خبرنگار همشهری با مراجعه به ساختمان پلیس امنیت اخلاقی موضوع دریافت پیامکهای بدحجابی را بعد از 2هفته از مراجعهکنندگان دنبال کرد
به گزارش عصر ایران به نقل از روزنامه همشهری، خیابان وزرای تهران خلوت است؛ اصلا انگار نه انگار که پنجشنبه 2 هفته قبل این خیابان مملو از مراجعه کنندگانی بود که با دریافت یک اساماس بهدلیل آنچه بدحجابی در خودرو اعلام شده بود، برای دادن تعهد اخلاقی به پلیس امنیت اخلاقی ناجا مراجعه کرده بودند. حالا اما از ازدحام و صف هفته قبل خبری نیست و تعداد افرادی که برای دادن تعهد کتبی به پلیس امنیت اخلاقی آمدهاند شناور و کم است. ساعت 9صبح جلوی در ورودی ساختمان پلیس امنیت در خیابان وزرا جز چند نفر خانم و آقا که گویا منتظر کسی هستند خبری نیست؛ هر چند دقیقه یکبار هم یکی، دو نفر که پوشهای از مدارک بهدست دارند به ساختمان وارد و یا از آن خارج میشوند. چند راننده تاکسی هم مقابل در ورودی ساختمان کنار جوی آب نشستهاند و تا یکی از ساختمان خارج میشود با صدای بلند اعلام میکنند که تاکسی دربستی آماده است.
البته برخورد پلیس با آنچه بدحجابی در خودرو خوانده میشود اتفاق تازهای نیست و پیش از این همزمانی که افراد برای گرفتن خلافی خودرویشان اقدام میکردند، اگر پلیس امنیت برای آن پروندهای تشکیل داده بود، افراد برای دادن تعهد و حتی توقیف موقت خودرو و پرداخت جریمه مجبور میشدند که به ساختمان وزرا مراجعه کنند. اما آن چیزی که به یکباره موج گستردهای از مراجعه افراد به خیابان وزرا و ساختمان پلیس امنیت را موجب شد و همچنان هم ادامه دارد، دریافت پیامکهایی است که به صاحبان خودروها میگوید ظرف 72ساعت به ساختمان پلیس امنیت مراجعه کنند. افرادی که باید تعهد بدهند که در خودرویشان دیگر حجاب را رعایت کنند.
فریبا به همراه دوستش برای دادن تعهد به ساختمان پلیس امنیت اخلاقی آمده. امروز برای دومین بار در 2ماه گذشته است که برای فریبا پیامک میآید، دفعه قبل هم که پیامک مشابهی برایش آمده بود به همراه دوستش آمده بود تا ببیند اوضاع از چه قرار است. او میگوید: یکی، دو بار قبلا از سوی گشت ارشاد به خیابان وزرا آمده بودم و امروز هم برای دومین بار است که بعد از دیدن پیامک به اینجا آمدهام تا تعهد بدهم. او نیمنگاهی به در ورودی میکند و میگوید: بار اولی که آمدم خیلی میترسیدم که به خانوادهام زنگ بزنند برایم پرونده درست شود و حتی به زندان بروم، اما بعد از چندبار حالا میدانم که فقط باید تعهد بدهم.
آقای منصورزاده هم بعد از دریافت پیامکی که برایش ارسال شده، به ساختمان وزرا آمده، او میگوید: ماشین به نام من است اما دخترم از آن استفاده میکند، چون پیامک به نام صاحب خودرو ارسال میشود از ترسم که نکند خودرو را یکباره در خیابان یا مسافرتی توقیف کنند، امروز مرخصی گرفتم و ناچار شدم بیایم تا ببینم چه کاری باید انجام دهم.
او میگوید: هفته قبل در شبکههای اجتماعی خواندم که در اینجا از صاحب خودرو تعهد میگیرند که دوباره این بیحجابی تکرار نشود اما من که ماشین دست خودم نیست و نمیتوانم 24ساعته همراه دخترم باشم و مواظبت کنم که روسری از سرش نیفتد؛ آن هم با تعهد درست نمیشود باید فرهنگسازی شود و با رفتارهای قهری اتفاقی نمیافتد. مسئولان خودشان بهتر از ما میدانند که جوان امروزی چه دختر چه پسرش را نمیتوان در خانه نگهداشت؛ مثلا همین حالا که من تعهد دادهام، دخترم با دوستانش بیرون است. بهنظرم ما برای ارتباط با نسل جدید باید راههای جدیدی را پیدا کنیم و با تعهد من و پدرانی شبیه من اتفاقی نمیافتد. این پدر که بهنظر میرسد حدودا 43، 44ساله باشد میگوید: به دخترم گفتهام امروز برای نخستین و آخرین بار است که از کارم میزنم و برای کاری که نکردهام به اینجا میآیم. اگر دفعه بعد چنین پیامکی برایم بیاید دیگر اجازه نمیدهم سوار ماشین شود؛ اما خودم میدانم که این هم چاره کار نیست.
