عصرایران؛ هومان دوراندیش- فروش نفت در شرایط کنونی، شاید مهمترین مساله سیاست خارجی و سیاست داخلی ایران باشد. هر چند که برخی از منابع داخلی معتقدند دولت ایران هنوز روزانه بیش از 1 میلیون بشکه نفت میفروشد، ولی کاهش فروش رسمی نفت ایران از زمان آغاز تحریمهای دولت ترامپ، آن قدر بوده است که ایران به خروج تدریجی از برجام راغب شود.
راهاندازی سازوکار مالی موسوم به اینستکس، شاید آخرین تلاش اتحادیۀ اروپا برای ممانعت از خروج ایران از برجام در اثر کاهش صادرات نفت باشد.
متن زیر گفتوگویی است با محمدعلی خطیبی، نمایندۀ پیشین ایران در اوپک، دربارۀ مساله فروش نفت. آقای خطیبی در دوران فعالیت در وزارت نفت، مدیر امور بینالملل شرکت ملی نفت و در واقع مسئول فروش نفت ایران و نیز مدیر کل اوپک وزارت نفت بوده و در شهریور 1392 بازنشسته شده است.
*جناب خطیبی، دربارۀ میزان کاهش صادرات نفت ایران در اثر تحریمهای آمریکا، ارقام متفاوتی ذکر میشود. طبق آخرین اخبار منابع غربی، فروش رسمی نفت ایران به 300هزار بشکه در روز رسیده است. آیا این رقم صحت دارد؟
-منابع غیر رسمی، که عمدتاً منابع خارجیاند، آمارهایی را ارائه میکنند ولی این آمارها با آمارهای رسمی قابل مقایسه نیست. مقامات رسمی هم اخیراً آماری اعلام نکردهاند و من هم اطلاعی ندارم که ما روزانه چند بشکه نفت صادر میکنیم.
*وزارت نفت، رقم 300هزار بشکه را تکذیب کرده و ضمناً گفته است رقم دقیق فروش نفت را اعلام نمیکند. چرا؟
-به هر حال ما در جنگ اقتصادی قرار داریم. حفظ اسرار هم یکی از اصول جنگی است. در چنین شرایطی شاید درست هم نباشد که وزارت نفت آمار دقیق فروش نفت ایران را اعلام کند.
*اگر رقم دقیق صادرات نفت ما اعلام شود، ممکن است دولت آمریکا تلاش کند همین رقم را هم پایینتر بیاورد؟
-به هر حال دشمن از هر اطلاعاتی که در اختیار داشته باشد علیه ما استفاده خواهد کرد. بنابراین طبیعی است که وزارت نفت آمار و ارقامی را که میتواند مورد سوءاستفاده دشمنان واقع شود، اعلام نکند.
*اخیراً نمایندۀ شهر دامغان در مجلس شورای اسلامی، در مصاحبه با عصر ایران گفت که ایران روزانه یکونیم میلیون بشکه نفت میفروشد ولی این فروش رسمی نیست. به نظرتان فروش غیر رسمی نفت ما، الان بالای 1 میلیون بشکه در روز است یا زیر 1 میلیون بشکه؟
-نمایندۀ دامغان حتماً دلایلی برای طرح این رقم داشتهاند. نمایندۀ مجلس هم جزو مقامات رسمی کشور محسوب میشود و لابد این نماینده شواهد و دلایلی داشته. من نمیتوانم چنین ادعایی بکنم. انسان باید بتواند از اعداد و ارقامی که مطرح میکند دفاع کند. ولی اگر یک مقام رسمی حرفی را مطرح میکند، قطعاً حرفش پشتوانهای دارد. مثلاً رئیس بانک مرکزی روز چهارشنبه فرمودند صادرات نفتی ما نه تنها روند کاهشی نداشته، بلکه روند افزایشی هم داشته. آقای همتی رئیس بانک مرکزیاند و حرفشان کد میشود و حتماً حرفش شواهد و پشتوانهای دارد. ولی من چنین ارقامی را در اختیار ندارم.
*خود شما هم پارسال در مصاحبهای فرموده بودید ما در بدترین حالت 1 میلیون بشکه نفت را میتوانیم صادر کنیم.
