خبرگزاری جمهوری اسلامی بخش دیگری از مصاحبه با محمدموسوی خویینی ها را منتشر کرده است.
به گزارش عصر ایران، موسوی خویینی گفته است:
اگر آقای هاشمی معتقد بود کاری باید انجام شود، دیگر هیچ مانعی را بر سر راه نمیپذیرفت؛ چه این مانع قانون باشد، چه اشخاص و حقوق دیگران. هر حقی را در قبال این حقی که معتقد بود باید زنده کرد، نادیده میگرفت. ایشان معتقد بود.
کار باید راه بیفتد، برای راه افتادن کار میشود قانون را دور زد یا از رهبری اجازه گرفت. هیچکس به اندازه ایشان چه زمان امام و چه زمان آیتالله خامنهای، انقدر سمج نبود که بالاخره اجازه کار را بگیرد تا کار راه بیفتد.
معتقد بود افراد و گروههای مزاحم را باید با سخنرانی کردن، نهیب زدن یا محدود کردن از سر راه بر داشت. من گاهی میگفتم آقای هاشمی این کار درست نیست، خلاف قانون است، میگفت از رهبری اجازه میگیرم.
در انتخابات ۷۶ به من و آقای کروبی گفت: آقای خامنهای میگوید باید انتخابات پرشور باشد و هرچه مردم بیشتر بیایند، تأیید نظام است. اما من میگویم آقا شما بگویید نظرتان چه کسی است، ما همه میرویم کار میکنیم که همان بشود.
بعداز انقلاب، بدست آوردن قدرت، یک اصل مسلم در نگاه آقای هاشمی بود. میگفت قبلا روحانیون غفلت کردند و با خون دل کشته دادند و وقتی پیروزی میرسید، دیگران میگفتند دستتان درد نکند، التماس دعا، تشریف ببرید در همان مساجد.
ایشان این دفعه میخواست این قضیه را محکم بگیرد که از دست نرود. دیگر برایش فرقی نداشت کسی برنجد یا بدش بیاید یا لازم باشد به تخت سینه کسی زده و او را کنار بزند.
این روزها تعبیری به کار میبرند برای به اسم «مهندسی انتخابات». آقای هاشمی با آن روابط و امکانات و قدرت نه آقای هاشمی سالهای آخر، آن زمان میتوانست انتخابات را جوری مهندسی کند که آن نتیجهای که میخواهد گرفته شود.
اشغال سفارت آمریکا تا وقتی امام زنده بودند وسالها بعد از رحلت امام، یک سخنرانی یا مصاحبه از آقای هاشمی هست که در مذمت آن حرکت باشد و گفته باشد این کار اشتباه بوده؟ مخالف اشغال لانه بودن هم از آن داستانهای شنیدنی است.
در زمان ریاستجمهوری ایشان ملی- مذهبیها را دستگیر کردند و آقای هاشمی میگوید برای اینکه رویشان کم شود. اینها افراد باسابقه بودند. قبل از انقلاب مبارز بودند. ولی آقای هاشمی آنها را مزاحم دوران ریاستجمهوری خود میدانست.
آقای هاشمی هیچوقت در خط اعتدال نبود. ایشان در تقسیمبندی اولیه یکی از عناصر برجسته جناح چپ بود. صحبتهای ایشان در خطبههای نمازجمعه دهه ۶۰ چپ رادیکال بود. در نمازجمعه گفت باید از کسانی که پول در بانک دارند خمس بگیریم.
در مورد برخورد با خانمها که بدحجاب بودند. ایشان در نمازجمعه گفت باید زندان مختص زنان درست کنیم به شکلی که نگهبان و همه عوامل آن زن باشند. خطبههای نمازجمعه ایشان را در دهه ۶۰ بخوانید سوپر رادیکال بود.
ایشان در نمازجمعه، راجع به کل شیوخ خلیجفارس گفت این خنزیرهای خلیج. اینها تعابیر ایشان است و آنقدر رادیکال بود که مرحوم آذریقمی در واکنش به یکی از سخنرانیهای آقای هاشمی گفته بود زیر عمامه بعضیها داس و چکش است.
آقای هاشمی خط اعتدال نبود. حسابی سوپرچپ بود. اما در دوران مدیریت و ریاست جمهوری فکر میکرد باید از همه نیروها استفاده کند؛ این شد که به سمت جناح راست غلتید. ولی نتوانست هم جناح چپ را نگه دارد و هم جناح راست را!