۰۲ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۶۷۵۰۲۱
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۵ - ۰۳-۰۴-۱۳۹۸
کد ۶۷۵۰۲۱
انتشار: ۱۱:۱۵ - ۰۳-۰۴-۱۳۹۸

آقایان! شما عوض شده‌اید یا آنها افسانه بودند؟

بهشتی آشفته شده بود. گفت: رضاخان ازدواج کرده، این شعار حرام است. از پلکان حرام که نمی‌شود به بام سعادت حلال رسید.

عصرایران؛ مصطفی داننده- اواخر خرداد و هفته اول تیر نام هایی چون شریعتی و چمران و بهشتی را دوباره می شنویم و   برای ما متولدین دهه 60 تنها یک نام هستند که از آنها زیاد شنیده‌ایم. برای ما بیشتر به افسانه می‌مانند تا سیاستمداران دنیای امروز.

آنها برای ما رستم‌هایی هستند که در کتاب‌ها در موردشان خوانده‌ایم و یا در برنامه‌های گوناگون در مورد آنها شنیده‌ایم.

چیزهایی که در مورد آنها نوشته‌اند، اصلا شبیه به اغلب آدم‌های امروز سیاست ایران نیست. انگار آنها متعلق به دنیای دیگری بودند.

می‌گویند عده‌ای از انقلابیون به سراغ شهید بهشتی رفتند و گفتند:« گفتند حالا که «مرگ بر شاه» همه‌گیر شده؛ شعار جدید بدیم. «شاه زنازاده است، خمینی آزاده است.» (بهشتی) آشفته شده بود. گفت: رضاخان ازدواج کرده، این شعار حرام است. از پلکان حرام که نمی‌شود به بام سعادت حلال رسید.

(گفتند:) الآن بهترین موقعیته، برای کمک به پیروزی انقلاب هم هست! نیت بدی هم که نداریم. آمار شهدای ١۵ خرداد رو بالا می‌گیم، خیلی بالا، این ننگ به رژیم هم می‌چسبه! بهشتی بدون تعلل گفت: با دروغ می‌خواهید از اسلام دفاع کنید؟ اسلام با صداقت رشد می‌کنه نه دروغ!»

آقایان! شما عوض شده‌اید یا آنها افسانه بودند؟

برای ماهایی که رفتار برخی سیاسیون فعلی را دیده‌ایم که برای رسیدن به کرسی قدرت، هر برچسبی به رقیب خود می‌زنند، این خاطرات باور کردنی نیست.

  می توان پرسید چرا کارهایی می‎‌کنید که  شبیه به آرمان‌هایی که در ابتدای انقلاب مطرح بود نیستید؟ این سال‌ها چه گذشته است که از دلخوری به خاطر ساختن یک شعار حرام برای شاه، رسیده‌ایم به بولتن سازی برای رقبای سیاسی انقلابی خودمان؟

چه شده است در ایام انتخابات، تلاش می‌کنیم، هرچه از خلوت و جلوت رقبا داریم، روی دایره بریزیم تا همه مردم از آن آگاه شوند و مسیر رسیدن ما به قدرت فراهم شود.

برخی از سیاستمداران انگار بیشتر بزرگ شده مکتب «ماکیاولی» هستند تا مکتب بهشتی و شریعتی.

دوستی تعریف می‌کرد در جهاد سازندگی مشغول به کار بوده است و وقتی حقوق‌ها را پرداخت می‌کردند، بسیاری،  بخشی از حقوق خود را بر می‌گرداندند و معتقد بودند قسمتی از آن حقوق برای زندگی آنها کفایت می‌کند و احتیاجی به بقیه آن ندارند و بهتر است آن پول به بیت‌المال برگردد.

الان رفتارها چگونه است؟ چرا برخی به حقوق دریافتی خود اکتفا نمی‌کند و به سمت اختلاس و خوردن پول مردم می‌روند؟ چرا کسانی که در کلام درد اسلام دارند الان در دادگاه‌ها به جرم خوردن پول مردم  محاکمه  می‌شوند؟

لطفا مسؤولان ایران به ما که دهه 60 را ندیده ایم بگویند آیا خودشان نسبت به سال‌های ابتدایی انقلاب عوض شده‌اند یا اینکه مسؤولان آن زمان افسانه بودند یا شاید خیلی از ما آب ندیده بودیم وگرنه شناگران ماهری هستیم! اما شنا در کدام آب؟

برچسب ها: بهشتی ، مطهری
ارسال به دوستان