نماینده سابق ولیفقیه در سپاه در نشست جامعه اسلامی مدیران گفت: نتیجه نشست ورشو نشان داد که آمریکاییها دیگر قدرت ائتلافسازی علیه جمهوری اسلامی را ندارند.
به گزارش تسنیم، چهل و نهمین نشست جامعه اسلامی مدیران با موضوع بررسی راهبرد آمریکا در قبال ایران با حضور آیتالله علی سعیدی نماینده سابق ولی فقیه در سپاه پاسداران برگزار شد.
سعیدی در ابتدای سخنرانی خود با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب در مورد احتمال وقوع فتنه در سال 98 افزود: برای تداوم انقلاب اسلامی بر ما واجب است آنچه در توان داریم را به کار بگیریم تا بر دشمنیها غلبه کنیم.
نماینده سابق ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افزود: در اوایل هزاره دوم میلادی جامعه اطلاعاتی آمریکا تحلیل خود را تحت نام "سند امنیت ملی ربع اول قرن هزاره سوم میلادی" منتشر کرد. تحلیل آنها این بود که سالهای 2001 تا 2025 یک فرصت طلایی برای ایالات متحده آمریکا است تا بتواند هژمونی خود را به جهان ثابت کند. اگر آمریکا نتواند در این بازه هژمونی خود را به اثبات برساند دچار فروپاشی شده و شکست امپراطوری آمریکا رقم خواهد خورد. در سند امنیت ملی آمریکا 6 هدف کلان برای این دوره 25 ساله تعیین شده است. این شش هفت عبارت است از:گسترش امنیت و آزادی برای اتباع آمریکا در سراسر جهان ، کمک به الحاق 5 قدرت اصلی خصوصا چین، روسیه و هند به جریان اصلی نظام در حال پیدایش بین المللی و مهار آنها، تضعیف و خنثی سازی نیروهای بی ثبات سازی جهان و تلاش و اقدام برای کمک به جامعه بین المللی برای رام کردن نیروهای واگرایی که عنصر تغییر عامل بوجود امدن آنها بوده است.
وی افزود: در 19 سالی که از این زمان 25 ساله میگذرد، 3 رئیس جمهور در آمریکا به قدرت رسیده است. اولین رئیس جمهور جرج بوش است که پیرو یک استراتژی میلیتاریسیتی بود و معتقد بود اقمار آمریکا در منطقه غرب آسیا قادر به تامین منافع آمریکا نیستند و ایالات متحده باید با قوه قهریه خود وارد منطقه شده و اهداف خود را پیاده کند. بوش برای استراتژی خود نیز چهار هدف قرار داده بود، دولت سازی، نهادسازی، ایجاد پایگاه و مهار قدرت ایران از جمله اهداف دولت وی در قبال ایران بود. در همین راستا جرج بوش توانست عراق و افغانستان را اشغال کند اما در مجموع به اهداف اصلی خود نرسید و در قبال هزینه سنگینی که انجام داد، توفیق حداقلی نصیب آمریکا شد.
سعیدی خاطر نشان کرد: در دوره باراک اوباما آمریکا چهار هدف اصلی در قبال ایران تعیین کرد که این اهداف بدین شرح است، ایران قدرت هستهای و قدرت منطقهای نباشد، از حزب الله و حماس حمایت نکند و در خاورمیانه بزرگ نقشی نداشته باشد. دولت اوباما برای رسیدن به اهداف خود حربه مذاکره را انتخاب کرد و توانست دستاوردهایی نیز بدست آورد. در مقام مقایسه نسب به دولت بوش دستاوردهای اوباما بیشتر بود. در موضوعات انرژی هستهای و همچنین پروژه نفوذ، دولت اوباما موفقتر از سایر روسای جمهور آمریکا عمل کرد. در این دوره ایالات متحده به دنبال این بود که سلسله مذاکراتی که با اقای خروشچوف انجام داده بود را تکرار کند. همانطور که میدانید شعار خروشچوف هم تعامل سازنده با غرب بود و در آن برهه آمریکا توانست شوروی را بر سر تعداد کلاهکهای اتمی پای میز مذاکره بیاورد این در حالی بود که مشکل انها تعداد کلاهک های هسته ای نبود و در نهایت منجر به فروپاشی شوروی شد.
