قندچی به دلیل تردد ماک در جادههای ناهموار ایران ارتفاع شاسیها را یک متر بلندتر کرد."
عدهای او را منجی وزارت اقتصاد در برابر اولتیماتوم شش ماهه محمدرضا پهلوی برای ساخت اتومبیل در ایران میدانند؛ زمانی که مسئولان وقت به دنبال راهاندازی کارخانههای جدید از جمله خودروسازی در ایران بودند.
قندچی میگوید "یک روز آمدند گاراژ من و گفتند که دنبال کسی میگردند که کمکشان کند تا ماشین بسازد و من را پیدا کردند."
این اتفاق پس از آن بود که مرسدس بنز آلمان به دنبال گرفتن پروانه ساخت این خودرو در ایران بود.
قندچی خودروهای ساخت خودش را برای شاه ایران به نمایش گذاشت که تعجب او را هم برانگیخت: "شاه 10 دفعه از من پرسید که کسی بهت کمک کرده؟ گفتم نه. پرسید چیزی احتیاج داری؟ گفتم نه. حتی پرسید کمک مالی بهت شده؟ گفتم نه. "
پس از این دیدار، اولتیماتوم 6 ماهه وزارت اقتصاد لغو شد و اصغر قندچی با پروانه ساخت کامیون در ایران، کار خود را شروع کرد.
شرکت ایران کاوه در سال ۱۳۴۲ تاسیس شد
قندچی با کسب اولین مجوز تولید خودرو از دولت وقت در سال ۱۳۴۲ شرکت ایران کاوه را برای تولید ماک تاسیس میکند؛ شرکت ماک آمریکایی هم برای اولین بار در خارج از خاک آمریکا، حاضر به همکاری با ایران میشود.
او می گوید: «به من اصغر آهنگر می گفتند و چون کاوه آهنگر را دوست داشتم اسم کاوه را برای کامیون انتخاب کردم».
قندچی کامیونهای ماک را براساس شرایط آب هوایی ایران و شرایط جادهای ایران تقویت میکرد؛ به همین دلیل در آن دوران کامیونهای تولیدی در ایران مشتریان بیشتری از محصولات مشابه خارجی داشتند.
او میگوید: "شرایط آب و هوایی و جادههای ایران با کشور آمریکا بسیار متفاوت بود پس تصمیم گرفتم ماک را با شرایط ایران وفق دهم. برای این کار باید تغییرات اساسی در ساختار این کامیون ایجاد میکردم که با بررسی همه جوانب و شرایط جادهای کشور موفق شدم نتایج خوبی بگیرم. در این راستا طول شاسی ماک را زیاد کردم. اتاق ماک را هم خودمان میساختیم."
قندچی کامیونهای ماک را براساس شرایط آب و هوایی ایران و شرایط جادهای آن تقویت میکرد
او برای تامین دیفرانسیل هم به سراغ ماکهایی میرفت که از زمان جنگ در هند و پاکستان مانده بودند؛ این دیفرانسیلها را به ایران میآوردند تا مونتاژ شوند.
آنطور که خود او گفته است در مجموع قیمت ماک تولیدی او "در اندازههای کوچک و بزرگ ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار تومان بود و با تریلر و تمام قطعات جانبی یک ماک ایرانکاوه ۳۰۰ هزار تومان فروخته میشد؛ در حالی که به گفته آقای قندچی ماک آمریکایی بدون تریلر حدود ۲۰۰ هزار تومان به فروش میرسید."
او در سال ۱۳۵۷ به فکر تولید آخرین قطعات ماک در ایران از جمله موتور افتاده بود که انقلاب اسلامی پیروز شد؛ او در بحبوجه انقلاب به آمریکا رفته بود تا سفارش حدود 4 هزار کامیون را لغو کند.
دوستانش در آمریکا به او توصیه کرده بودند به ایران برنگردد اما او به تهران بازگشت تا کار خود را ادامه دهد.
در جریان ملی شدن صنایع در سال ۱۳۵۸، کارخانه ایران کاوه از او گرفته شد؛ او البته کارش را در ایران ادامه داد و در کارگاهی در جنوب تهران به کامیونهای ماک خدمات ارائه میداد.