البته در بین مراجعهکنندگان به ساختمان پلیس امنیت اخلاقی افرادی هستند که میگویند حجابشان را رعایت کردهاند و پیامک برای آنها به اشتباه ارسال شده و حتی دردسرهایی هم در خانواده بعد از دریافت این پیامکها داشتهاند.
خانم سماواتی که پوششی ساده و تیپی اداری دارد، میگوید پیامکی که برایش ارسال شده واقعیت ندارد و حتما اشتباه شده است و ادامه میدهد: «اصلا در یکماه اخیر خودرویم بهدلیل تصادفی که داشتهام در تعمیرگاه بوده و مشخص نیست این پیامک مربوط به چه زمانی است. من امروز به اینجا آمدهام تا ببینم آیا سند و مدرکی مبنی بر اینکه من در ماشین حجاب نداشتهام دارند یا نه؟ و اصلا چه روز و چه تاریخی و در کجا بیحجابی من ثبت شده که من خودم خبر ندارم.» سماواتی میگوید: «اینکه نمیشود بدون سند و دلیل و مدرک از افراد تعهد بگیرند و اسم آنها در سیستم پلیس ثبت شود، بالاخره برای دادن تعهد باید مدرکی وجود داشته باشد که من خلافی مرتکب شدهام یا نه؟ »
سربازی که روی صندلی کنار در ورودی ساختمان پلیس امنیت نشسته نخستین فردی است که مراجعهکنندگان از او راهنمایی میخواهند. نخستین مسیری که مراجعهکنندگان باید طی کنند رفتن جلوی میزی است که یک دستگاه کامپیوتر روی آن جای گرفته و یکی از مأموران پلیس با ثبت اطلاعات مراجعهکنندگان اجازه ورود آنها را میدهد. تعدادی از مراجعان پشت میز ایستاده و برخی دیگر نیز روی صندلیهای فلزی نشستهاند تا به نوبت بتوانند کارشان را انجام دهند.
مرحله دوم کار بعد از ثبت مشخصات، رفتن مراجعهکنندگان به باجههای انتهایی راهروی داخل سالن است. بعد از اینکه ثبت مشخصات مالک و مشخصات خودرو در کامپیوتر ثبت شد، مراجعهکننده به باجههای انتهایی راهرو راهنمایی میشود. 3 باجه در انتهای راهرو قرار دارند و 3 افسر زن پلیس مسئول پاسخگویی به مراجعان هستند. اگر تمام مدارک درخواستی، شامل کارت یا سند خودرو، کارت ملی و پرداخت خلافی خودرو همراه مالک باشد پس از ثبت دوباره اطلاعات در برگهای کاغذی و گرفتن امضا و اثر انگشت، به واحد ارشاد در طرف دیگر حیاط ساختمان راهنمایی میشود تا با پر کردن برگه تعهدنامه توسط مأموران واحد ارشاد در نهایت تعهدنامه را امضا کند و مراحل کارش به پایان برسد.
آقای اعظمی مرد میانسالی که حدود 37، 38سالی دارد و با تیپی اسپرت به ساختمان وزرا مراجعه کرده، بعد از ثبت کد ملی و شماره تلفن همراه و نشان دادن سند و کارت خودرو و برگه پرداخت جریمه به باجه شماره3راهنمایی میشود. اعظمی با نشان دادن خانمی که با چادر در سالن ایستاده به مأمور پشت باجه میگوید: همسر من مثل این خانم محجبه است و نمیدانم این پیامک به چه دلیل برایم ارسال شده.
او با ناراحتی شدید به خبرنگار همشهری میگوید:«بعد از اینکه پیامک بدحجابی برایم ارسال شد، بین من و همسرم اختلاف پیش آمد؛ میگوید چهکسی را سوار ماشینت کردهای که حالا پیامک بدحجابی برایت فرستادهاند، حتما داری خیانت میکنی. هر چه قسم و آیه خوردم که من هیچکسی را سوار ماشینم نکردهام فایدهای نداشته و هنوز بعد از ده روز بین من و او شکرآب است. الان هم آمدهام ببینم اگر سند و مدرکی دال بر وجود یک خانم بیحجاب در خودروی من وجود دارد سند را بگیرم و اگر هم سندی وجود ندارد از طریق مراجع قضایی پیگیر حقوقم باشم و حتی شکایت کنم که چرا با ارسال یک پیامک بیسند زندگی من و خیلیهای دیگر را دستخوش مشکلات میکنند.