-من این حرف را با توجه به تحریمهای قبلی بیان کردم. در آن دوره بنده مسئول فروش نفت ایران بودم و ما با تحریمهای سنگینتراز امروز مواجه بودیم ولی صادرات نفت ما زیر 1 میلیون بشکه نبود. من با استناد به صادرات آن دوره، گفتم این دوره هم میتوانیم حداقل روزی 1 میلیون بشکه نفت بفروشیم.
*منظورتان تحریمهای دولت اوباماست؟
بله. تحریم سالهای 91 و 92 شمسی.
*چرا تحریمهای دولت ترامپ سختتر از تحریمهای دولت اوباما نیست؟
-چون الان فقط آمریکا ما را تحریم کرده ولی آن موقع اجماعی علیه ایران پدید آمده بود. یعنی سازمان ملل، شورای امنیت، اروپا و بسیاری کشورهای دیگر در آن تحریمها مشارکت داشتند.
*ولی ظاهراً نتیجه کار یکسان بوده. یعنی آن بار دیگران داوطلبانه مشارکت داشتند در تحریم ما، این بار مجبورند به تحریم ما تن بدهند. یا شاید هم برخی کشورها دیگر رسماً نفت ما را نمیخرند ولی به صورت غیر رسمی هنوز خریدار نفت ما هستند. بله؟
-به هر حال کشورها در این قضیه حاضر نیستند هزینههای تحریم ما را بپردازند. بنابراین ما باید برای مشتریهایمان اطمینان خاطر ایجاد کنیم و ریسک قضیه را بپذیریم. اینکه انتظار داشته باشیم علیرغم دشواری شرایط، یک شرکت خارجی بیاید نفت ما را بخرد و هزینۀ تحریم را بپردازد، انتظار معقولی نیست. ما باید مشتریهایمان را مجاب کنیم که بابت خرید نفت ما، هیچ جریمهای نخواهند پرداخت. اگر بتوانیم چنین کاری کنیم، فکر کنم خرید نفت ما همچنان ادامه داشته باشد.
*آقای زنگنه اخیراً گفت آمریکا در تحریم به هوشمندی شیطانی رسیده است. از این حرف چنین برمیآید که، برخلاف نظر شما، تحریمهای این دوره سختتر از تحریمهای دورۀ اوباماست.
-نه، در دورۀ اوباما اتحادیۀ اروپا هم ما را تحریم کرده بود و ما حتی اگر نفتمان را مجانی هم به اروپاییها میدادیم، آنها نفت ما را نمیخریدند. یعنی حاضر نبودند حتی یک قطره نفت از ایران بخرند.
بعضی کشورها هم استناد میکردند به عضویتشان در سازمان ملل و مصوبات شورای امنیت علیه ما؛ و به همین دلیل نفت ما را نمیخریدند. در هر صورت من نمیخواهم بگویم شرایط فعلی ما شرایط خوبی است. حرفم این است که تحریمهای قبلی شرایط دشوارتری ایجاد کرده بود و ما الان باید تلاش بیشتری کنیم برای افزایش درآمد نفتیمان.
*معاون وزیر خارجه روسیه اخیراً گفت ما حاضریم به ایران کمک کنیم برای فروش نفت. این کمک دقیقاً به چه شکل میتواند باشد؟
-روسیه میتواند نفت ما را در سیستم اقتصادی خودش و کشورهای همپیمانش مصرف کند. طبیعتاً این سیستم اقتصادی میتواند صادرات بیشتری داشته باشد. اگر روسیه نفت ما را در پالایشگاههای خودش مصرف کند، نفت ما وارد بازارهای بینالمللی نمیشود؛ در سیستم داخلی روسیه و اقمار روسیه مصرف میشود و به این ترتیب روسیه میتواند نفت بیشتری مصرف کند.
در این صورت، روسیه میتواند نفت بیشتری صادر کند؛ چراکه بخشی از نیاز پالایشگاههایش را با نفت ما تامین میکند. لازمۀ این کار، مذاکره و توافق با روسیه است. در پیش گرفتن چنین راهی، هیچ مشکلی هم برای هیچ کشوری ایجاد نمیکند.
*پس کشورهای صادرکنندۀ نفت میتوانند در صادرات نفت به ما کمک کنند.