اصغر قندچی در زمان پیروزی انقلاب در آمریکا بود؛ دوستانش به او توصیه کرده بودند به ایران برنگردد اما او به تهران بازگشت تا کار خود را ادامه دهد
با آغاز جنگ ایران و عراق، ارتش ایران برای بهینهسازی کامیونهای خود نیاز به کمک او پیدا کرد؛ موسس ایران کاوه میگوید تا پیش از جنگ کسی از او سراغی نگرفته بود:
"یک نفر از اقوام یکی از مسئولان کشور که با من از قدیم آشنا بود، به مسئولان نظام گفته بود اصغر قندچی تنها کسی است که میتواند این مشکل را حل کند. برای همین پیش من آمدند. گفتم تعداد زیادی تانکبر داریم، برای تعمیر و راهاندازی تانکبرها قطعه هم هست. برای حل این مشکل بودجه نیاز بود. رفتند و آمدند گفتند بودجه نداریم. گفتم خود من بودجه کار را تامین میکنم."
"یک مشکل دیگری که در جبهه خطر ایجاد میکرد این بود که میگفتند تانکبرها روسی هستند و زیاد دود میکنند و دشمن میتواند رد حرکت ما را بگیرد؛ گفتم که با تعویض موتور مشکل حل میشود و همین کار را کردم. با هزینه خودم یک موتور از خارج کشور آوردم و روی ماشین سوار کردم."
قندچی پس از جنگ دوباره به کارگاهش بازگشت و تا آخر عمر هم در این کارگاه کار کرد و تا پیش از بستری شدن در بیمارستان همچنان در آن مشغول به کار بود.
کارخانه ایران کاوه که او موسس آن بود و بعدها به شرکت سایپا دیزل تغییر نام یافت پس از ماک به تولید محصولات ولوو پرداخت و در چند سال اخیر هم به سراغ مونتاژ کامیونهای چینی رفته است.
هزاران دستگاه ماک ساخته شده در کارخانه ایران کاوه هنوز در جادههای ایران میتازند.
نمونههایی از کامیونهای ماک تولید شده در ایران/عکس ها: OTAGHIRANONLINE.IR
کارش قابل تحسین هست
من اگر قبل از فوت ملاقاتش میکردم، ازش میپرسیدم که با توجه به ناکارآمدی بعدی تولیدات ایران خودرو، آیا هنوز هم از اینکه با کار ایشون، فعالیت بنز در ایران منتفی شد، خوشحال هست یا اینکه با توجه به وقایع بعدی از کار خود پشیمان شده؟
همین کارخانه و ایرانخودرو و صدها کارخانه دیگه در اختیار مالکان واقعی میموند الان ایران چه وضعی داشت؟!
خدا رحمتش کند نسل اینگونه افراد پرکار، و میهن دوست بشدت کم شده
روحش شاد
وطن پرست واقعی و مرد.
روحش شاد
البته چه ظلمی به او شد که کارخانه اش را گرفتند و از تولید محرومش کردند و خودش را به زندان افکندند!
و چقدر جوانمرد بود که با همه ظلمی که به او شده بود با لباس زندانی به کمک جنگ آمد و حتی با هزینه خودش آن خدمات را به جبهه ها کرد!
بد ترین تصمیم حکومت پس از انقلاب مصادره کارخانه های بزرگ بود که بیکاری و عقب ماندگی صنعتی را به بار آورد
و عده ای جوان وصل به سیستم که بی تجربه و کم سواد بودند صنعت را نابود کردند
راستی چرا من که 55 سال سن دارم تاکنون از ایشان هیچ نمی دانستم . این جفای به ایرانیان خدمتگذار نیست؟؟
آیا گرفتن مال مردم جرم است یا نه ؟
بعد گذشت این سال ها هنوز هم بارهای فوق سنگین ترافیکی در کشور با این ماشینا حمل میشه .
متاسفانه تا زنده بو خبری ازش نگرفتن