یاسر موسوی
صبح امروز 19 فروردین فیلمی از انتقاد یک خوزستانی در مناطق سیلزده به امداد رسانی در حضور استاندار خوزستان منتشر شد که نشان میدهد آقای استاندار از کوره در میرود و آن مرد را "بی تربیت" و "مخالف نظام" خطاب میکند و در نهایت هم با لفظی دون شأن حاضران وی را از صحنه دور میکند.
مرد منتقد میگوید میگوید شما "به عربهای ایران کمک نمیکنید فقط به عربهای سوریه کمک میکنید" سخنی که آقای استاندار در واکنش به آن میگوید "حرف بی ربط نزن" "بی تربیت" "ضد نظام" و سخنان دیگری که چندان در فیلم واضح نیست اما گویا لفظ "گم شو" یا "گستاخ" است.
زمان و مکان دقیق این فیلم و اینکه پیش زمینهای داشته یا خیر مشخص نیست اما درباره آنچه فیلم نشان میدهد میتوان چند نکته را متذکر شد:
یک: بدیهی است که آن مرد میان سال نه در جریان کمک ایران به سوریه قرار دارد و نه اینکه اصولا پیگیر سیاست خارجی کشور است. وی قصد و غرضی ندارد و در پی اعتراض به سیاست خارجی نظام نیست. آن مرد عصبانی است و با عصبانیت سخن میگوید. سعه صدر آقای استاندار میتوانست التیام بخش رنج این روزهای آن مرد باشد.
سعه صدر مسئولان دولتی، مجلسیان و نظامیان طی روزهای گذشته به خصوص مسئولان سپاهی در قبال عصبانیت مردم قابل تحسین است آنها شرایط سیلزدگان را درک میکنند و گویا شرایط مردم خوزستان را همه درک میکنند جز آقای استاندار.
دوم: آن مرد تحلیلگر سیاسی نیست. انتقادی را به محض دیدن استاندار حرفش را بیمقدمه میزند.
وی تحلیل نمیکند فقط انتقادی را تکرار میکند.
مسئولین کشور از جمله آقای استاندار باید بدانند که با عصبانیت و پرخاشگری نمیتوان به شبهات پاسخ داد و مردم را قانع کرد که این سخن نادرست است. تنها راه اقناع مردم شفافیت است.
سوم: عصبانیت آقای استاندار که به هیچ وجه قابل توجیه نیست احتمالا وی از مرز آزادی در کشور شناخت درستی ندارد و از مرزهای انتقاد در جمهوری اسلامی بی اطلاعاست.
به نظر میرسد اگر آن مرد انتقاد خود را در حضور سردار سلیمانی که نامشان با حضور ایران در سوریه و عراق گرده خورده است، مطرح می کرد ایشان چنین آشفته نمیشدند و با سعه صدر گوش میکردند و احتمالا آن مرد را هم نوازش می کرد و دلداری میدادند. به نظر میرسد مرز آزادی بیان در جمهوری اسلامی در ذهن استاندار خوزستان بسیار بسته ترسیم شده است.
چهارم: وصف "ضد نظام" به کشاورزی که میگوید خانه و زندگی مردم را آب برده است، چه وصفی است؟ استانداری با تحصیلات اکادمیک و گرایشات اصلاحطلبانه چگونه میتواند افراد جامعه را به خاطر سخنی که نه چندان هدفدار و تنها از روی عصبانیت گفته شده را در شاخه "ضد نظام" تقسیم بندی کند؟
استاندار با این اتهام ناروا عقل سلیم را به سخره میگیرد شگفتی و حیرت در اطرافیان میآفریند و تراژدی دردناکی را در میان امواج سیل کارگردانی میکند؟
تهمت "ضد نظام" همه را شوکه میکند. اطرافیان حرف آن مرد را قطع میکنند اجازه بحث به او نمیدهند وی را به خارج از جمع میکشانند. آنها میدانند که اتهام چنان سنگین است که تاب دفاع در برابر آن را نخواهند داشت.
آنها متوجه شدند که آقای استاندار قصد برچسب زدن به آنها را دارد.
پنجم: در گلستان، لرستان و خوزستان مردم قربانی سیل شدهاند، امدادرسانی در برخی نقاط صورت نگرفته در برخی نقاط دیر رسیده و در نقاطی هم ناهماهنگ بوده است. مردمی که تمام دارایی خود را از دست دادهاند و روزها وشبهاست در شرایط اسفناکی به سر میبرند مگر میتوانند عصبانی نباشند؟ به خصوص در برابر مسئولی که او را مقصر میدانند.
طی روزهای گذشته مسئولین کشوری و لشکری از سردارهای سپاه تا وزرای دولت و مجلسیان به هر جا سر زدهاند با مردم عصبانی روبرو شدهاند. اما کسی به مردم اسائه ادب نکرد. مردم گاهی به مسئولین حمله کردهاند و گاهی خودروهای امداد رسانی که با چند روز تأخیر به شهر و روستایشان رسیده است را نپذیرفتهاند و کمکهای دولتی را پس دادهاند تا خشم خود را نشان دهند.
آنها حق دارند خشمگین باشند. خشم آنها در این شرایط قابل درک است. وانتظار گشادهرویی از آنها در این شرایط انتظار به جایی نیست.
ششم: باید از استاندار خوزستان پرسید بر اساس چه ملاک و معیاری انتقاد سیاسی را "بی تربیتی" وصف میکند؟ اصولا بی تربیتی چیست؟ و بی تربیت کیست؟ کسی که داعیه آگاهی سیاسی و اطلاع از حوزه سیاست خارجی ندارد و تنها یک انتقاد رایج را تکرار میکند بدون اینکه اسائه ادبی به کسی کرده باشد چه "بی تربیتی" مرتکب شده است؟
با چه معیار و ملاکی کسی که حرف مخالف میزند بی تربیت قلمداد میشود؟ حتی با فرض اینکه سخن آن کشاورز از روی قصد بوده، چه بی تربیتی اتفاق افتاده است؟ اگر فرض کنیم که آن مرد سیاستهای کلان نظام در سوریه را نپذیرد، آیا باید به او پرخاشگری کرد؟ آیا هر کسی که به شکل دیگری فکر میکند بیتربیت است؟
به نظر میرسد آقای استاندار یا دچار مغالطه در فهم یک موضوع بسیار پیش پا افتاده شدهاند یا اینکه عصبانیت سابق خود را بر سر آن مرد خالی کرده باشند که در هر دو حالت شایسته است هر چه سریعتر از وی عذرخواهی و دلداری کند.
استاندار خوزستان که خوشوقتانه خود یک خوزستانی است قطعا میداند که مردم این استان توهین را نمیپذیرند و توهین در عرف جامعه جرمی نابخشودنی است که برای آن جریمه سنگینی پرداخت میشود. این مردم میراث دار ادب و فرهنگی هستند که در آنها جریمه سخن ناروا و توهین به یک فرد مسن چه بسا از جریمهای که برای ضرب و جرح جوانی پرداخت میشود سنگینتر است. در چنین جامعهای این سخن آقای استاندار بدون شک وجدان عمومی را جریحه دار کرده است و عذرخواهی وی یک مطالبه عمومی است که امید است سریعتر محقق شود.