اگرچه نوشتن درباره ریاست محترم جدید قوه قضاییه بس دشوار است ولی باید اذعان کرد رئیسی، تنها رئیس قوه قضاییه است که از درون این قوه انتخاب و منصوب شده است زیراکه او مدت چهل سال با قضات و کارکنان و وکلاء و وابستگان قوه قضائیه حشر و نشر داشته و به بیانی در عدلیه تربیت و بزرگ شده است.
ازاین رو بی تردید، چنین شخصیتی متاثر از فرهنگ عدلیه است. به همین خاطر هنوز منصوب نشده بود که احساس خوش بینی نسبی در بطن جامعه و بخصوص قضات و کارکنان به وجود آمد و با وجود این که گروهی از دست اندر کاران قضا و وکالت، انتصاب رئیسی رابه فال نیک گرفتند.
با این حال، بسیاری از نخبگان صنفی و غیرصنفی سکوت اختیار کرده و اظهار نظر درباره این انتصاب رابه بررسی و ارزیابی عملکرد ایشان در آینده موکول نمودند.
بنابر این واضح است که موفقیت رئیس جدید دستگاه قضایی هم موجب افزایش امیدواری در خصوص اجرای عدالت و حاکمیت قانون و شکست او در اجرای برنامه های خود، موجی از احساس ناکامی و یاس را حتی ازسوی نیروهای خودی قوه قضائیه به دنبال خواهد داشت. زیرا نهادینه شدن این باور عمومی که انتصاب ریاست قوه از درون دستگاه با برون از آن، نمی تواند هیچ تاثیرچشمگیری در بهبود روند اداره قوه قضائیه، ارتقا کمی وکیفی اجرای عدالت و فرآیند دادرسی داشته باشد، موجب خسران و تبعات سویی درجامعه خواهد شد که جبران و ترمیم خسارت معنوی آن در آینده چندان سهل نخواهد بود.
نگارنده در دراوایل دوران خدمت قضایی در دادسرای انقلاب همدان بودم که سمت دادستانی انقلاب آن حوزه قضایی را احدی از همکلاسی های دوران دانشجویی به عهده داشت.
هنوز دو روز از شروع خدمتم در آن دادسرا نگذشته بودکه با ورود ناگهانی مرحوم آقای خلخالی به همدان و با برخورد نامناسب وی با دادیاران و نادیده گرفتن شان و جایگاه آنان مواجه شدم.
ازسوی دیگربه علت فضای ناامن ایجاد شده به وسیله هواداران آقای بنی صدر در همدان و درگیری بین موافقان و مخالفان وی، ترجیح دادم که در سال 59 محل خدمت را به سمنان انتقال دهم.
بعدا شنیدم آقای رئیسی به عنوان دادستان انقلاب همدان منصوب شد و این زمانی بود که هیچ گونه آشنایی و رابطه دوستی بین ما وجود نداشت و تنها دورادور شاهد رشد و ارتقا قضایی ایشان در دستگاه قضایی بودم.
تا اینکه در سال 1383 با کنار گذاشتن مرحوم آقای مروی، آقای رئیسی به سمت معاون اول قضایی منصوب شد. سپس با لحاظ پست سازمانی به دعوت ایشان در سازمان بازرسی کل کشور به خدمت رسیدم.
نخستین برخورد نامبرده بسیار متین و محترمانه بود به نحوی که راقم این سطور با دعوت به کار توام با شوخ طبعی و خوش رویی مجذوب همکاری با ایشان شدم وظرف مدت 4 الی 5 سال که مشاور قضایی او بودم، وی را عالمی تیزهوش و مدیر سخت کوش با سجایای انسانی و اخلاقی نیکو یافتم.
آقای رئیسی، همواره وقت شناس و از نظر مالی و اخلاقی بسیار سلیم النفس و صحیح العمل بود و تلاش و علاقه وافر او به حل مشکلات قضایی مردم وبه خصوص ساکنان شهرهای دور افتاده مرا به تحسین واداشت زیرا جوانی، سلامت جسمانی و احساس مسؤولیت فراوان، او را مقامی کثیرالسفر نموده بود؛ روزهای سه شنبه هر هفته که ملاقات مردمی داشت بالغ بر یکصد نفر مراجعه کننده شهرستانی داشتیم. در یکی از روزهای ملاقات مردمی، از فرط خستگی ناشی ازتراکم کار پیشنهاد دادم که نفرات را با وقت قبلی و به تعداد کم بپذیریم؛ ایشان با بیان لطیف، بسیار دوستانه و فروتنانه خطاب به من گفت:
" آقای کاظم زاده تو را به خدا این در را نبند، مردم گرفتاری دارند."