آقای ابراهیمی هم یکی از افرادی است که پشت باجه ایستاده و پیگیر دلیل پیامکی است که برایش ارسال شده. شماره تلفن همراه و کد ملی وی در سیستم رایانهای ابتدای ورودی ساختمان ثبت میشود، مسئول ثبت اطلاعات از وی در خواست کارت یا سند خودرو را میکند. ابراهیمی میگوید سند و کارت خودرو را به همراه ندارد. به وی گفته میشود به باجه شماره3 مراجعه کند و ببیند خانمی که پشت باجه نشسته میتواند باوجود همراه نداشتن سند و کارت خودرو برایش کاری انجام دهد یا نه. مسئول باجه شماره3هم درخواست سند یا کارت خودرو را میکند.
آقای ابراهیمی میگوید که از روی کد ملی مشخص میشود که صاحب خودروست یا نه. اما مسئول باجه با آرامش میگوید طبق دستوری که به او داده شده، فقط درصورت داشتن کارت یا سند خودرو میتواند افراد را به قسمت ارشاد و تعهد کتبی بفرستد و در غیراین صورت از ارائه خدمات به مراجعان معذور است. این حرف مسئول باجه، خشم را به چهره آقای ابراهیمی میدواند و صورتش سرخ میشود، کارت ملی و شناسنامهاش را از روی باجه برمیدارد و میگوید: زمانی که اساماس بدحجابی را میفرستند با شماره پلاک خودرو و شماره همراه به ما پیامک میزنند و اعلام میکنند که باید مراجعه کنیم اما الان که برای پیگیری پیامک آمدهام میگویند فقط درصورت داشتن سند و کارت خودرو میتوانند تشخیص دهند که من مالک خودرو هستم یا نه؟
خانم صالحی مراجعهکننده دیگری است که چند هفته قبل خودرویش را مأموران پلیس برای بدحجابی در خیابان و هنگام رانندگی او توقیف کردهاند و حالا برای گرفتن برگه ترخیص خودرو به مرکز پلیس امنیت اخلاقی مراجعه کرده است. او میگوید: 2 هفته قبل بهدلیل بیحجابی، پلیس ماشینم را برای 2 هفته توقیف کرد و حالا برای ترخیص ماشین مراجعه کردهام و باید تعهد هم بدهم. تا قبل از این که ماشینم را توقیف کنند تنها فکر میکردم که فقط همهچیز در حد تعهد است، چون قبلا هم تعهد داده بودم اما وقتی ماشینم را در خیابان توقیف کردند کلی دردسر کشیدم و علاوه بر اینکه مجبور شدم همه خلافی هایم را پرداخت کنم، پول پارکینگ توقیف را هم دادم.
خانم سرمدی هم که به همراه دختر جوانش برای دادن تعهد به پلیس امنیت اخلاقی آمده است، میگوید: پنجشنبه گذشته که آمدیم اینجا خیلی ازدحام بود. من هم سند خودرو همراهم نبود، همان روز برگههای تعهدنامه را بین مراجعین در خیابان توزیع کردند ولی بعد از مدت کوتاهی که جمعیت زیادی جمع شده بود سربازی از داخل ساختمان بیرون آمد و همه برگهها را جمع کرد و گفت آنهایی هم که برگهها را پر نکردهاند همانطور سفید برگهها را تحویل بدهند و در روزهای آینده به اینجا بیایند. حالا ما هم آمدهایم تا ببینیم قرار است چه کار کنیم.