وی افزود: بعد از اوباما ترامپ رئیس جمهور آمریکا شده است، وی معتقد است که ایران را باید از عناصر اقتدارش تهی کرد. آنها ارکان اقتدار ایران را در انسجام ملی ( رهبری مردم و جوهره انقلابی)، قدرت منطقه ای، قدرت دفاعی و قدرت انرژی می دانند و برای تضعیف قدرت ایران در هر کدام از این موارد برنامه ریزی کرده اند. که فشار اقتصادی در حد تحریم فلج کننده، عملیات روانی در ابعاد مختلف، تحریک گسل های نارضایتی و ائتلاف منطقه ای از جمله راهبردهایی است که با خروج آمریکا از برجام در راستای اجرای سند امنیت ملی آمریکا صورت گرفته است.
سعیدی افزود: دکتر حسن الهیکل روزنامه نگار مصری، در یک سخنرانی، خطاب به ایرانیان حاضر در جلسه می گوید: (من فهم دقیقی از ولایت فقیه ندارم اما می دانم که شما ایرانیان تا به حال دو بار به ساحل مدیترانه دست پیدا کردید یک بار در دوره هخامنشیان با تمرکز بر سلاح و یک بار امروز با تکیه بر ولایت فقیه)) سعیدی افزود: ایشان اگر امروز زنده بود مسلما افزایش نفوذ و قدرت ایران تا باب المندب را مورد تاکید قرار می داد. یکی از نشانه های قدرت ایران در جهان، حضور اقای بشار اسد در تهران است. با وجود آنکه آمریکا تمام توان خود را برای سقوط بشاراسد به کاربسته بود اما پس از شش سال در نیل به این هدف شکست خورد و دنیا این صحنه را دید.
نماینده سابق ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: در برابر این وجه درخشان متاسفانه وجه دیگر ما چندان درخشان نیست و نیاز به کار و تلاش دارد. کارشکنی برخی گروه ها در داخل همواره مشکلاتی را پدید آورده است. وی افزود سوال این است آیا آمریکا بدون همراهی گرفتن از داخل، قادر به دستیابی به خواسته هایش در قبال ایران است؟ مسلما پاسخ این سوال منفی است، در نتیجه ایران دارای یک مهاجم خارجی است که با عناصر خود در داخل ارتباط و هماهنگی دارد. در واقع مهاجم داخلی با بروز فتنه به مهاجم خارجی کمک می کند. البته فتنه محصول دوره های اخیر نیست بلکه گوساله پرست شدن قوم حضرت موسی (ع) نیز حاصل فتنه نرم سامری بوده است. همانطور که در قرآن آمده، قوم موسی بواسطه القائاتی که سامری صورت داده بود حتی از آرمان های متعالی خود دست کشیدند و به جای آن متقاضی پیاز و عدس و لوبیا شدند! لذا باید مراقب فتنه های دشمن بود. در شرایط فعلی با توجه به زمینه هایی که وجود دارد این طور به نظر می رسد که فتنه 98 با همراستایی معارضان داخلی و خارجی برای ضرورت سازی مشروعیت عقب نشینی شکل خواهد گرفت که نیازمند هوشیاری مردم و مسئولین است.
وی در پاسخ به این سوال که، عناصر قدرت آمریکا در عرصه بین المللی در چه وضعیتی است؟ افزود: در موضوع ائتلاف سازی آنها به غیر از موضوع 11 سپتامبر نتوانستند ائتلاف موثر دیگری در بین کشورها تشکیل دهند و شکست نشست ورشو نیز در همین قابل ارزیابی است. "توان حل و فصل مسائل به سود آمریکا" نیز مسئله دیگری است که مشاهده می کنید آمریکا در 10 سال گذشته در منطقه خاورمیانه به هیچ موفقیتی دست پیدا نکرده و در مهار رقبای خود در عرصه بین المللی هم کامل ناتوان بوده است. لذا در این شرایط ترساندن مردم از وقوع جنگ با وجود مشکلات بی سابقهای که داخل آمریکا وجود دارد در واقعیت یک حربه تبلیغاتی رنگ باخته است.