-بله؛ چنین دولتهایی به جای اینکه نفت خودشان را در داخل کشورشان مصرف کنند، نفت ما را مصرف میکنند و نفت خودشان را به مقدار بیشتری (نسبت به قبل) صادر میکنند. البته این تنها راه ممکن نیست. راههای دیگری هم وجود دارد که باید روی آنها کار کرد. ما از وقتی که زمزمۀ تحریمهای فعلی مطرح شد، باید برای مقابله با آنها برنامهریزی و رایزنی میکردیم و با کشورهای خارجی به توافقاتی میرسیدیم.
*مطابق توضیح شما، کمک روسیه به ایران در صادرات نفت به این معنا نیست که روسیه بشکههای نفت ما را بخرد و به کشورهای دیگر بفروشد.
-البته اگر روسیه یا هر کشور دیگری نفت ما را بخرد، مالک نفت خریداری شده است و اگر بخواهد این نفت را به کشور دیگری بفروشد و سود ببرد، میتواند این کار را بکند. اگر هم بخواهد، نفتی را که از ما خریده در داخل کشور خودش مصرف میکند.
نحوۀ استفاده روسیه از نفتی که از ایران خریده، قاعدتاً به صلاح و مصلحت خودش برمیگردد. به هر حال من فکر میکنم اگر روسیه یا هر کشور دیگری بتواند در این زمینه به ما کمک کند، طبیعتاً ما باید از این کمک استقبال کنیم و با مذاکره و توافق، زمینۀ اجرایی این کمک را فراهم کنیم. همچنین نباید فراموش کنیم که تحریمها در آغاز سفت و سختاند ولی مدتی که از آنها بگذرد، به تدریج تا حدی رنگ میبازند.
این نکته را خود تحریمکنندگان هم میدانند. یعنی تحریمها کم و بیش شُل میشوند و تحریمشونده هم راههایی برای عبور از تحریمها پیدا میکند. یکی از دلایلی که اوباما در صدد بود توافق هستهای با ایران زودتر منعقد شود، همین بود که احساس میکرد تحریمها به تدریج در حال از دست دادن اثر اولیهشان هستند.
*قبل از آغاز تحریمهای اخیر دولت ترامپ، آمار متفاوتی از فروش روزانه نفت ایران مطرح بود. از 2میلیون و 300هزار تا 2میلیون و 700هزار بشکه. اگر رقم 2ونیم میلیون را مبنا قرار دهیم، الان که روسیه میخواهد به ما کمک کند برای فروش نفتمان، چه مقدار از این رقم را میتواند پوشش دهد؟
-آمارهای متفاوت دربارۀ صادرات بستگی دارد به تعریف صادرات نفت. آمار صادرات نفت خام جدا از صادرات میعانات نفتی و نیز نفت کوره است. رقم 2 میلیون و 700 یا 2 میلیون و 800 هزار بشکه، همۀ این موارد را شامل میشود. ولی نفت خام در آن زمان در حد همان 2 میلیون و 300 هزار بشکه صادر میشد.
*حالا شما همین 2 میلیون و 300 هزار بشکه را در نظر بگیرید. کمک روسیه به ایران در فروش نفت، چه مقدار از این رقم را پوشش میدهد؟
-فکر نمیکنم روسیه بتواند تمام این رقم را پوشش دهد. به هر حال ظرفیت عملیاتی روسیه هم ظرفیت محدودی است و احتمالاً از رقمهای پایین شروع میشود و به رقمهای بالاتر میرسد. به نظرم در مراحل اولیه از یک رقم پایین شروع میشود.
*این رقم پایین تقریباً یعنی چقدر؟
-ممکن است از 100 یا 200هزار بشکه در روز شروع شود و به تدریج چند برابر شود.
*اگر روسیه از این طریق به ایران کمک کند، آیا نفت ایران را به قیمت بازار میخرد یا زیر قیمت بازار؟
-قیمت نفت مشخص است ولی در این شرایط خرید نفت ما هزینه دارد. چنانکه گفتم، ما نباید انتظار داشته باشیم هزینه خرید نفت ما را خریدار بپردازد. ما باید مشوقهایی هم برای فروش نفتمان در نظر بگیریم. اسم این کار را هم نباید ارزانفروشی گذاشت.
