عصرایران؛ هومان دوراندیش- سفر شینزوآبه نخستوزیر ژاپن به ایران، متن و حاشیۀ بحثبرانگیزی داشت. اینکه آیا این سفر موفقیتآمیز بود یا ناکام ماند، سوالی است که پاسخش از نظر ناظران و فاعلان سیاسی متفاوت است.
خود شینزو آبه پس از گفتوگو با مقامات ایران مدعی شد که گامی بلند به سمت تحقق صلح و امنیت در منطقه خاورمیانه برداشته شد. ولی بسیاری از ناظران با توجه به بیپاسخ ماندن پیام ترامپ و نیز حملهای که روز پنج شنبه به دو نفتکش در دریای عمان رخ داد، سفر شینزو آبه را شکستخورده قلمداد کردند.
متن زیر گفتگویی است با پیروز مجتهدزاده، استاد جغرافیای سیاسی و کارشناس روابط بینالملل، دربارۀ سفر نخستوزیر ژاپن به ایران و پیامدهای احتمالی تقابل کنونی ایران و آمریکا.
*جناب مجتهدزاده، دربارۀ توفیق یا ناکامی سفر نخستوزیر ژاپن به تهران، در یکی دو روز گذشته نظرات متعارضی مطرح شده است. شما چه نظری دربارۀ نتیجۀ این سفر دارید؟
به نظرم این سفر چندان درخشان نبود. موفقیتهایی در پی داشت ولی اگر از منظر هدف اصلی این سفر بخواهیم آن را ارزیابی کنیم، طبیعتاً آن هدف برآورده نشد ولی من این سفر را به کلی شکستخورده نمیبینم.
*موفقیت این سفر در چه بود؟
ظاهراً این سفر برای رساندن پیام یا نظرات ترامپ به سران جمهوری اسلامی ایران انجام شده بود. این کار صورت گرفت ولی واکنشی که به پیغامرسانی نخست وزیر ژاپن صورت گرفت، در بدو امر منفی به نظر میرسید؛ اما اگر ما کمی دقیقتر شویم، به نظرم آنجا که رهبر جمهوری اسلامی گفت با نخستوزیر ژاپن حاضر به گفتگو است، این حرف در واقع به این معنا بود که جمهوری اسلامی با آقای ترامپ مستقیماً مذاکره نخواهد کرد ولی به صورت غیر مستقیم حاضر به گفتگو راجع به مسائل فیمابین ایران و آمریکا است.
*آیتالله خامنهای در گفتوگو با شینزوآبه، ترامپ را تحقیر کرد ولی ترامپ در توییتش پس از جلسه رهبر ایران و نخستوزیر ژاپن، واکنش ملایمی بروز داد. دربارۀ این کنش و واکنش چه نظری دارید؟
من فکر نمیکنم این تحقیر مختصر برای آقای ترامپ که مدتهاست سران جمهوری اسلامی را تروریست و فاسد مینامد، غیر منتظره بوده باشد. به نظرم اظهار نظر آقای خامنهای در گفتگو با نخستوزیر ژاپن دربارۀ ترامپ، بسیار سنجیده و بجا بود. آقای ترامپ حق ندارد با هر ادبیاتی که دلش میخواهد صحبت کند و پس از کلی توهین به مقامات جمهوری اسلامی (صرف نظر از این که شایستهاش باشند یا نباشند)، از آنها انتظار احترام داشته باشد.
فیلمی که از گفتوگوی رهبر ایران و نخستوزیر ژاپن در رسانهها پخش شد، و جملاتی که آقای خامنهای دربارۀ ترامپ گفت، بسیار سنجیده و مناسب بود. آقای ترامپ از یکسو خواهان مذاکره با ایران است و به ژاپن میرود و از نخستوزیر این کشور میخواهد بین ایران و آمریکا میانجی گری کند، اما در مدتی کوتاه مابین سفر خودش به ژاپن و سفر شینزوآبه به تهران، پتروشیمی ایران را تحریم میکند.
این رفتار چه مناسبتی با درخواست نشستن بر سر میز مذاکره دارد؟ آقای خامنهای در گفت و گو با آقای آبه، به درستی به این نکته اشاره کرد و به درستی در قبال انبوه توهینهای ترامپ به مقامات جمهوری اسلامی و "تروریست" خواندن ملت ایران، او را فاقد شایستگی لازم برای مبادله پیام دانست.
