علیرضا اکبری متخصص امنیت استراتژیک در دنیای اقتصاد نوشت:
معتقدم چند دلیل برای تغییر فرماندهی و بهخصوص برگزیدن سردار سرلشکر حسین سلامی، بهعنوان فرمانده کل سپاه وجود داشته است؛
اول، پس از رحلت امام، مقام رهبری احکام مسوولیت صادره را، «محدود به زمان خاص» کردهاند، از سه سال تا پنج سال.
دوم، پس از جنگ تا حال، مرسوم شده که مقام رهبری، احکام فرماندهان نظامی و انتظامی را محدود به زمان معین صادر کرده و نوعا در محدوده همان زمان، یا با یکبار تمدید، فرماندهان را جایگزین کردهاند، (آقای رضایی هم حدود ۱۰ سال پس از جنگ فرمانده ماند و خود درخواست جایگزینی کرد)،
سوم، آقای جعفری از سال ۸۶ به مدت ۱۰ سال حکم گرفتند و حکم ایشان در تیر۹۶، بهمدت سه سال دیگر تمدید شد، اینک در آستانه اتمام سه سال تمدیدی بودیم،
چهارم، عملکرد سردار جعفری، تا آنجا که بنده اطلاع دارم، «مطلوب» ارزیابی شده، هم از ناحیه فرمانده کل قوا و هم از ناحیه ستاد کل نیروهای مسلح و هم از ناحیه فرماندهان زیرمجموعه سپاه. از نظر زیرمجموعه، سردار جعفری، حریم خاصی را برای ابتکار و فرماندهی فرماندهان نیروها قائل شدند که این آزادی و اختیار نسبی، مرضی ایشان بود. همچنین تحولاتی در ساختار و فرماندهی و ماموریتهای کل سپاه و نیروها ایجاد کردند که با منویات ردههای بالاتر، منطبق بود.
پنجم، تاثیر شرایط راهبردی کشور و منطقه، در گزینش فرمانده جدید، درجه احتمال رویارویی و درجه پیچیدگی شرایط استراتژیک و تاکتیکی، بهطور قابل ملاحظهای بالا است، در چنین شرایطی نقش «شخصیت فرمانده» بر قوای نظامی و تعیین کیفیت تعامل با عرصه مناقشه و منازعه، بسیار موثر است.
سردار حسین سلامی، شخصی آکادمیک، ستادی/عملیاتی است. از دانش نظامی خوبی برخوردار است، مدرس استراتژی و تاکتیک است، سالهای زیادی در «پستفرماندهی»، در کسوت معاونت عملیات سپاه و نیز فرمانده نیروی هوا فضای سپاه خدمت کرده و طی ۱۰سال گذشته نیز جانشین فرمانده کل سپاه بودهاند.
ششم، روحیه سردار سلامی فوقالعاده انقلابی است و شاکله ذهنی و ساختار فکری ایشان، بر «نبرد دائمی حق و باطل» استوار است. ذهنیت قوی مبتنی بر موضع هجومی در مواجهه حق و باطل، مهمترین ویژگی فکری ایشان، بهخصوص از دوره جانشینی فرمانده کل سپاه بوده است، شاید همین ویژگی، در کنار تجربه فرماندهی فراتر از یک نیرو و دانش ستادی و دانش استراتژیک و ایمان و تبعیت کامل نسبت به رهبری انقلاب و انطباق روحیات مذکور با ضرورتهای اداره عرصه موازنه نظامی در محیط راهبردی منطقه، و نیز ابتکارات ایشان برای تحرک و چابکسازی و اقتدار بخشی به سازمان لجستیکی و سازمان نیروی انسانی و سازمان رزم سپاه و ارتباط خوب با بدنه ارتش، و... همه موجبات گزینش ایشان را بهعنوان «فرمانده کل سپاه» فراهم کرده باشد.
هفتم، بهنظر میرسد حساسیت شرایط و لزوم آمادگی بیشتر برای کنترل و مهار یا مواجهه مقتدرانه با سطح تهدیدات موجود نیز، در کیفیت این جایگزینی موثر بوده است.