*در این شرایط نفت ما را تقریباً چقدر زیر قیمت بازار میخرند؟
-گاهی ما میتوانیم فقط با پرداخت هزینۀ حمل، معامله را انجام دهیم. یا مثلاً هزینۀ حمل و بیمه را متقبل شویم. گاهی تقبل هزینههای خریدار در این حد، جواب میدهد ولی گاهی هم ممکن است جواب ندهد.
*الان قیمت هر بشکه نفت اوپک حدود 65 دلار است. در شرایط فعلی، ما هر بشکه نفت را چند دلار میتوانیم بفروشیم؟
-هیچ کشوری به قیمت اوپک نمیفروشد؛ به قیمت رسمی خودش میفروشد. این قیمتهای رسمی هم ماهیانهاند و اعلام میشوند. در این شرایط اگر خریدار نفت ما دچار هزینۀ اضافی شود، ما باید آن را در نظر بگیریم و از قیمت رسمی نفت خودمان کم کنیم.
*حالا به صورت تقریبی بفرمایید که چقدر از این 65 دلار کم میشود؟ مثلاً هر بشکه را باید 50 دلار بفروشیم؟
-نه، خرید نفت ما این قدر هم دیگر هزینه ندارد. با احتساب ریسک و هزینۀ احتمالی خریدار، حدود چند دلار از قیمت هر بشکه نفت ما کم میشود. قاعدتاً نباید بیشتر از این باشد. البته مورد به مورد حکمش جداست. اگر خریداری آمد و ثابت کرد که با خرید نفت ما، به ازای هر بشکه 2 یا 3 دلار متحمل هزینه شده، ما باید این رقم را در نظر بگیریم و توافقمان را با او بر همین اساس تنظیم کنیم تا فروش نفتمان تداوم داشته باشد.
*پس اگر قیمت 65 دلار را مبنا قرار دهیم، در صورتی که فروش نفت ما با کمک روسیه و سایر کشورها بیشتر شود، هر بشکه نفت را حدود 60 دلار یا کمی بیشتر میتوانیم بفروشیم.
-بله.
*برخی از کارشناسان هم معتقدند دولت ایران در بدترین شرایط میتواند کشور را با فروش روزانه 1 میلیون بشکه نفت اداره کند. حداقل فروش نفت که مانع از بروز بحران اقتصادی در ایران میشود، همین 1 میلیون بشکه است یا رقم دیگری است؟
-بستگی به قیمت نفت دارد. درآمد نفتی مهم است نه تعداد بشکهای که فروخته میشود. ما اگر 1 میلیون بشکه به قیمت 50 دلار بفروشیم، درآمد معینی داریم ولی ما در دورۀ تحریمهای قبلی، 1 میلیون بشکه را به قیمت 100 یا 110 دلار صادر میکردیم. طبیعتاً در چنین شرایطی، درآمد نفتی دو برابر میشود. بنابراین قیمت هم مهم است و ما در اوپک باید تلاش کنیم قیمت نفت پایین نیاید.
*اگر یک درگیری نظامی مختصر رخ دهد، با توجه به تاثیر احتمالیاش در افزایش قیمت نفت، این درگیری به سود ایران است؟
-درگیری نظامی لزوماً به افزایش قیمت نفت منتهی نمیشود. ما درگیریهای نظامی زیادی داشتهایم که قیمت نفت را افزایش ندادند. معمولاً درگیریهایی منجر به افزایش قیمت نفت میشوند که باعث اخلال در عرضۀ نفت شوند. درگیریهای نظامیای که هیچ اخلالی در عرضۀ نفت ایجاد نکنند، تاثیری در بازار نفت ندارند.
*اتفاقاتی از جنس همین وقایعی که اخیراً در حول و حوش تنگۀ هرمز رخ داده، میتواند قیمت نفت را افزایش دهد؟
-این وقایع تاثیر روانی دارند و اثرشان بسیار کوتاهمدت است. در افزایش قیمت نفت، تاثیرات روانی نقش بلندمدتی ندارند. تاثیر مهم و بلندمدت، همان اخلال در عرضۀ جهانی نفت است.
*فشارهای اخیر به بیژن زنگنه برای کنار رفتن از وزارت نفت، چه دلیلی دارد؟
-این یک بحث قدیمی است. سالهاست که عدهای خواهان کنارهگیری آقای زنگنه هستند و ایشان هم اصرار دارد که بماند. این بحث از همان زمان دولت اصلاحات مطرح بوده.
