بنجامین ویلیامز، داور جنجالی استرالیایی، سرانجام سکوتش را درباره دیدار ایران – عراق شکست.
به گزارش ورزش3؛ داور استرالیایی با اخراج مهرداد پولادی در نیمه اول، ایران را با مشکلی بزرگ روبرو کرد که سرانجام باعث شکست تیم ملی کشورمان در ضربات پنالتی شد. به اعتقاد بسیاری، اخراج پولادی اشتباه بوده و داور بسیار سختگیرانه با او برخورد کرد. پس از این دیدار و حذف ایران از جام ملتها، برخی هواداران به شبکههای اجتماعی هجوم برده و نظرات تندی علیه ویلیامز مطرح کردند که حواشی بسیاری را به وجود آورد. حال ویلیامز پس از گذشت حدود ۴ سال، درباره آن دیدار و اتفاقاتش صحبتهای جالبی مطرح کرد.
او گفت:"من داور دیدار مرحله یک چهارم نهایی، در تقابل دو رقیب بزرگ یعنی ایران و عراق بودم.
از وقتی قرعهها مشخص شد، میدانستیم که احتمال برخورد این دو تیم وجود دارد و همینطور شانس من برای قضاوت در این بازی. با چنین پیش زمینه ای، من با دو دستیارم یعنی متیو کریم و پل سنترانگولو، آنالیزهایمان را قبل از رقابتها انجام دادیم و کارمان را شروع کردیم. از اینکه در چنین بازی مهمی، در کشورم و مقابل دوستان و خانواده ام امتحان میشدم، هیجان زده بودم.
وقتی ایران ۱-۰ جلو بود، پیش از پایان نیمه، من به یکی از بازیکنان آنها به خاطر شبیه سازی در محوطه جریمه کارت زرد دادم. او میخواست من را متقاعد کند که پنالتی بگیرم. من به سراغ او رفتم و گفتم که هیچ خطایی انجام نشده و باید از زمین بلند شود. او از دستور من سرپیچی کرد و روی زمین ماند و تاکید داشت که خطا شده است. پس از کمی صحبت که با آرامش انجام شد، به او گفتم که خطایی نبوده و باید از زمین بلند شود وگرنه به او کارت خواهم داد. او به تعلل ادامه داد و کارت زرد را دریافت کرد.
بعد از اینکه به سمت مرکز زمین دویدم، بازیکنان عراق به من اشاره کردند که کارت زرد دوم او بوده است. چک کردم و دیدم که او قبلتر کارت زرد گرفته بود. قوانین بازی مشخص هستند و به او کارت قرمز را نشان داده و اخراجش کردم.
در چنین بازی بزرگی، فاصله بین کارت زرد و قرمز باعث ایجاد جنجال شد. اصلا خوب نبود، ولی به خاطر رفتاری که او انجام داده بود، تصمیم درستی بود. بازی دیوانه وار پیش رفت، در پایان ۱-۱ شد و در وقتهای تلف شد ۳-۳ شد و عراق در ضربات پنالتی به پیروزی رسید. یکی از سختترین بازیهایی بود که در آن شرکت داشتم، ولی وقتی زمین را ترک میکردم، مطمئن بودم تمام تصمیماتم درست بوده است.
ولی یک بار دیگر، رسانههای استرالیایی به من حمله کردند و قضاوت من به نحو دیگری در دنیا بازتاب یافت. خوشبختانه من هیچگاه در شبکههای اجتماعی فعالیتی نداشته ام. هواداران ایرانی عصبانی شده بودند و به صفحه فیس بوک یک شخص دیگر که بن ویلیامز نام داشت، حمله کرده بودند. من هیچ کدام از نظرات را نخواندم، ولی همسرم این کار را کرد. او دیده بود که ما و فرزندمان تهدید به مرگ شده ایم.
همانطور که تصور میکنید، همسرم دیگر از اینکه شبها در خانه بماند، احساس امنیت نمیکرد. پلیس فدرال استرالیا، داورها را تا پایان رقابتها به دقت زیر نظر داشت. افسری که مراقب ما بود به ما گفت که در امان هستیم، ولی از نظر من، مرزها شکسته شده بود.
رسانههای استرالیایی به این موضوع دامن زده بودند و امنیت من و خانواده ام را به خطر انداخته بودند. تمام تصمیماتی که به درستی گرفته شده بود، به خاطر آن تعلل زیر سوال رفته بود. در حقیقت، آن بازی انقدر چالشهای متفاوت داشت که به یک منبع برای تدریس داوری در آسیا تبدیل شده بود. متاسفانه در دوران حرفهای من، بارها شده بود که رسانههای استرالیایی برخورد خوبی با من نداشتند.
در حقیقت حتی تصمیم داشتم که شکایتی علیه آنها مطرح کنم، زیرا به نظرم اشتباهی از سوی من رخ نداده بود و صحبتهای آنها علیه من اشتباه بود. این مشکل را در خیلی از داورهای دیگر هم دیدم. بهترین سرمایه برای داور، اعتبار است و وقتی این اعتبار خدشه دار شود، توانایی کنترل بازی برای داور دشوار خواهد شد.
میدانم که من داوری بودم که پای تصمیماتش ایستاد و مردم این را دوست نداشتند. اگر من خارج از استرالیا انقدر موفقیت کسب نمیکردم، شاید صحبتهای رسانهها برایم قابل درک بود، ولی من موفقیتهای بین المللی زیادی کسب کرده ام.
با کمک تیمم، توانستم به جمع ۱۰ داور برتر جهان برسم و بهترین داور آسیا انتخاب شدم. در رقابتهای فیفا، در المپیک و حتی در جام باشگاههای آسیا سوت زدم. در آن زمان این موضوع خیلی ذهنم را درگیر نکرده بود. از وقتی داوری را کنار گذاشتم به آن فکر میکنم و به دستاوردهایی که تا به حال داشته ام افتخار میکنم.
یک چیز هست که هیچگاه شانس انجامش به من داده نشد و آن، مربی گری در فینال لیگ استرالیا بود. البته که من هیچگاه تجربه بین المللی ام را با چنین چیزی عوض نخواهم کرد!