خانم سرمدی میگوید: نخستین بار است که پیامک برایم آمده و ماشین به نام من است اما با دخترم مشترکا استفاده میکنیم. او که از داخل کیفش کارت ملی و کارت ماشینش را بیرون میآورد، میگوید: شاید دخترم موقع رانندگی شالش از سرش افتاده باشد اما مطمئنم این کار عمدی نبوده اما اینکه تصویر تخلف دخترم ثبت شده یا نه و سندی در اینباره وجود دارد برایم سؤال است، بدون سند که نمیشود از کسی تعهد گرفت. اینجا هم وقتی گفتم مدرک بدحجابی را به ما بدهید، اعلام کردند که مدرکی ندارند و مأمورشان حتما دیده است. در تعهدنامهای که در اختیار مراجعهکنندگان قرار میگیرد علاوه بر ثبت مشخصات شخصی و کد ملی امضا کننده، از او تعهد گرفته میشود که از تاریخ امضای این تعهدنامه حجابش را رعایت کرده و در داخل خودرو نیز حجاب خود را رعایت کند. همچنین در انتهای تعهدنامه عنوان شده که اگر فرد امضاکننده به تعهد خود پایبند نباشد، پلیس امنیت اخلاقی ناجا براساس قانون مجاز است تا با فرد متخلف برخورد قانونی داشته باشد. البته این تعهد در شرایطی گرفته میشود که به اعتقاد کارشناسان حقوقی تخلف و انجام خلاف قانونی به شخص بر میگردد و نمیتوان مثلا یک راننده مرد را بهدلیل تخلف همسر یا دخترش جریمه کرد و از او تعهد گرفت.
خانم توانا برای وارد شدن به ساختمان پلیس امنیت اخلاقی کمی این پا و آن پا میکند؛ یکی، دو بار پیادهرو را بالا و پایین میکند، تلفن همراهش را چک میکند و در نهایت بعد از اینکه روسریاش را جلو میکشد و تصویر خودش را روی در شیشهای ساختمان برانداز میکند که مشکلی نداشته باشد، وارد ساختمان میشود. او به خبرنگار همشهری میگوید شاید دختر دوسالهاش در زمانی که سوار خودرو بودهاند شالش را کشیده باشد و یا اینکه غیرعمدی شالش افتاده باشد ولی اصلا بدحجاب نیست و ادامه میدهد:« نمیدانم غیراز تعهدی که میگویند قرار است بگیرند چه کار دیگری باید انجام دهم، کاش ماشینم را توقیف نکنند، بعضیها میگویند که خودرویشان را توقیف کردهاند.» خانم توانا بعد از ورود به ساختمان به باجه 3مراجعه میکند و مسئول باجه مدارک او را میگیرد و پلاک خودرو و شماره ملیاش را روی برگه ثبت میکند و از او میخواهد تا بعد از نوشتن شماره تلفن همراهش برگه را امضا و اثر انگشت بزند. اما توانا از امضا کردن خودداری میکند و به مسئول باجه میگوید: « من نمیدانم در طبقه بالا چه خبر است، اجازه بدهید به واحد ارشاد مراجعه کنم و بعد از اتمام کار برمیگردم و برگه را امضا میکنم.»
تلاش روزنامه همشهری برای مصاحبه با مسئولان پلیس امنیت اخلاقی و دیگر مسئولان پلیس در معاونت اجتماعی در روزهای گذشته باوجود تماسهای متعدد به نتیجه نرسید و یکی از مسئولان مرکز اطلاعرسانی فرماندهی پلیس تهران بزرگ در پاسخ به خبرنگار همشهری درخصوص هماهنگی برای مصاحبه با مسئولان پلیس امنیت اخلاقی، اعلام کرد: براساس دستور رسیده از مسئولان عالیرتبه ناجا هرگونه صحبتکردن درخصوص این پیامکها فعلا نباید انجام شود و ناجا از گفتوگو در اینباره معذور است.
البته در 2هفته گذشته برخی مسئولان نیروی انتظامی ازجمله سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس پایتخت در اینباره صحبت کردهاند. سردار رحیمی درباره پیامکهای ارسال شده بدحجابی به ایرنا اعلام کرد: «پلیس مطابق قانون موظف است با هر اقدام غیرقانونی برخورد کند، مأموران پلیس در سطح شهر خودروهایی را که در آنها کشف حجاب میشود، شناسایی و با آنان برخورد میکند. رصد خودروهای حامل افراد هنجارشکن با چشمان غیرمسلح انجام میشود. با وجود این، پلیس اظهارات کسانی را که نسبت به این اتهام اعتراضی داشته باشند، شنیده و درصورت اثبات بیگناهی آنان مشکلی نیست.» همچنین هفته گذشته عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور با تأیید اقدام پلیس، گفت: «روشی در زمان سردار اشتری باب شد که روش خوبی است و من نیز آن را میپسندم. در این روش به جای آنکه در کوچه و خیابان با مظاهر برخورد علنی شود، مأموران پلیس ضمن اینکه گشتهای خود را داشته و اقدام به امر به معروف میکنند، برای افراد متخلف پیامکی را صادر میکنند و بر این اساس به افرادی که دچار خطا و اشتباه شدند، تذکر میدهند و وقتی این موضوع به 2 یا 3مورد میرسد، باید تعهد دهند.»