*به نظرتان حمله به نفتکشها در حالی که رهبر ایران و نخستوزیر ژاپن در حال گفتگو بودند، کار کدام نیرو بود؟ وزیر خارجه آمریکا و حتی خود ترامپ ایران را مسئول این اقدام دانستهاند. وزیر خارجه انگلیس هم با آنها همرأی شده اما روسیه و چین و سایر کشورهای اروپایی، این نظر را تایید نکردهاند.
من در مسائل حساس سیاسی، که جنبۀ بینالمللی هم دارد، نمیتوانم دنبال شایعه را بگیرم. من جواب این سوال را نمیدانم. راه خیال هم باز است و آدم هر گمانهای میتواند بزند. فقط در جواب کسانی که معتقدند این اقدام کار نظامیان ایران بوده، میتوانم بگویم چنین دقتی در عملیات نظامی با دقایق حساس سیاسی ازسپاهیان ایران بعید است!
*با این حساب، به نظر شما این اقدام کار کدام نیروی حاضر در منطقه بوده است؟
به هر حال به نظر من این اقدام کار کسانی بوده که میخواستند اثرات مثبت گفتگوی نخستوزیر ژاپن و رهبر ایران را از بین ببرند و این گام لرزان به سمت تحقق صلح و امنیت در منطقه را متوقف کنند و آتش جنگ را برافروزند. در اطراف ایران نیروهای بسیاری وجود دارند که خواهان بروز جنگ بین ایران و آمریکا هستند.
ممکن است کسانی بگویند در ایران هم عدهای تندرو از جنگ استقبال میکنند ولی این احتمال بسیار بعید و دور از منطق به نظر میرسد که ایران مقام سیاسی عالیرتبهای در حد نخستوزیر ژاپن را دعوت کند و درست زمانی که او مشغول گفتگو با مقامات ایران است، چنین اقدامی علیه نفتکشهایی انجام دهد که با منافع ژاپن هم مرتبط بودهاند. مقامات مربوطه در ژاپن از جمله مدیر ارشد شرکت کشتیرانی مربوطه هم تهمت امریکایی ها را رد کرده اند.
چنین ملاحظهای باعث میشود که بگویم اتهام ترامپ و وزیر خارجه آمریکا به ایران خیلی عجولانه طرح شدند و همین عجله در متهم کردن جمهوری اسلامی خود می تواند عامل تردید دیگری در ادعای آنها باشد. به باور محتاطانه من این اقدام، کار نیروهایی جز نیروهای نظامی ایران در منطقه بوده است و هدفشان هم این بوده که آثار مثبت احتمالی مذاکرات نخستوزیر ژاپن با مقامات ایران را درجا نابود کنن و یا اگر از سوی نیروهای وابسته به سپاه باشد قطعا نمی توانست در هماهنگی با کسانی باشد که در تهران سرگرم گفت و گو با شینزو آبه بودند.
*نخستوزیر ژاپن پس از دیدار با آیتالله خامنهای گفت که گام بزرگی به سمت تحقق امنیت در منطقه برداشته شد. فکر میکنید منظورش چه بود؟
من گام بلند را قبول ندارم ولی فکر میکنم این حرف در تایید نظر اولیه من است که این سفر کاملا منفی نبوده است. البته گامی به سمت تحقق صلح و امنیت در منطقه برداشته شد. به نظرم منظورش این بود که ماموریتش شکست نخورده است. یعنی به او گفته نشد که بساطت را جمع کن و برو! به او گفته شد که ما حاضریم گفتگو کنیم ولی نه با آقای ترامپ؛ چراکه ترامپ امکان جلب اعتماد ایرانیها را از دست داده است.
او از یکسو شماره تلفن به مقامات ایران میدهد و نخستوزیر ژاپن را به تهران میفرستد، از سوی دیگر یک رشته تحریم ضد بشری تازه علیه ملت ایران وضع میکند. من هم جای رهبران سیاسی ایران بودم به نخستوزیر ژاپن میگفتم ترامپ قابل اعتماد نیست. آمریکا به جای این کارها بهتر است اعتمادسازی کند.
این امر هم جز با سر و سامان دادن به وضعیت فعلی میسر نمیشود. وضعیت فعلی متشکل از عناصر متناقضی است در یک بسته یا طرح: تهدید و تحریم و تهمت و پیغام دوستانه همه با هم. رهبران ایران کدام یک از این عناصر را باید به عنوان عنصر اصلی مشی آمریکا در قبال ایران باور کنند؟ بدیهی است که رهبران ایران پیغام دوستانۀ کسی را که در کار تحریم ایران است، باور نمیکنند.