*ولی در چهار سال اول دولت روحانی، چنین فشاری متوجه بیژن زنگنه نبود. در چهار سال دوم این دولت به نظر میرسد جریان راست رادیکال عزمش را جزم کرده زنگنه را کنار بزند.
-مجموعه نظام از نفت انتظاراتی دارد. وزیری که این انتظارات را برآورده کند، این بحثها هم منتفی میشود.
*انتظارات نظام دقیقاً چیست؟
-یکی اینکه وزارت نفت نیازهای داخلی را برآورده کند، دوم اینکه درآمد مورد نیاز را با صادرات تامین کند. هر کسی که وزیر نفت باشد و این دو انتظار نظام را نتواند برآورده کند، تحت فشار قرار میگیرد و نظام حق دارد که در صدد قرار دادن فرد دیگری در راس وزارت نفت باشد که بتواند این انتظارات را برآورده کند.
وقتی که دولت فروش روزانه 1ونیم میلیون بشکه نفت را در بودجه پیشبینی کرد، وزارت نفت میتوانست به دولت و مجلس اعلام کند چنین کاری برایش مقدور نیست و اجازه ندهد 1ونیم میلیون بشکه را در بودجه بگنجانند. ولی وقتی که این رقم وارد بودجه میشود و وزارت نفت هم هیچ اعتراضی نمیکند، این وزارتخانه الان دیگر نمیتواند بگوید از عهدۀ چنین کاری برنمیآید.
*حالا فرض کنیم که آقای زنگنه فردا برکنار شد. چه تضمینی وجود دارد که وزارت نفت به این رقم 1ونیم میلیون بشکه برسد؟
-به هر حال هر کسی که به جای ایشان بیاید، باید تعهد بدهد که این رقم را محقق میکند.
*فرض کنیم شما مشاور آقای روحانی هستید و ایشان از شما میخواهد وزیر نفت بعدی را به او پیشنهاد بدهید. چه کسی را پیشنهاد میکنید؟
-مشکل قدیمی وزارت نفت این است که همیشه دولتها افرادی را از بیرون وزارتخانه به وزارت نفت تحمیل کردهاند و این افراد چون نفتی نبودند، همیشه با ادارۀ امور نفت مشکل داشتند. من همواره گفتهام وزیر نفت باید از داخل مجموعه نفت کشور انتخاب شود. چنین فردی به مسائل نفت مسلط است و بهتر میتواند کار کند. دولتهای قبلی هم افرادی را از بیرون مجموعه نفت در راس این وزارتخانه قرار میدادند و این افراد زمان زیادی را از دست میدادند تا با چم و خم امور نفتی کشور آشنا شوند.
برخی از آنها حتی نمیتوانستند با نفتیها تعامل داشته باشند. مجموعۀ نفت یک مجموعۀ فنی است. وزیر نفت باید یک فرد نفتیِ باتجربه باشد. افراد سیاسی وقتی در راس وزارت نفت قرار میگیرند، دنبال کارهای سیاسی خودشان میروند.
*الان فردی با مشخصات مد نظر شما در وزارت نفت داریم که گزینۀ مناسبی برای جانشینی احتمالی بیژن زنگنه باشد؟
-قطعاً داریم. چند نفر هم داریم. چنین فردی باید پله پله در وزارت نفت بالا آمده باشد. اینکه بنده دو سال در وزارت نفت حضور داشته باشم و بعد ادعا کنم که نفتی شدهام، ادعای درستی نیست. وزیر نفت باید پایهاش در وزارت نفت بوده باشد.
*شما دربارۀ این به اصطلاح پرستوی وزارت نفت اطلاعاتی دارید؟
-نه، من هیچ اطلاعاتی ندارم. در گذشته چنین پدیدهای در وزارت نفت نداشتیم. حداقل در طول سی و چند سالی که من در وزارت نفت بودم، چنین خبرهایی نبود. پدیدههایی از این دست محصول همین چند سال اخیرند.
*با توجه به عملیاتی شدن اینستکس، به نظرتان چقدر میتوانیم امیدوار باشیم که این سازوکار مالی، اولاً فروش نفت ما را افزایش دهد، ثانیاً ما بتوانیم پول نفت فروخته شده را دریافت کنیم؟
-این سیستم اگر بخواهد کار کند، نیاز به یک منبع مالی دارد. این منبع مالی به نظرم باید از طریق فروش نفت تامین شود. نظر ایران این است که اروپاییها باید از ما نفت بخرند و بعد پول آن نفت را از طریق این سیستم در قالب یک سری از کالاها، تحویل ما بدهند.