و من هرگز این بیان دلسوزانه یادم نمی رود. البته خاطرات دیگر مملو از عاطفه و احساس خوب، فراوان است ولی در این مقال نمی گنجد.
در یک کلام، رئیسی مدیری با انگیزه و خستگی ناپذیر است و ای کاش در چیدمان و انتصاب های قضایی مدیران و قضات، نهایت دقت و وسواس را به خرج دهد و برای پست های قضایی حساس و مهم قضاتی را انتخاب کند که از جنبه های علمی ،عملی، تجربه و تقوا و پاکدامنی از سرآمد آنان باشند تا با همت قضات والامقام و مجرب و معمر و فرهیخته، ازمیزان برخی عملکردهای ناصواب و ناپاکی هایی که به دستگاه قضایی نسبت داده می شود کاسته شود. زیرا حاصل این رویکرد، موجب خواهد شد احساس بی اعتمادی و بدبینی ها نسبت به این دستگاه تقلیل یابد و عدلیه جایگاه واقعی خودرا پیدا کند.
درچنین فرآیندی، ازنظر افکار و اعتماد عموم، سطح نگرش مثبت درباره قاطعیت دراجرای عدالت و قانون ،لزوم رعایت شان و استقلال قضات ارتقا می یابد.
از جمله کارهای ارزشمند رئیسی در گام های اولیه، انتخاب ریاست دیوانعالی کشور با نظرخواهی از قضات عالی رتبه است که می تواند سیره حسنه و روشی نیکو در راستای شایسته سالاری قضات بشمار آید.
جدای از اینکه وظیفه محوری در رفع چالش های اقتصادی و مهارگسترش فقر و همین طور تلاش درحل معضلات اجتماعی و فرهنگی جامعه برعهده دولت است که منشا اصلی افزایش جرایم و بالا رفتن آمارورودی میلیون ها پرونده به عدلیه محسوب می شود ولی در کوتاه مدت برای اصلاح دادگستری در جهت رفع برخی چالش های موجود ذکر نکاتی ضروری است که امیداست کانون توجه قرارگیرد.
* رعایت شان ومنزلت کارکنان اداری و قضایی با بالا بردن حقوق و مزایای آنان به ویژه به منظور تامین نسبی آسایش و آرامش فکری قضات.
*مبارزه جدی و بی امان با قضات و مدیران ناسالم وبه طور کلی "عناصرنامطلوب" در دادگستری درراستای ارتقاء و اتقان سلامت دستگاه قضایی و ایجاد اعتماد در مردم درمقام اجرای عدالت با پرهیز از شعارگرایی.
*غربالگری عدلیه توام با فعال نمودن دستگاه های بازرسی و نظارتی و ارزشیابی قضات با استفاده از تجارب ارزنده قضات مجرب ومتصف به اعتدال.
*بهاء دادن به جایگاه کانون وکلا و تشویق و الزام کانون وکلاء به پیگیری تخلفات فاحش انتظامی و برخوردبا وکلای ناشایست و بدنام .
* دفاع از استقلال قضات با کفایت در برابرتوصیه ها و تهدیدهای امنیتی.
* رفع موانع دادرسی برای جلوگیری از اتلاف سرمایه های مادی و معنوی در اثر طولانی بودن وقت دادرسی یاتجدیدغیرموجه وقت رسیدگی.
* موارد دیگر رایج در فرآیند دادرسی یا احقاق حق که مکررا مورد ایراد مراجعان دادگستری یا حقوقدانان برجسته است که احصاء آنها موجب اطاله کلام خواهد بود.
درخاتمه نگارنده همانند اکثریت قضات و حقوقدانان و سایر اقشار دلسوز و عدالت خواه کشور، خواهان اعتلاء دستگاه قضایی و موفقیت رئیس جدید معمر و مجرب قوه قضائیه در انجام وظایف محوله می باشم از این رو، رجاء واثق دارم جناب آقای دکتر رئیسی به یمن نظرات اصلاحی و نیت خالصانه ای که درراستای ایجاد تحول شایسته در نظام قضایی دارند با استفاده از تجارب کارشناسان ذیربط کارنامه درخشانی ازخود ارایه دهند به نحوی که میزان اعتماد عموم نسبت به اجرای عدالت افزایش یابد و همواره مظلوم به احقاق حق امیدوار باشد و ظالم هراسناک ازمقابله و برخورد.