*با توجه به نرمش محسوسی که در گفتار ترامپ پدید آمده است ، او در آینده همچنان این فشارها را افزایش میدهد یا از آنهامیکاهد تا مقامات ایران بیایند سر میز مذاکره؟
من به عنوان یک ناظر دانشگاهی، طرفیت متعصبانهای نسبت به هیچ کدام از طرفهای درگیر این منازعه ندارم.
تنها طرفیتی که من می توانم داشته باشم، منافع ایران و ملت ایران است. به نظر من سیاست آقای ترامپ، که عدهای معتقدند سیاست چماق و هویج است، سیاستی هردنبیل است که هر ساعت اشاراتی تازه دارد. در اظهار نظرهای آقای ترامپ، هیچ هماهنگی و سازگارییی وجود ندارد.
من ممکن است حرف امروز او را مبنای تحلیل و حدس سیاسیام قرار دهم ولی ترامپ ناگهان یک ساعت دیگر، حرف دیگری می زند! ایران از آغاز این مباحث، ملاحظات و مطالبات خودش را مطرح کرد. این ملاحظات و مطالبات نظم و ربطی نسبتا منطقی داشته اند. ولی در مقطع کنونی که ترامپ به صورت ظاهرا جدی واسطه می فرستد طبیعی است که ایران خواستار اعتمادآفرینی از سوی آمریکا و حتی لغو همۀ تحریمهای آمریکا باشد. در این برخورد ویژه ایران ثبات و ربط منطقی مشهود است.
اما آقای ترامپ چیزی میگوید و وزیر خارجهاش چیز دیگری میگوید. و یا میگویند در حالی که ایران مشغول گفت و گو با بالاترین مقام سیاسی ژاپن است، نیروهای نظامی ایران به کشتیهای ژاپنی حمله کردند. وزیر خارجه آمریکا به فیلمی استناد میکند که در آن معلوم نیست آن قایق و آن کشتی مال کدام کشورند و فیلم برای چه تاریخی است. روسها و چینیها و حتی اکثر کشورهای اروپایی از اینکه ایران را این قدر زودهنگام و قاطعانه متهم کنند به ارتکاب چنین اقدامی، پرهیز کنند.
برای طرح موضوعی به این اهمیت در سازمان ملل، باید اسناد متقن تهیه کرد نه فیلمی از این دست. به هر حال برخوردها و گفتارهای نسنجیدۀ مقامات آمریکا، به ما زمینه لازم برای حدس زدن نمیدهد. یعنی نمیتوانیم بگوییم بر اساس این زمینه، فردا چنین یا چنان میشود. ایالات متحده آمریکا تک ابرقدرت دنیاست ولی در هیات حاکمه این کشور، هر روز هر کس یک چیز میگوید. ترامپ توییت دوستانه میکند و وزیر خارجهاش میگوید حمله به نفتکشها کار ایران است... فردایش ترامپ نظر وزیر خارجه را تایید میکند و معلوم نیست ترامپ از وزیرش حرفشنوی دارد یا وزیرش از او.... در حالی که پارلمان امریکا به ترامپ اخطار می دهد که حق آتش افروزی ندارد......
*آمریکاییها ادعا کرده بودند به هر تهدیدی از جانب ایران، پاسخ نظامی محکم میدهند. الان هم مدعیاند حمله به این نفتکشها کار نیروهای نظامی ایران است. از سوی دیگر، ترامپ روز پنجشنبه توییت کرد ایران و آمریکا هنوز آماده مذاکره نیستند. به نظرتان با این حساب، احتمال وقوع جنگ بیشتر است یا مذاکره؟ یا اینکه نه جنگ نه مذاکره، بلکه ادامه وضع موجود؟
به نظرم این شق سوم برای مدتی قابل پیشبینی ادامه مییابد. یک بار دیگر هم موضوع حمله موشک های ایرانی به نفتکشها در نشست اعضای شورای امنیت سازمان ملل مطرح شد و این نشست بدون اینکه به نتیجه خاصی برسد، پایان یافت. احتمالاً بعد از مدتی باید شاهد نمایش شکایت از ایران در شورای امنیت سازمان ملل بابت حمله به این نفتکشها باشیم.
در پایان این نمایش، هر دو طرف خواهند دانست که هیچ کدام علاقهای به جنگ ندارند. این امر موکول است به اینکه آقای ترامپ دستیارانش مانند بولتن و پمپئو جمع و جور کند و به نظر میرسد جان بولتن در مسائل این چند روزه تا حدی جمع و جور بوده است.