بنابراین طبیعی است اگر اروپاییها از ما نفت نخرند، ما تازه باید از جای دیگری پول کالاهایی را که از اروپا دریافت میکنیم، فراهم کنیم و تحویل آنها بدهیم. ما چنین چیزی را قبول نداریم. این سیستم از جایی استارت میخورد که کشورهای عضو این سیستم از ما نفت بخرند. ظاهراً قرار است روسیه و برخی کشورهای دیگر هم عضو این سیستم شوند ولی فعلا اروپاییها عضو این سیستماند. اما دربارۀ دریافت پول فروش نفت، باید بگویم که ما پولی از طریق اینستکس دریافت نمیکنیم بلکه اینستکس، اگر چه این اصطلاح خوشایند نیست، نوعی "نفت در برابر غذا" است. در تحریمها مواد غذایی و دارویی استثنا شدهاند.
ما الان همین مواد استثنا شده را هم دریافت نمیکنیم. ولی وقتی اروپاییها نفت ما را بخرند، این مواد را در ازایش به ما میدهند. یعنی پول نفت را به ما نمیدهند چون آنها مدعیاند که اگر ما این پول را بگیریم، با آن موشک و تسلیحات درست میکنیم یا آن را صرف فعالیتهای هستهای میکنیم. به هر حال اگر اروپاییها از ما نفت بخرند و اینستکس کار بکند، معادل نفت خریداری شده را مواد غذایی و دارویی به ما میدهند. خلاصه من بعید میدانم از طریق اینستکس پولی به ما بدهند.
*احتمال دارد ژاپن و چین هم از اینستکس استفاده کنند؟
-اگر این سیستم در یک قالب اروپایی موفق عمل کند، به نظرم سایر خریداران نفت ما هم، که به نوعی صادرکنندۀ کالا به کشور ما هستند، تشویق میشوند به این سیستم بپیوندند. ولی شرط اولقدم موفقیت این سیستم این است که اروپاییها از ما نفت بخرند.
*الان کشورهایی اروپایی از ما نفت میخرند؟
-تا جایی که من اطلاع دارم، خیر. حتی یکی از مسئولین وزارت نفت گفته است اروپاییها نفت ما را که نمیخرند هیچ، جواب تلفن ما را هم نمیدهند.
*از بین کشورهای اروپایی، احتمال میدهید کدام کشور پا پیش بگذارد برای خرید نفت ما؟
-اروپاییها در شرایط عادی حدود 700 تا 800 هزار بشکه نفت از ایران میخرند. یعنی ما قبلاً بازار اروپا را در این حد تامین میکردیم. عمدۀ این رقم هم متعلق به ایتالیا و اسپانیا و یونان و قبرس بود.
*آلمان و فرانسه برای کمک به عملیاتی شدن اینستکس، نمیتوانند از ایران نفت بخرند؟
-آلمان و فرانسه نفت خیلی کمی از ما میخریدند ولی میتوانند بخشی از نیازهای نفتیشان را از طریق ایران تامین کنند. به هر حال اتحادیۀ اروپا میتواند حدود 800 هزار بشکه از صادرات نفت ما را تضمین کند.
*برایان هوک پس از اعلام راهاندازی اینستکس، تهدید کرد که هر کشوری از ایران نفت بخرد، از سوی آمریکا تحریم میشود. به نظر شما زور ارادۀ اروپاییها بیشتر خواهد بود یا زور تهدیدات آمریکا؟
-من فکر میکنم اروپا و آمریکا یکی هستند و این اشتباه است که ما اینها را از هم جدا کنیم. اروپا متحد آمریکاست و معمولاً در حرکتهای سیاسی، همسو عمل میکنند. به نظر من اروپاییها تا چراغ سبزی از آمریکا نگیرند، از ما نفت نخواهند خرید. اگر از آمریکا چراغ سبز بگیرند، از ما نفت میخرند و به ما کالا میدهند تا ما برگردیم بر سر اجرای تعهدات برجامی خودمان. فکر کنم اروپا الان منتظر چراغ سبز آمریکاست.