ترامپ همچنین باید وزیر خارجه خودش را هم جمع و جور کند چونکه آقای پمپئو وقتی دهان باز میکند، گویی زبان آقای نتانیاهو در دهانش کار می کند! در همین 48 ساعت گذشته میتوان تناقض بین مواضع ترامپ و پمپئو را مشاهده کرد. آقای ترامپ باید به این وضعیت سر و سامانی بدهد و گفتار و ابرازهای سیاسی دستیاران خود و شرکای سیاسی – استراتژیک خود در منطقه مانند اسرائیل و امارات و عربستان سعودی در کنترل داشته باشد.
در ایران هم سران حکومت باید جلوی تشتت در ابراز های سیاسی در سیاست خارجی را بگیرند. یعنی اگر وزارت خارجه راهی را در پیش گرفته و سپاه راه دیگری را، سران حکومت باید جلوی این تشتت در ابراز سیاست خارجی را بگیرند همچنین سپاه پاسداران باید کنترل گروه های دوستار خود در منطقه را در دست داشته باشد. در مجموع به نظر من در شرایط فعلی نه جنگ میشود نه مذاکره. فقط فشار اقتصادی آمریکا بر ایران ادامه خواهد یافت و این امر آیندۀ هر گونه مذاکره و راه حل صلحآمیز را مخدوش تر میکند.
ترامپ بعد از نمایشهای کنونی آمریکا، باید تکلیف خودش را روشن کند که جنگ میخواهد یا صلح. اگر صلح میخواهد باید در تحریمهایی که علیه ایران وضع کرده تجدید نظر کند. حالا یا دفعتاً این تحریمها را کنار بگذارد یا تدریجاً. حکومت ایران هم باید به این نتیجه برسد که وضعیت شکننده و آسیبزای کنونی نمیتواند مدت مدیدی ادامه یابد. البته اینها در صورتی اهمیت دارد که طرفین طالب حل و فصل مسالمتآمیز مشکلات باشند. در غیر این صورت جنگ رخ خواهد داد.
*اگر این وضع ادامه یابد، ممکن است در همین دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ کار به جنگ بکشد؟
احتمالش هست. من اخیراً گفتم که منطقه خلیج فارس تبدیل به انبار باروت شده. انبار باروت مستعد انفجار است. کسانی که میخواهند خردمندانه با مناقشات فعلی روبرو شوند، باید از بدتر کردن شرایط پرهیز کنند. خوشبختانه به نظر میرسد به این هشدار توجه نشان داده شد و آمریکا تصمیم گرفت برخی از ناوهای بزرگش را بیرون خلیج فارس مستقر سازد نه در داخل خلیج فارس تا احتمال درگیری ناخواسته افزایش نیابد.
الان هم ایران و آمریکا باید توجه کنند که وضعیت بسیار شکنندهای وجود دارد. چنین به نظر میرسد که طرفین علاقهای به جنگ ندارند ولی از کنترل شرایط مستعد بروز جنگ عاجزند. این وضع نمیتواند دوام پیدا کند. ایران و آمریکا باید به دنیا نشان دهند که قادرند شرایط فعلی را تحت کنترل نگه دارند. و اگر قرار باشد شرایط کنترل شود، دلیلی برای جنگیدن وجود ندارد. در این صورت اگر جنگ رخ دهد، جنگی تصادفی در شرایط غیر قابل کنترل رقم خورده است.
لاجرم توصیه من به طرفین مناقشه این است که در برخوردها و هل من مبارز طلبیدنهایشان دقت کنند و از هر طرف یک صدا به گوش برسد نه اینکه از آمریکا و ایران صداهای متناقضی به گوش طرف مقابل برسد. البته این صداهای متناقض، با توجه به عملکرد آقای ترامپ، در آمریکا به مراتب بیشتر است تا در ایران.
«ن» و «ب» وقتی کنار هم قرار می گیرند به صورت «م» تلفظ میشوند. مثل شنبه و دنبه و پنبه که در تلفظ «ن ب» را به شکل «م» تلفظ می کنیم. با این حال «هر دمبیل» هم نوشته شده کما این که به صورت «هردنبیر» هم آمده ( به خاطر شباهت در تلفظ «ر» و «ل»). واژه هایی از این دست در شکل های مختلف ثبت میشوند والبته گوینده طبعا «هردمبیل» تلفظ کرده است.
این کلمه هردنبیر است که یک کلمه ترکی میباشد مرکب از دو کلمه هردن به معنی گاهگاه و بیر به معنی یک ، یعنی بدون نظم . نه بترتیب نیکو.نه بنظم شایسته . بی رویه . بی معنی . نابجای . چرند. هردنبیر کاربرد وسیع تری دارد و ادیبانه تر است.
https://www.vajje.com/en/vajje/search/%D9%87%D8%B1%D8%AF%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%DB%8C%D8%B1